مدتی می شود بحث خصوصی سازی جنگ افغانستان از سوی امریکا در محافل داخلی و بین المللی از جمله امریکا مطرح است و در این اواخر مجالس نمایندگان و بزرگان افغانستان نیز به این موضوع پرداخته و از خود واکنش نشان داده و با سپردن جنگ به شرکت های خصوصی امریکایی مخالفت کرده اند.
در این مورد یادآوری نکاتی را لازم دیدم تا ذیلا از نظر بگذرانم:
1- حضور نیروهای خارجی در جنگ افغانستان نه تنها نفعی در کاهش و یا رفع آن ندارد بلکه در تشدید آن مؤثر خواهد بود، به خصوص که در یک طرف این جنگ امریکایی ها قرار داشته باشند. از ابتدای ورود امریکایی ها به افغانستان بارها اعلام کردم که اینها برای خود افغانستان و مبارزه با تروریزم و تامین امنیت آن و فراهم سازی رشد و شکوفایی اقتصادی و رفاه اجتماعی مردم ما نیامده اند، بلکه در راستای تامین منافع ملی خود از ثروت کشور و بهره برداری از جفرافیای سیاسی افغانستان برای استفاده در جهت دخالت در امور کشورهای پیرامونی آمده اند.
2- امریکایی، امریکایی است، تفاوت نام سازمان هدایت کننده در پیگیری منافع ملی شان تغییر ایجاد نمی کند. چه نیروی نظامی وابسته به وزارت دفاع امریکا باشد و یا در چوکات شرکت های خصوی، هر دو یک سیاست را پی خواهند گرفت و برای رسیدن به هدف از هیچ جنایتی هم فروگذار نخواهند کرد. مگر از نیروهایی نظامی کنونی امریکا در افغانستان چه خیر و برکتی جز جنایت و خونریزی و تخریب زیر ساختهای کشور، دیده ایم که از شرکت های خصوصی امریکایی هراس داشته باشیم که جنایت نمی آفرینند اما آن خیر و برکت نظامیان کنونی امریکا در افغانستان را نیز شامل حال مردم و کشور ما نمی کنند؟!.
3- سر و صدای مجالس نمایندگان و بزرگان و نیز برخی محافل و شخصیتها و اعتراض آن ها به خصوصی سازی جنگ افغانستان اگرچه در بدو امر میرساند که گویا اعتراض کنندگان از کارکرد امریکایی ها ناراضی بوده و به زودی پرونده ای جهت بررسی ضررهای حضور آنها در کشور و لغو پیمانهای استراتژیک و امنیتی کابل و واشنگتن را روی دست می گیرند اما وقتی کمی دقت شود به این نتیجه می رسیم که اعتراض کنندگان به خصوصی سازی جنگ گویا کار خاصی علیه امریکا انجام نمی دهند، بلکه راضی به حضور نیروهای آنها بوده و تاکنون هم هر آنچه جنایت و کشتار و تخریب از ناحیه سربازان خارجی صورت گرفته، مورد رضایت شان به نظر رسیده و طرفدار در اختیار بودن یک سوی جنگ در حوزه مدیریت و عمل امریکایی ها هستند.
این در حالی است که مردم افغانستان از نمایندگان خود در هر دو مجلس انتظار داشتند اگر درگذشته نسبت به تایید حضور امریکایی ها غفلتی صورت گرفته، حد اقل حالا به هوش آیند و با در پیش گرفتن لایجه ای جهت لغو پیمانهای امنیتی میان افغانستان و امریکا، زمینه سازی خروج نیروهای امریکایی را روی دست گرفته، شرایط برقراری صلح و ثبات در کشور را فراهم کنند.
چه اینکه امریکایی ها شر مطلق اند، در هرجا پا بگذارند نا امنی و نابسامانی همزاد آنان اند و اگرچه از ابتدای حضور آنها در افغانستان مردم نه تنها روی خوشی ندیده اند بلکه گرفتار مصایب بی شمار اما جبران ناپذیری گردیده اند و قطعا اگر بیش ازین حضور نظامیان خودسر این کشور در افغانستان تداوم بیابد چیزی از خاک و مردم آن باقی نخواهد ماند. بنابراین خروج امریکایی ها و هم پیمانان غربی آنها از افغانستان و عدم دخالت آنان و سایر عوامل منطقه ای شان در امور داخلی ما، زمینه را فراهم می کند تا جنگ افغانستان به سرعت پایان یابد. حتی اگر گروه هایی از داخل، اصرار بر تداوم جنگ داشته باشند، نهادهای نظامی دولتی، مجاهدین راستین سالهای جهاد و نیروی های مردمی کشور، به سرعت ریشه های جنگ را خشکانده، مسیر اعتلای افغانستان در عرصه های مختلف را فرام می کنند.
به هرحال، جلو ضرر از هرجا گرفته شود باز به نفع خواهد بود و دلسوزان مملکت، برسر این موضوع که جنگ در اختیار سربازان پنتاگون باشد یا شرکت های خصوصی، دعوا و جنجال راه نیندازند بلکه یک صدا خواستار واگذاری جنگ به حاکمیت و مردم افغانستان و خروج فوری خارجی ها از کشور و در نهایت حمایت جامعه جهانی در عرصه های اقتصادی و سیاسی از حکومت و مردم افغانستان شوند، در این صورت جنگ خاتمه یافته، کشور روی آرامش را دیده، صلح و ثبات برمی گردد و حاکمیت از اقتدار آبرومندی برخوردار گردیده، بدینترتیب منطقه و جهان شاهد آرامش و آسایش خواهد گردید.
در غیر آن، حضور امریکایی ها و سایر غربی ها در افغانستان نابسامانی را به درازا خواهد کشاند و در این مسیر هر شخص و جریانی چه در گذشته راضی به حضور خارجی ها بودند و نظر مثبت به عقد پیمان استراتژیک و امنیتی به ویژه با امریکایی ها داشتند و چه بسا با بلند کردن کارت سبز در مجلس نمایندگان، رای موافق دادند و چه اکنون همچنان با آن رضایت سپری کنند و موافق حضور کفار در افغانستان باشند، شریک هر قطره خونی هستند که به وسیله امریکایی ها در افغانستان ریختانده می شود و به کشتار انسانها و تخریب زیرساختهای کشور هم دست و هم پرونده با خارجی ها خواهند بود و به طور قطع نه تنها دوزخ آتشین در آخرت در انتظار آنان خواهند بود، بلکه در نزد وجدانهای بیدار و امت مسلمه محکوم و پاسخگو هستند.
نویسنده: سیدعیسی حسینی مزاری