حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی رییس جمهوری گفته است که گروه داعش به زودی در ولایتهای کنر و نورستان از بین خواهد رفت.
آقای محب این سخنان را روز دوشنبه هنگام سفرش به ولایت نورستان و کنر بیان کرده است.
او تعهد سپرده است که نیروهای افغان به زودی گروه داعش را در این دو ولایت سرکوب خواهند کرد.
به گفته آقای محب، گروه داعش در ولایت ننگرهار «شکست خورده است».
این گفتهها در حالی مطرح می شود که در ولسوالی «چپه دره» ولایت کنر از ده روز به این سو، شاهد درگیری میان طالبان و گروه داعش است.
این درگیری ده ها خانواده را از خانه های شان بیجا کرده است.
گروه داعش در ولایت های شرقی افغانستان حضور دارد. اعضای شورای ولایتی این ولایت ها، از حکومت می خواهند که با راه اندازی عملیات گسترده پاکسازی بساط گروه داعش در این ولایت ها را برچیند.
این نخستین بار نیست که یک مقام امنیتی، علیه داعش در افغانستان، اعلام جنگ می کند و وعده نابودی آن را می دهد. «شکست» داعش در ننگرهار هم پیش از این بارها از سوی درجه داران و صاحب منصب های نظامی و امنیتی خارجی و داخلی، مطرح شده است؛ ادعایی که البته همچنان تا تحقق کامل، فاصله فراوانی دارد.
حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی رییس جمهور غنی، درست همزمان با سفر زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه امریکا برای صلح افغانستان به کابل، به کنر و نورستان رفت؛ شاید به این هدف که مجبور نباشد غیبت قابل انتظارش در دیدارهای خلیلزاد با مقام های کابل را توجیه کند.
او پیشتر با خلیلزاد وارد یک جنگ لفظی شده بود که در پی آن، امریکا کار با آقای محب را متوقف کرد و حتی در یک مورد، یک رسانه محلی، ادعا کرده است که دیپلمات ها یا نظامیان امریکایی در یک نشست مشترک با مقام های افغانستان، در اعتراض به حضور حمدالله محب، جلسه را به نشانه اعتراض ترک کرده اند.
با این حساب، سفر آقای محب به کنر و نورستان، در سایه تنش های جاری میان او و خلیلزاد، اهمیت چندانی ندارد و وعده هایش در این سفر نیز نمی تواند قابل اعتنا باشد. با این حال، این نکته را نباید از نظر دور داشت که مبارزه با داعش در افغانستان، به سادگی اعلام آن نیست. همانگونه که اشاره شد بارها فرماندهان خارجی و داخلی، وعده نابودی کامل داعش در افغانستان را داده و برای آن، جدول زمانی هم تعیین کرده اند؛ اما آنچه در عمل جریان دارد، این است که نام داعش همچنان در حال بزرگنمایی است.
داعش در افغانستان اما پیش از آنکه همانند آنچه در عراق و سوریه رخ داد، یک خطر عینی و یک تهدید واقعی باشد، یک دشمن فرضی و هیولای ترسناک برساخته و بزک شده است که از سوی قدرت های استعماری و ایادی داخلی آنها به منظور پیشبرد پروژه های امنیتی، برافروختن آتش تنش های فرقه ای، دامن زدن به شکاف های قومی و ایدئولوژيک، تحقق سیاست های منطقه ای و... طراحی شده و با نسخه اولیه و واقعی آن در خاور میانه، از اساس متفاوت است.
افغانستان نه به لحاظ فرهنگی و ایدئولوژیک بستری مساعد برای پرورش و ظهور داعش محسوب می شود و نه آن گروه از نقطه نظر پایگاه ها و پشتوانه های اجتماعی و قومی، توان برافراشتن پرچم و پایگاه خود در خاک ما را دارا می باشد؛ اما علیرغم این ناگانگی و بیگانگی، قدرت های سلطه جوی خارجی و نیروهای نظامی بیگانه به کمک مزدوران خود در افغانستان، دست به برساختن این دشمن فرضی زده اند تا در قالب آن، اهداف و پروژه های خود را به پیش ببرند.
بنابراین، مبارزه واقعی با داعش به مثابه یک گروه بی ریشه و فاقد پایگاه و پشتوانه در افغانستان، دشوار نیست و نیروهای امنیتی کشور به سادگی از عهده آن برمی آیند؛ اما ماجرا زمانی پیچیده می شود که قرار است داعش به مثابه یک دشمن فرضی، نه تنها هرگز شکست نخورد؛ بلکه روز به روز باید بزرگ و بزرگتر شود و واقعی تر وانمود گردد. این همان چیزی است که بر ابهام پروژه داعش در افغانستان افزوده و چشم انداز آینده امنیتی کشور را تیره تر ساخته است.
قدرت های حامی داعش با استفاده از نیروهای بومی و تروریست های وطنی و البته با استمداد از ظرفیت های بزرگی که در برخی کشورهای منطقه وجود دارد، می خواهند داعش به اندازه ای در افغانستان قدرتمند شود که حتی پس از صلح با طالبان نیز بتواند جای آن گروه را بگیرد و برای اهداف خارجی ها در افغانستان و منطقه، نقش آفرینی کند.