خبرهای بدی از غزنی مخابره می شود. طالبان مسلح با تمام توان، تمامی تمهیدات و تدابیر امنیتی شهر را درهم شکستند و وارد حریم امن مرکز شهر شدند.
آنها ساعت ها با نیروهای امنیتی محلی، درگیر شدند؛ نیروهایی که دیروز از حریم و حفاظ امنیتی غزنی، دفاع نکردند و در نهایت مجبور شدند، در مرکزی ترین محلات استقرار شان با دشمن رو به رو شوند. این بدترین شرایط ممکن و قابل تصور برای شهری در آستانه سقوط است.
هیچکس نمی داند در غزنی چه می گذرد، جز طالبان که می خواهند پرچم سفید خود را یکبار دیگر بر ویرانه های شهر برافرازند و دولتی که هرگز ناامنی های لجام گسیخته این شهر را جدی نگرفت، به هشدارها گوش نداد، به صدای درگیری های سنگین و مستمر در اطراف شهر «عادت» کرد و هیچگاه نخواست خطر سقوط این شهر به دست طالبان را واقعی تر از همیشه تصور کند.
دیگر چه فرقی می کند که طالبان پس از شکستن سد امنیتی غزنی و کشاندن درگیری ها به داخل شهر، چند متر یا چند کیلومتر دیگر عقب رانده شده باشند و یا چه تعداد تلفات بر آنها وارد شده باشد. مهم این است که آنچه نباید رخ می داد، رخ داد. غزنی دیگر هرگز جای امنی نخواهد شد. ادعای سیطره و حاکمیت دولت مرکزی بر این ولایت آشوب زده و بحرانی، بیشتر به یک رویای خوش آب و رنگ شباهت خواهد داشت.
اکنون دیگر نبرد از روستاها و ولسوالی ها به امن ترین مناطق و مراکز شهری کشیده شده و این هرگز هیچ توجیهی برای دولت و نیروها و نهادهای امنیتی ندارد.
در این میان، هیچکس نمی تواند فراموش کند هشدارهای مکرر منابع محلی و نگرانی های ممتد و مستدام مردم از خطر سقوط این شهر را؛ هشدارهایی که بنا به هر دلیلی ناشنیده ماند و دولت مرکزی هیچگاه نخواست آنها را بشنود و جدی بگیرد.
غزنی و ساکنان آن، روزهای سخت و تلخی را سپری می کنند و بی تردید، روزهای بدتری نیز انتظار آنها را می کشد. دیگر کمتر کسی به حکومت مرکزی و هزاران نیروی خارجی مستقر در افغانستان، امید خواهد داشت.
طالبان، چتر امنیتی برساخته از ترس و ترور و وحشت خود را بر فراز شهر و ساکنانش گسترده است.
این یک شکست و شرمساری بزرگ و خفت بار برای امریکا و هم پیمانانش در افغانستان است؛ آنها که از عهده مهار چند مزدور جنگی پاکستان برنمی آیند و قادر به حفظ سنگرهای خود در برابر تروریست های آمار طالبان نیستند.
راهبردهای پر سر و صدا، استراتژی های عریض و طویل، برنامه های پربازتاب و تصمیم های مبالغه آمیز، برای مردم غزنی، امنیت و آرامش نمی آورد؛ وقتی آنها خود می بینند که چگونه ماه ها در هول و ترس و اضطراب، بارها مردند و زنده شدند؛ اما از کابل تا واشنگتن، کسی به کمک شان نیامد.
اکنون این طالبان هستند که برنده بازی شده اند. ممکن است این سخن برای دولتمردانی که هنوز برای خود قدرت و سیطره و مالکیتی در حوزه امنیت غزنی قائل اند، گران بیاید؛ اما واقعیت این است که سد امنیتی غزنی برای همیشه شکسته شد؛ درست همان تجربه ای که پیشتر در قندوز و فراه شاهد آن بودیم.
غزنی دیگر به روزهای خوب گذشته اش بازنمی گردد؛ حتی اگر طالبان، عقب زده شوند و جنگ در مرکز شهر پایان یابد...