وزیر اطلاعات (استخبارات) سابق عراق ادعا کردهاست که ابوبکر بغدادی؛ رهبر گروه داعش در شمال افغانستان حضور دارد.
شبکه تلویزیونی السومریه عراق از قول باقر الزبیدی؛ وزیر پیشین اطلاعات آن کشور گفتهاست که نوار ویدیویی اخیر ابوبکر بغدادی در سوریه ضبط شدهبود؛ اما هواپیماهای قدرتهای بزرگ، او را بههمراه جمعی از سران خارجی داعش بهمنطقهای امن منتقل کردند تا نقشه ترسیمشده برای بغدادی بهمنظور برهمزدن امنیت کشورهای منطقه و برخی کشورهای بزرگ را تکمیل کنند.
الزبیدی گفتهاست: «به احتمال زیاد بغدادی یا در شمال افغانستان برای گشودن جبههای در آسیای میانه حضور دارد و یا اینکه برای تکمیل پلان بهار افریقایی که سناریوی اول آن شکست خورد و از پلان جایگزینی کمک گرفتهشد، به افریقا منتقل شدهاست.»
بهگفته این مقام پیشین عراقی، آنچه در لیبیا و الجزایر و سودان انجام شده و میشود، گامی در راستای پلان «جایگزین» داعش است و بهدنبال آن تونس و مغرب و کشورهای دیگر افریقایی قرار دارند.
اظهارات این مقام سابق اطلاعاتی عراق در حالی مطرح می شود که شماری دیگر از کارشناسان نیز معتقد اند که ویدئوی تازه ابوبکر بغدادی، حکایت از حضور او در افغانستان دارد. اگرچه وزیر پیشین اطلاعات عراق مدعی شده است که ویدئوی رهبر داعش در سوریه، ثبت شده و پس از آن، او توسط هواپیماهای کشورهای خارجی به افغانستان، منتقل شده؛ اما نشانه های موجود در عکس، از جمله تشک و متکایی که اغلب در افغانستان و بخش هایی از پاکستان، مورد استفاده قرار می گیرد و مرسوم است، نشانگر حضور او در این مناطق است.
از جانب دیگر، از نظر راهبردی نیز ناظران عقیده دارند که داعش در سوریه و عراق، آینده ای ندارد و بدون تردید، حامیان و کارگزاران آن گروه برای حفظ و بقا و حیات آن، نیازمند اند تا رهبران آن را به کشورهایی مانند افغانستان، منتقل کنند؛ کشوری که گفته می شود هدف اصلی امریکا، اسراییل، اروپایی ها و چند کشور عربی به کمک پاکستان، به منظور جا به جایی داعش است تا از این طریق، ناامنی و خشونت سازمان یافته و سیستماتیک را به درون مناطق تحت سلطه و نفوذ روسیه در آسیای مرکزی، هدایت کنند.
افزون بر این، گروهی از آگاهان معتقد اند که با توجه به تلاش امریکا برای صلح با طالبان، تروریزم بین المللی مورد حمایت غرب و اعراب و اروپایی ها و اسراییل، برای ادامه حیات خود در افغانستان، نیاز به ورژنی جدیدتر و اثرگذارتر دارد؛ نیازی که به نظر می رسد تنها گروهی که قدرت تأمین و تحقق آن را دارد، داعش است.
از این منظر، امریکا با رهبران طالبان به یک توافق طرفینی صلح دست پیدا می کند تا نظامیانش را از باتلاق جنگ افغانستان خارج کند؛ اما نیروهای پیاده و جنگجویان معمولی طالبان که در مدارس مذهبی پاکستان، با پول و حمایت مالی و ایدئولوژيک وهابیت سعودی و سایر رژيم های عرب حامی تروریزم و افراط گرایی، تغذیه و شست و شوی مغزی شده اند، به سادگی به استخدام داعش درمی آیند تا تروریزم از نفس نیافتد و افراط گرایی به حیات خود ادامه دهد.
در این میان، اگرچه امریکا در برابر رسانه های گروهی و محافل رسمی، مصرانه از طالبان می خواهد که تضمین بدهند که پس از خروج نظامیان امریکایی، افغانستان به پناهگاه امن تروریزم بین المللی تبدیل نمی شود و امنیت جهانی به مخاطره نمی افتد؛ اما به عقیده کارشناسان، این فقط یک بازی زبانی فریبکارانه است؛ زیرا داعش یک پروژه درازمدت است و همانگونه که ابوبکر بغدادی هم در ویدئوی اخیرش اشاره کرد، آن گروه خود را درگیر «یک نبرد طولانی» و «فرسایشی» می داند! این بدان معناست که بغدادی و نیروهایش در افغانستان، پس از شکست در سوریه و عراق، مسؤول بازتولید تروریزم هستند تا هم قدرت های متخاصم امریکا مانند روسیه و ایران و چین، آرامش و امنیت نداشته باشند و هم سلطه امریکا بر جهان با خروج از افغانستان، آسیب نبیند و تضعیف نشود.
نکته آخر اینکه امریکا و متحدانش، در عراق و سوریه، از قدرت کافی برای حمایت از داعش در برابر اتحاد کوبنده روسیه و ایران و سوریه و عراق و نیروهای مبارز مردمی منطقه، برخوردار نبودند و در نهایت، مجبور شدند تن به شکست بدهند؛ اما افغانستان، بستری امن و آرام برای رشد داعش محسوب می شود؛ زیرا قدرت های ضد داعش مانند روسیه و ایران و... نمی توانند در کشوری علیه داعش وارد جنگ شوند که تحت سلطه مستقیم و همه جانبه حامیان داعش است.