در گزارش که از سوی انستیتوت مطالعات خاورمیانه در واشنگتن منتشر شده، آمده که با وجود نگرانی دولت افغانستان از گسترش سربازگیری لشکر فاطمیون، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران همچنان به سربازگیری خود از بین افغانها ادامه میدهد.
در این گزارش به تاثیر جنگ سوریه بر جامعه هزارهها و شیعههای افغان در ایران و "ستیزهجویی فراملی در افغانستان" پرداخته شده است.
این گزارش اشارهای به بازگشت کهنهسربازان جنگ به افغانستان ندارد و شواهدی در دست نیست که نشان دهد این نیروها تهدید باالفعلی را متوجه افغانستان کرده باشد.
احمد شجاع؛ سردبیر مجله 'مرور سیاست عمومی جورجتاون' در این گزارش گفته که عدم تمدید اقامت مهاجرین افغان به خصوص اعضای فاطمیون در ایران یک اهرم فشار از سوی حکومت ایران است.
آرین شریفی؛ از مقامات پیشین شورای امنیت ملی افغانستان، حضور " ۱۴ تا ۲۱ هزار" افغان در سال ۲۰۱۷ میلادی در جنگهای سوریه، عراق و یمن را یک تهدید کلان انسانی برای اتباع افغانستان خوانده و گفته که مهاجران افغان در ایران از این بابت بیشتر مورد تهدید قرار دارند.
این گزارش حتی در زمینه طرح ادعا هم نکته بدیع و جدید و تازه ای برای ارائه ندارد. «مستنداتی» که این گزارش بر اساس آن، استوار گشته و تنظیم کنندگان آن، بر آنها تکیه کرده اند، هرگز قابل اعتنا نیستند؛ بنابراین، اگر نام و عنوان ظاهرسازی شده و بزرگنمایی شده ای مانند انستیتوت مطالعات خاور میانه، روی جلد این گزارش نبود، هرگز کسی به آن اعتنا نمی کرد؛ اما همین عنوان سنگین، سبب شده تا بسیاری از رسانه های غربی آن را به نحو گسترده مورد پوشش قرار دهند و از آن به عنوان مستمسکی مضحک برای تخریب روابط دوستانه و صمیمانه افغانستان و ایران، استفاده کنند.
این گزارش حتی اطلاعات دقیقی از وضعیت فاطمیون و آنچه در آن، «سربازگیری» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از افغان های مقیم آن کشور خوانده شده هم ندارد؛ زیرا با فروکش کردن جنگ سوریه و آزادسازی بخش های اعظم خاک آن کشور از تروریست های تکفیری مورد حمایت امریکا و رژيم های مزدور آن کشور در منطقه، رزمندگان داوطلبی مانند فاطمیون مدت هاست که دیگر اعضای تازه جذب نمی کنند.
با این حساب، چه چیزی در این گزارش، مهم است که آن را مورد توجه وسیع رسانه های معارض غربی قرار داده است؟
از نظر کارشناسان مسایل سیاسی منطقه، مهم ترین دلیل انتشار این گزارش در زمان کنونی، وضعیت جنگی جاری در افغانستان می باشد.
این گزارش، درست زمانی منتشر و به نحو گسترده ای از سوی رسانه های غربی مانند بی بی سی و رادیو آزادی و صدای امریکا و... پوشش داده می شود که طالبان در اقدامی بی سابقه، مناطق امن شیعه نشین در غزنی و ارزگان را آماج حمله های خونبار خود قرار داده اند.
سازمان دهندگان این گزارش، در زمان حساس و مهمی اقدام به انتشار این متن تکراری، بی پایه، پر از ادعاهای دروغ و هشدارهای واهی کرده اند.
آنها و رسانه های غربی فارسی زبانی که آن را به صورت گسترده، بازنشر کرده اند، می خواهند با انتشار اینگونه گزارش های شبه تحقیقی، جنگ جاری در مناطق شیعه نشین افغانستان را به ایران نسبت دهند و خطر دروغین و بی پایه «فاطمیون» برای امنیت ملی و وحدت مذهبی در افغانستان را بزرگنمایی کنند و به این ترتیب، به تروریزم طالبانی کمک کرده و آن را توجیه نمایند.
این در حالی است که نه در جاغوری و مالستان و ارزگان خاص، لشکر فاطمیون یا حتی کهنه سربازان این نیرو حضور دارند و نه طالبان، با انگیزه های مذهبی، اقدام به سازماندهی حمله بر این مناطق کرده اند؛ بلکه حتی بالعکس، طالبان یک نیروی مورد حمایت پاکستان، کشورهای عربی و حتی برخی قدرت های غربی است و با تسلیحات و نیروی آنها در افغانستان می رزمد. ناامن سازی مناطق امن افغانستان هم در آستانه صلح امریکا با طالبان صورت می گیرد و این بخشی از این پروژه است که توسط زلمی خلیلزاد، مدیریت می شود.
از سوی دیگر، جنگ جاری در آن مناطق هم مذهبی نیست؛ بلکه در ادامه گسترش و توسعه قلمروهای تحت سلطه طالبان صورت می گیرد که از چندین سال پیش تاکنون، در دستور کار ناتو و امریکا قرار داشته است.
طرح مجدد این ادعا که ایران با استفاده از مدارک اقامت افغان ها، آنها را مجبور به اعزام به جنگ سوریه می کند نیز یک دروغ واهی است؛ زیرا صدها هزار تبعه افغانستان اکنون سال هاست که با مدارک سازمان ملل، در آن کشور زندگی می کنند و دولت ایران، همه ساله مدارک آنها را تمدید می کند.
در این میان، خطری هم اگر از سوی جنگجویان ایدئولوژیک در استخدام کشورهای خارجی، امنیت ملی افغانستان را تهدید کند، از ناحیه هزاران نفری است که به بهانه های مختلف از جمله حج عمره، از سوی عربستان سعودی و امارات و... از افغانستان به سوریه و یمن و... فرستاده شده اند. و یا ده ها هزار نفری که هم اکنون در استخدام پاکستان هستند و به نفع طالبان و دیگر گروه های تروریستی مانند داعش و... می جنگند یا در حال آموزش های جنگ هستند.
چرا مراکز به اصطلاح پژوهشی و رسانه های غربی و سازمان های امنیتی افغانستان و غرب، نسبت به این ستیزه جویان آماده انتحار، هیچگاه احساس خطر نمی کنند؟!