پس از نشر گزارشهایی مبنی بر اعمال محدودیت بر عزاداران امام حسین علیه السلام از سوی مقامات محلی بامیان، این بار طاهر زهیر؛ والی این ولایت به باورهای میلیون ها نفر توهین کرده و عزاداران حسینی را پیرو خط عبیدالله ابن زیاد خواندهاست.
طاهر زهیر؛ والی بامیان در مراسم گرامیداشت از روز عاشورا گفت:" اولین بار عبیدالله ابن زیاد با نصب بیرق های سرخ و سیاه و آذین بندی شهرها، برای امام حسین عزاداری کرد."
زهیر نحوه عزاداری عزاداران امام حسین(ع) را تکرار کار یزیدی خواند.
وی همچنین نشر گزارش هایی مبنی بر وضع محدودیت بر عزاداران را «شایعه» خواند و گفت: "تلویزیون مزخرف تمدن چند روز است که گزارش های دروغ را پی هم به نشر میرساند."
والی بامیان نشر این گزارش ها از سوی تلویزیون تمدن را برخاسته از رقابت های سیاسی با حزب وحدت دانست.
این در حالی است که چند روز قبل والی بامیان دستور داده بود تا پرچم های عزاداری از نواحی شهر بامیان و اماکن عمومی جمع آوری شود.
این نخستین بار نیست که حکومت محلی بامیان به ریاست طاهر زهیر عملا در برابر باورهای مردم می ایستد و تلاش می کند با ایجاد مانع و محدودیت و یا برنامه ریزی مراسم و مناسبت های موازی و جایگزین مانند جشنواره دمبوره یا راه اندازی عروسی دسته جمعی در سالگرد شهادت معصوم، از باورهای دینی مردم، قداست زدایی کند و ضد ارزش های مورد نظر خود را بر مردم و جامعه، تحمیل کند.
از زهیر البته هیچ انتظاری نیست. او اگرچه دانش آموخته مراکز علوم دینی در ایران است و پیش از آنکه محصول و برون داد یک جامعه بی دین و لیبرال باشد، پرورش یافته دامان مذهب است؛ مذهبی که امروزه او با تمام توان علیه آن قیام کرده است؛ اما او مأمور است تا در برابر مزدی که دریافت می کند، مخوف ترین پروژه های دین ستیزانه را در بامیان، اجرایی کند.
بامیان، قلب تشیع و عمده ترین زیست بوم و اجتماع شیعیان افغانستان است و عنصر فرومایه ای مانند زهیر، مأموریت یافته است تا در متن و محور تشیع و خاستگاه و زیستگاه و پایگاه اصلی و ابدی بسیاری از مبارزان جهادی و رهبران دینی جامعه شیعه افغانستان، علیه اساسی ترین باورها و مبنایی های ترین ارزش های مکتب تشیع، قیام کند و اعتبار و ارزش ۱۴۰۰ ساله آنها را با وقاحت تمام به چالش بکشد.
او به عنوان والی یک ولایت شیعه نشین، در حالی که با زشتی و دنائت و وقاحت، عزاداران حسینی را پیروان ابن زیاد می خواند و آیین ها و شعایر عزاداری را به ابن زیاد و یزید، نسبت می دهد و آن را یک سنت کفرآمیز می خواند، دقیقا چه کاری در مسیر احیای عزاداری اصیل و شایسته امام حسین و شهدای کربلا انجام داده است؟
زهیر به عنوان کسی که نان امام زمان را خورده و با سهم امام بزرگ شده و بر اریکه قدرت اداره بامیان، تکیه زده است، چه طرح مبتکرانه جایگزینی برای عزاداری در بامیان دارد؟
آیا به زیر کشیدن پارچه ها و پرچم ها و استفاده از تریبون عزاداری علیه عزاداران، هنر بزرگی است؟
او پیشاهنگ استعمار نو و فرمانده جنگ فرهنگی بزرگی است که ارکان اعتقادات میلیون ها شیعه مبارز و مکتبی افغانستان را هدف قرار داده و در این مسیر، تنها نیست؛ بلکه با پشتوانه اتاق های فرماندهی و عملیات استعمار، به وقیح ترین شیوه ممکن، در برابر عزاداران حسینی قرار می گیرد.
زهری که زهیر می ریزد، هیچ تفاوتی با ظلمی که یزید کرد، ندارد؛ تنها تفاوت آن این است که زهیر عزاداران حسینی را هدف قرار داده و یزید حسین و جانبازان مکتب حسینی را.
با این حال، زهیر نیز ناکام خواهد ماند. او آرزوی لیبرالیزه کردن بامیان را به گور خواهد برد. این مردم در مسیر حسین، خون داده اند. قرن هاست که برای دفاع از ارکان اعتقادات و باروهای باور مذهبی و ایمان دینی خویش، از جان و مال شان هزینه کرده اند تا نهضت عاشورا و آیین عزاداری برای امام حسین را به اینجا رسانده اند.
زهیر اگر نمی داند برود تاریخ بخواند تا بداند که شیعیان افغانستان چگونه سال های سیاه اختناق و ستم و سرکوب را پشت سر گذاشتند تا به اینجا برسند؛ بنابراین، زهیر نیز به اسلافش خواهد پیوست؛ اما پارچه ها و پرچم های عزاداری حسینی در بامیان و سراسر افغانستان و جهان، روز به روز پردامنه تر، فراگیرتر و پررنگ تر خواهد شد.