شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرد که شاخه خراسان گروه داعش را که عمدتاً در افغانستان و پاکستان فعالیت دارد در فهرست سیاه این شورا شامل کردهاست.
در اعلامیه این شورا که روز چهارشنبه، 25 ثور منتشر شد، آمده است که شاخه خراسان گروه داعش بهدلیل آنکه در راهاندازی حملات تروریستی در افغانستان و پاکستان نقش دارد، درج فهرست سیاه شدهاست.
فهرست سیاه ملل متحد براساس قطعنامه سال ۱۹۹۹ شورای امنیت این سازمان ساخته شده که در آن اعضای طالبان و القاعده شامل بودند. بربنیاد مواد این قطعنامه، کشورهای عضو سازمان ملل متحد باید مانع سفر اعضای این فهرست شوند، داراییهایشان را مسدود کنند و جلو خرید و فروش اسلحه که به اعضای این فهرست مربوط میشود را بگیرند.
در همین حال، وزارت امور خارجه افغانستان از این تصمیم سازمان ملل استقبال کردهاست.
شاخه خراسان این گروه در ماه جنوری 2015 حضورش را در افغانستان و پاکستان اعلام کرد.
لیست سیاه اما پیش از آنکه یک تمهید بازدارنده واقعی برای مهار تروریزم و تأمین و تضمین صلح و امنیت بین المللی باشد، یک بازی تبلیغاتی و زبانی است؛ مجازاتی فاقد ضمانت اجرا و پشتوانه عملی که روی کاغذ می ماند.
تجربه طالبان و القاعده در عمل نشان داد که لیست سیاه چگونه می تواند به مهار تروریزم کمک کند و یا جلو حمایت های سازمان یافته مالی، انسانی و تسلیحاتی قدرت های بزرگ و کوچک از شبکه های تروریستی را بگیرد.
در همین دو مورد، شورای امنیت سازمان ملل متحد به خوبی می داند که القاعده و طالبان به کدام کشورها وابسته هستند، پایگاه ها و پناهگاه های شان در کدام کشورها قرار دارند و منابع مالی آنها از سوی چه رژيم هایی تأمین می شود؛ اما در عمل، هیچ اقدام بازدارنده مؤثری برای قطع شاهرگ های حمایت همه جانبه مالی و تسلیحاتی و انسانی از این گروه ها و شبکه های مخوف تروریستی صورت نگرفته است.
درباره قرار دادن نام شاخه خراسان گروه تروریستی داعش در لیست سازمان های تروریستی شورای امنیت سازمان ملل هم هیچکس نباید انتظار بزرگی داشته باشد. به باور صاحب نظران، چه بسا این اقدام می تواند این بخش از داعش را مورد توجه بیشتر افکار عمومی، رسانه ها و قدرت های بزرگ قرار دهد؛ همان کاری که پیش از این برای طالبان و القاعده هم انجام داده است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد اگر به راستی مصمم به محدودسازی منابع تأمین مالی و نیروی انسانی و قدرت تسلیحاتی گروه های تروریستی مانند داعش است، باید به سراغ رژيم ها و سازمان هایی برود که به صورت سازمان یافته و سیستماتیک از تروریزم حمایت می کنند؛ همان کشورهایی که از قضا از اعضای محوری سازمان ملل متحد و حتی عضو دایم و غیر دایم شورای امنیت آن سازمان هم هستند.
شورای امنیت سازمان ملل باید به دوگانه رفتاری و برخورد با استندردهای دوگانه ابرقدرت ها با مساله تروریزم، پایان دهد و صلح و امنیت جهانی را از سیطره بازی های منفعت محورانه قدرت های بزرگ نجات دهد.
آنچه در زمینه مبارزه با شاخه خراسان داعش هم از شورای امنیت سازمان ملل متحد، انتظار می رود این است که با قدرت و قاطعیت و صراحت، کشورهای قدرتمندی مانند امریکا و متحدانش را که ۱۸ سال تمام به بهانه مبارزه با تروریزم در افغانستان، حضور همه جانبه نظامی و استخباراتی و سیاسی دارند، مجبور کند که در خصوص چرایی رشد و توسعه داعش در افغانستان، مسؤولانه پاسخ دهند و در قبال ابهام های بزرگی که در این باره وجود دارد، شفاف سازی کنند.
چطور ممکن است که امریکا و ناتو زمین و هوای افغانستان را کنترل می کنند؛ اما در رویدادی معجزه آسا و شگفت انگیز، ارتش چندملیتی داعش از کشورهای دور و نزدیک جهان به همراه اعضای خانواده خود، به نقاط امن و دنج افغانستان از شرق تا جنوب و از مرکز تا شمال کشور، رخنه و نفوذ می کنند و با هیچ مانعی برخورد نمی شوند؟
شورای امنیت سازمان ملل متحد باید پاسخ دهد که هلیکوپترهای ناشناسی که تروریست ها را در داخل و خارج کشور جا به جا می کنند و برای آنها از آسمان، بسته های کمکی پرتاب می کنند، در کشوری که تحت سلطه امریکا و ناتو است، از کجا می آیند و چرا هیچ مرجعی نمی تواند آنها را پیگیری کند؟
اینها مسایلی است که حل آنها می تواند به مبارزه فراگیر و اصولی و مؤثر با همه انواع، ورژن ها و نسخه های تروریزم بین الملل کمک کند؛ نه قرار دادن این یا آن شبکه تروریستی در لیست سیاهی که هیچ پیامد عملی ندارد.