اشرفغنی؛ رییس جمهور به نیروهای امنیتی گفته است هرکس که در مقابل دولت افغانستان دست به سلاح میبرد، دشمن است و نابودش کنید! رئیس جمهوری با اشاره به طالبان گفته که او از کسانی نیست که یک روز آنان را دوست میخوانند و روز دیگر دشمن؛ زیرا تعریف من از دشمن واضح است و اعمالشان ثابت می سازد که دشمن اند.
رئیس جمهوری خطاب به منصوبین قطعات خاص پولیس، گفت: ما صلح میخواهیم، مگر صلح از موقف ضعیف نه؛ بلکه بهقوت و شمشیر شما بهدست میآید. در حضور و موجودیت شما، دولت صلح را گدایی نمیکند و نه هم در موقف ضعیف هستیم.
وی افزود: ما صلح باعزت میخواهیم؛ صلحی که موجودیت نیروهای ما را قانون مشخص کرده و روی آنان سرمایهگذاری شدهاست.
اشرف غنی با تاکید گفت که هیچکسی به نیروهای امنیتی و دفاعی ما بهچشم حقارت دیده نمیتواند؛ زیرا آنان محافظان عزت و حیثیت افغانستان هستند.
وی افزود که نیروهای امنیتی ما ملی، مسلکی و غیر سیاسی میباشند.
کارشناسان می گویند که ادبیات حماسی و رویکرد انقلابی رییس جمهور غنی در برابر طالبان، ناشی از سماجت و اصرار سرسختانه آن گروه در پرهیز از گفتگوی مستقیم با دولت افغانستان، اظهارات بحث برانگیز عباس استانکزی؛ از مذاکره کنندگان ارشد طالبان درباره انحلال اردوی ملی پس از انعقاد صلح با طالبان و نیز برگزاری نشست مسکو با حضور نمایندگان احزاب و جریان های سیاسی مخالف دولت و طالبان می باشد.
آقای غنی با این رویکرد، می خواهد مخالفت جدی و شدید و عریان خود را در برابر همه این موارد نشان دهد؛ حتی اگر روند صلحی که او خود از تئوریسین ها و استراتژيست های اصلی آن بوده، به شدت آسیب ببیند و همه دستاوردهای حکومت در این زمینه، ضرب صفر شود.
یکی دیگر از انگیزه های اشرف غنی در بیان این موضع گیری های تند و انقلابی علیه طالبان و خط کشی های بی سابقه او میان دوست و دشمن، تنش های شدیدی است که گفته می شود به دنبال توافقات کلی امریکا با طالبان در جریان گفتگوهای صلح دوطرف، بدون حضور و موافقت دولت افغانستان، میان کابل و واشنگتن بروز کرده است.
آقای غنی با این موضع گیری ها می خواهد پشت خاکریز نیروهای مسلح پناه بگیرد تا هرگونه پیامد ناشی از تصمیم گیری های امریکا و طالبان و نیز توافقات اخیر احزاب با طالبان را خنثی کند و برنامه مورد نظر خود در روند صلح را به اجرا بگذارد.
برنامه آقای غنی نیز این است که روند صلح نباید انتخابات آینده ریاست جمهوری را تحت الشعاع قرار دهد؛ زیرا در آن صورت، او نمی تواند برای بار دوم رییس جمهور افغانستان شود. این در حالی است که در برابر این دیدگاه، نظر امریکا و احزاب سیاسی داخلی مخالف دولت و همچنین گروه طالبان قرار دارد که خواستار ایجاد دولت موقت هستند که معنای دیگر آن، نفی هرگونه انتخابات برای برگزیدن رییس جمهوری آینده خواهد بود.
با این وجود، منتقدان می گویند که موضع انقلابی و خصمانه رییس جمهور غنی در قبال طالبانی که با دولت و نیروهای امنیتی افغانستان می جنگند، به هر نیتی که صورت گرفته باشد، هرگز بازتاب دهنده سیاست و رویکرد پیشین دولت او در برخورد با طالبان نیست؛ زیرا جنگ طالبان با دولت، مردم و نیروهای امنیتی افغانستان، تازه آغاز نشده است. این جنگ ۱۸ سال قدمت و سابقه دارد و به روایت رسمی خود آقای غنی، تنها در چهار سال اخیر ریاست جمهوری او، موجب شهادت ۴۵ هزار نیروی امنیتی شده است؛ بنابراین، اگر رییس جمهوری در حمایت اش از نیروهای مسلح و دشمنی نابودگرانه اش با طالبان، صادق و جدی است، چرا در چهار سال گذشته، هرگز طالبان را «دشمن» خطاب نکرد؟ او چرا علیرغم حملات مرگبار و خونین گروه طالبان علیه نیروهای امنیتی، دفاتر دولتی و اماکن عمومی، هیچگاه از تلاش هایش برای «صلح» با آن گروه دست برنداشت و فرمان «نابودی» آن را صادر نکرد؟ چرا نیروهای امنیتی در چهار سال گذشته، دستور آغاز عملیات تهاجمی علیه «دشمن» را نداشتند و همواره در موضع تدافعی قرار داشتند؟
با توجه به این پرسش ها و ابهام ها، آگاهان می گویند که تعریف دقیق و درست و صادقانه و مبتنی بر سیاست های استراتژيک دولت از «دشمن» و «دوست» همچنان یکی از نقاط کور سیاست دولت وحدت ملی در زمینه جنگ و صلح با طالبان و تروریزم است.