مجلس نمایندگان احتمال سپردن جنگ افغانستان به شرکت بلکواتر را تاسف آور خواند.
عبدالرؤوف ابراهیمی؛ رئیس مجلس گفت: "چگونه یک سکتور خصوصی میتواند امنیت افغانستان را تأمین کند؛ در حالی که ما با داشتن پیمان امنیتی با امریکا و ناتو متأسفانه هنوز نتوانستهایم امنیت سراسری را در ابعاد مختلف تأمین کنیم و در این قسمت کوتاه آمدیم؟"
آقای ابراهیمی افزود که حکومت و نهادهای امنیتی مسؤول تامین امنیت جان و مال مردم اند نه یک شرکت خصوصی امنیتی امریکایی.
غلام فاروق مجروح؛ عضو مجلس نیز گفت: "شرکت بلک واتر چگونه میتواند یک جنگی را رهبری کند که امریکا و ناتو با تمام سازوبرگ نظامی خود نتوانستهاند این جنگ را ببرند؟ این تصمیم چیزی جز تباهی و کشتار مردم افغانستان نخواهد بود."
اخیراً رئیس شرکت بلک واتر ادعا کرده است که دولت امریکا مسؤولیت پیشبرد جنگ افغانستان را به این شرکت میسپارد.
پیشتر رییس جمهوری و مجلس سنا هم در برابر این ادعا موضع گرفته و آن را رد کرده اند.
با این حال، این پرسش، مهم است که خصوصی سازی جنگ چیست و چه پیامدهایی می تواند به همراه داشته باشد؟
ارتش امریکا در بسیاری از جنگ هایی که در کشورهای مختلف جهان راه اندازی کرده است، از شرکت های امنیتی خصوصی به منظور پیشبرد پروژه های نظامی و امنیتی خود استفاده کرده و در واقع، با واگذاری بار اصلی جنگ بر دوش این ارتش های کوچک و غیر رسمی خصوصی، از هزینه های مستقیم آن برای ارتش رسمی امریکا کاسته است.
آنچه در مورد جنگ افغانستان از آن سخن گفته می شود، پیشنهاد واگذاری جنگ به شرکت خصوصی بلک واتر است؛ شرکتی که در چارچوب اشغال نظامی عراق توسط امریکا نام آن بر سر زبان ها افتاد و به نقض گسترده حقوق بشر، کشتار مستقیم غیر نظامیان، به کارگیری ابتکاری ترین و خشن ترین شیوه های شکنجه و آزار زندانیان و مردم عادی و تخلف آگاهانه از بدیهی ترین اصول، حقوق و قوانین جنگ، شهرت دارد.
گفته می شود که هزاران عضو این ارتش خصوصی و اجاره ای را تبهکاران حرفه ای، جنایتکاران خطرناک و مجرمان غیر قابل اصلاحی تشکیل می دهند که نه ریخته شدن خون آنها برای امریکا و مسؤولان و گردانندگان بلکواتر اهمیت دارد و نه آنها برای جان و زندگی و امنیت مردم و غیر نظامیان مناطق محل مأموریت خود، بهایی قایل هستند.
چرا واگذاری جنگ افغانستان به چنین نیرویی، نگران کننده، تأسف آور و غیر قابل قبول است؟
«نگران کننده»، «تأسف آور» و «غیر قابل قبول» صفت هایی بود که این روزها از سوی مراجع مختلف ارکان و ارگان های گوناگون دولت افغانستان در قبال طرح خصوصی سازی جنگ افغانستان، به کار گرفته شده است.
نگرانی اصلی این است که دولت و ارتش امریکا در سایه رفاقت و رابطه دوستانه شخصی موجود میان دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری امریکا و ایریک پرنس؛ رییس شرکت امنیتی بلک واتر، مسؤولیت جنگ افغانستان را به این شرکت واگذار کند و از آنسو، امتیازاتی مانند مصونیت قضایی نیروهای امریکایی که در پیمان امنیتی میان کابل و واشنگتن، تصریح شده را نیز به جنایتکاران عضو این شرکت خصوصی، اعطا کند.
در آن صورت، افغانستان عملا به عرصه ای واقعی برای به کار بستن فیلم های اکشن و ژانر وحشت هالیوود بدل خواهد شد؛ بدون آنکه قاتلان حرفه ای بلک واتر، نگران تبعات جنایت های خود و واکنش ویرانگر یک ابرقهرمان نجات بخش و شکست ناپذیر باشند.
تأسف آور است؛ زیرا افغانستان دیگر نمی تواند از بلک واتر بخواهد که به قوانین و سنت ها و اعتقادات این کشور احترام بگذارد و حاکمیت ملی و استقلال سیاسی آن را به رسمیت بشناسد؛ زیرا بلک واتر طرف قرارداد دولت افغانستان نیست.
غیر قابل قبول است؛ شاید به این دلیل که نمی توان هم هزینه های ناشی از امضای پیمان امنیتی با امریکا را تحمل کرد و هم شاهد معامله امنیت افغانستان از سوی امریکا با شرکت های خصوصی امنیتی بود؛ بدون آنکه دولت و مردم افغانستان، از کمترین حق تصمیم گیری در این زمینه برخوردار باشند. این تصمیم، هیچ تفاوتی با برخورد امریکا با افغانستان به مثابه یک کشور اشغال شده ندارد.