حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی رییس جمهور هشدار داده که حکومت اجازه یک «معامله عجولانه» در صلح با طالبان را که قربانیهای مردم را نادیده بگیرد، نخواهد داد و و تلاشهای صلح نیازمند صبر، تدبیر و شجاعت استراتژیک است، نه اقدام فوری بدون هیچگونه جهت.
آقای محب در مورد برخی «گمانهزنیهای گمراهکننده» هشدار داده و خاطرنشان کرده که گمانهزنیهای جاری، نیاز به وضاحت دارند.
وی با اشاره به روابط امریکا و افغانستان برپایه توافقنامه امنیتی دوجانبه، تأکید کرده است:«به عنوان یک کشور مستقل، هیچ کشور یا فردی حق یا اختیاری برای بحث در مورد ساختارهای حکومتی جدید برای افغانستان از جمله اختیارات سیاسی که قانون اساسی افغانستان را نقض میکند، ندارد.»
آقای محب گفته که قدرت تصمیمگیری درباره آینده افغانستان در اختیار مردم افغانستان و رهبران منتخب آنان قرار دارد و هیچگونه جایگزینی برای یک دولت منتخب وجود ندارد.
وی خاطرنشان کرده است:«هیچ معاملهای روی قربانیهای مردم افغانستان صورت نخواهد گرفت.»
هشدارهای آقای محب آشکارا متوجه امریکا و سایر شرکای حامی طالبان است که در امارات، بدون مشارکت دادن دولت افغانستان با طالبان وارد گفتگوهای راهبردی برای تصمیم گیری در خصوص آینده سیاسی افغانستان شدند.
این هشدارها نشان می دهد که دولت کابل از اینکه پشت دروازه مذاکرات صلح مانده و در مقابل، قدرت های حامی طالبان، توانسته اند بی واسطه با آن گروه، وارد مذاکره شده، عمیقا سرخورده و خشمگین است؛ اما این خشم، راه به جایی نخواهد برد؛ مگر اینکه کابل در یک رویکرد استراتژيک به این روند، مشروعیت بنیادین آن را زیر سؤال ببرد و به امریکا و طالبان و حامیان آن گروه شامل پاکستان و اعراب، این پیام قوی را منتقل کند که تصمیم نهایی درباره هرگونه توافق صلح از سوی کابل، اتخاذ می شود و آنها نباید گمان برند که بدون کابل می توانند هرگونه که منافع شان اقتضا می کند، آینده سیاسی افغانستان را مهندسی کنند.
با این حال، چنین رویکردی در حال حاضر، کاملا خارج از توان و اراده دولت افغانستان است؛ زیرا امریکا نبض گفتگوها را در اختیار دارد و واشنگتن با این رویکرد طالبان که کابل، صلاحیت و مشروعیت گفتگوهای اسنراتژيک درباره آینده افغانستان را ندارد، به طور ضمنی، همراهی و موافقت نشان می دهد و هدف از این موضع واشنگتن هم این است که مشروعیت و قدرت و صلاحیت دولت افغانستان را به طور کامل زیر سؤال ببرد و به جای آن، طالبان را در موضع قدرت، قرار دهد و طالبان هم با تأکید خیره سرانه بر این موضع که کابل، صلاحیت و اختیار و استقلال گفتگو را ندارد، به این مهم کمک می کند.
واشنگتن از این رویکرد، دست کم یک هدف بزرگ دارد و آن اینکه با مشروعیت زدایی از دولت کابل، زمینه را برای سر کار آوردن یک دولت طالبانی، آماده کند و به مردم افغانستان و کشورهای منطقه و جهان، این پیام را ارسال نماید که بدون اعطای حداکثر قدرت به طالبان نمی توان به صلح دست یافت.
از سوی دیگر، روی کار آوردن یک دولت طالبانی با استفاده از پوشش ریاکارانه صلح با آن گروه نیز بدون همراهی و مشارکت مستقیم پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، غیر ممکن است؛ زیرا آنها تنها رژيم هایی بودند که حاکمیت طالبان را به رسمیت شناختند و در طول سال های گذشته نیز در کنار آن گروه باقی مانده اند. بنابراین، امریکا این بار می خواهد با روی کار آوردن یک دولت طالبانی در افغانستان، همزمان یک ائتلاف منطقه ای دیگر با حضور اعراب و پاکستان را نیز تشکیل دهد تا به این ترتیب، به کمک آنها اهداف استراتژيک و هژمونیک آینده خود در برابر ایران، روسیه و... دنبال کند.
با توجه به این مسایل، دولت کابل، بربنیاد موضع گیری عریان و هشدارآمیز مشاور امنیت ملی رییس جمهور، ظاهرا متوجه شده است که عمدا از روند مذاکرات دور نگه داشته شده تا تحقیر شود و به این ترتیب، در ساختار سیاسی آینده که بر محور طالبان، شکل خواهد گرفت، هیچ نقشی نداشته باشد؛ اما آیا با این هشدارها می توان روند کنونی را تغییر داده و صلح را به مسیر منافع راهبردی مردم افغانستان و واقعیت های استراتژيک منطقه هدایت کرد؟ پاسخ این پرسش در حال حاضر، منفی است؛ مگر آنکه کابل، در موضعی مستقل و با حمایت مردم، امریکا را مجبور کند دست از پنهانکاری و زد و بندهای پشت پرده با طالبان و رژيم های حامی آن به منظور فروریختن ساختار سیاسی کنونی و برکشیدن یک رژيم طالبانی مورد نظر پاکستان و اعراب بردارد و این روند را به طور کامل، در اختیار دولت و مردم افغانستان قرار دهد.