رییس جمهور غنی میگوید که کلید جنگ افغانستان در اسلام آباد، راولپندی و کویته پاکستان است.
آقای غنی که روز چهارشنبه در خیمه لویه جرگه در میان شماری از جوانان صحبت میکرد، گفت که صلح پشت دروازههای بسته توسط یک اقلیت به نتیجه نمیرسد. او تاکید کرد: «ما صلح گذرا نمیخواهیم؛ بلکه صلح پایدار میخواهیم.»
پیش از این امرالله صالح از همپیمانان انتخاباتی آقای غنی هم گفته بود که کلید صلح در کابل نه؛ بلکه در راولپندی پاکستان است. این اظهارات در واکنش به گفتههای زلمی خلیلزاد مطرح شده که با تاکید بر نبود اجماع میان سیاسیون افغان در پیوند به تامین صلح، گفته بود که کلید صلح در کابل است.
زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا در امور صلح افغانستان در دور اخیر سفرهایش برای گفتگوهای صلح، مذاکراتی طولانی را با نمایندگان طالبان در قطر انجام داد. او پس از این مذاکرات گفت که با این گروه در اصول به توافقاتی دست یافته؛ اما توافق نهایی نشده است.
به نظر می رسد تش های شدیدی میان امریکا و ارگ ریاست جمهوری افغانستان بر سر صلح با طالبان بروز کرده است؛ تنش هایی که از نظر کارشناسان، نشانگر آن است که برگزاری نشست های صلح میان نمایندگان امریکا و طالبان و جلوگیری یا خودداری از مذاکرات مستقیم طالبان با حکومت افغانستان، بیهوده نبوده و امریکا هم در این رویکرد، نقش و سهم داشته است.
اگرچه زلمی خلیلزاد بارها بر این نکته تأکید کرده است که هدف او از مذاکره با طالبان، صرفا تسهیل گفتگوهای صلح میان دولت افغانستان و گروه طالبان است؛ اما اکنون مشخص شده است که این موضع، دروغی بیش نبوده و نماینده امریکا مردم و دولت افغانستان را دور زده تا خود به جای آنها در تبانی با طالبان، در خصوص سرنوشت آینده کشور، تصمیم بگیرد.
این همان چیزی است که خشم شدید اشرف غنی را برانگیخته است؛ زیرا او تصور می کند که از سوی امریکا، فریب داده شده است. آقای غنی آشکارا نسبت به تکرار تجربه های داوودخان و داکتر نجیب در مورد خود، هشدار داده است، و این از نظر آگاهان، نشان می دهد که بحران بی سابقه ای میان حکومت وحدت ملی و دولت امریکا بر سر صلح با طالبان، به وجود آمده است که دلیل بروز آن، به خطر افتادن چشم انداز سیاسی آقای غنی و حکومت و حتی نظام سیاسی کنونی است.
در این میان، این پرسش، بیش از هر زمان دیگری، اهمیت و جدیت پیدا می کند که به راستی کلید صلحی که از آن، سخن گفته می شود، در کجاست؟ زلمی خلیلزاد می گوید که افغان ها باید اختلاف های شان را کنار بگذارند و از فرصت پیش آمده برای صلح، استفاده کنند؛ زیرا کلید صلح در دست آنهاست.
اما ارگ ریاست جمهوری و آقای غنی عقیده دارند که کلید صلح در راولپندی و کویته است و این پاکستان است که در همکاریای صادقانه با روند صلح، باید از حمایت تروریزم، دست بردارد و گفتگوهای مستقیم میان دولت افغانستان و طالبان زمینه سازی و تسهیل کند.
از دید ارگ همچنین تلاش های خلیلزاد برای تحمیل پروژه امریکایی صلح با جلب حمایت شماری از بازیگران و جریان های سیاسی داخلی، بدون اعتنا به مواضع رسمی ارگ ریاست جمهوری، مداخله جویانه است و نمی تواند به ایجاد صلحی پایدار و واقعی، منجر شود. به بیان دیگر، از نظر ارگ ریاست جمهوری و امریکا «صلح بین الافغانی» دو معنای متفاوت دارد. ارگ می گوید «صلح بین الافغانی» یعنی صلح میان دولت رسمی افغانستان و گروه طالبان؛ اما تلاش های اخیر خلیلزاد با برانگیختن حمایت مهره هایی مانند عطامحمد نور و حنیف اتمر از تلاش های خود در زمینه صلح، به معنای آن است که «صلح بین الافغانی» یعنی صلح میان جریان های سیاسی افغانستان با طالبان!
در همین راستا گفته می شود که شماری از سران جمعیت اسلامی نیز با طالبان در ترکیه و قطر، مذاکراتی داشته اند؛ خبری که اگر تأیید شود، به معنای آن است که ارگ ریاست جمهوری و شخص اشرف غنی، به طرزی باورنکردنی، توسط امریکا فریب داده شده و خودداری طالبان از عدم مذاکره با ارگ هم برنامه واشنگتن بوده است.
اشرف غنی با اشاره به شهادت بیش از ۴۵ هزار سرباز و هزاران غیر نظامی دیگر در دوره حکومت او می گوید که قربانی جنگ، افغان ها بوده اند، بنابراین ابتکار عمل در زمینه صلح نیز باید در اختیار افغان ها باشد؛ اما به نظر می رسد که در برابر این دیدگاه، امریکا قرار دارد که همانگونه که روزی جنگ با طالبان را کلید زد، امروز کلید صلح را هم در اختیار خود دارد.