پادشاه عربستان سعودی از آتشبس دولت افغانستان و طالبان استقبال کرد و گفت امیدوار است که این آتشبس تمدید شود.
ملک سلمان؛ سلطان سعودی، اعلام کرده که با علاقه بسیار زیاد آتشبسی که بین دولت افغانستان و طالبان طی روزهای عید فطر محقق شد، را دنبال میکند.
او از این آتشبس استقبال کرده است و آن را "گامی مبارک میداند".
پادشاه سعودی ابراز امیدواری کرد که این آتشبس تمدید شود و "برای مدت طولانیتری تمامی طرفها بتوانند برای تحقق صلح در افغانستان تلاش کنند".
دولت افغانستان چهار روز پیش آتشبس یکجانبه با طالبان را برای ده روز دیگر تمدید کرد که گروه طالبان آن را نپذیرفت و حملاتش علیه نیروهای دولتی را از سر گرفت.
عربستان سعودی در زمان حاکمیت طالبان یکی از سه کشور جهان بود که رژیم طالبان را به عنوان دولت افغانستان به رسمیت میشناخت؛ اما سفارت سعودی در کابل میگوید ریاض در حال حاضر طالبان را به چشم یک گروه "تروریستی مخالف دولت میبیند".
این تغییر ۱۸۰ درجه ای رویکرد عربستان البته تابع شرایط و وضعیت داخلی افغانستان صورت گرفته است و نباید آن را به تغییر ذاتی و بنیادی در سیاست های دیرینه مبتنی بر ایدئولوژی تکفیری مسلط بر دستگاه پادشاهی سعودی نسبت داد.
به باور آگاهان مسایل منطقه، بسیاری از کشورهای منطقه و جهان، وقتی تاریخ مصرف طالبان تمام شد، دست کم در ظاهر امر، در کنار دولت جدید افغانستان ایستادند و ژست ضد تروریستی و حامی صلح به خود گرفتند.
در این میان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و پاکستان، سه کشوری که رژیم طالبان را در زمان سلطه آن بر افغانستان، به عنوان نماینده رسمی افغانستان در عرصه بین المللی به رسمیت می شناختند نیز مجبور شدند، در سیاستی ریاکارانه دست کم در ظاهر امر، از تروریزم فاصله بگیرند و خود را با شرایط جدید، همسو جلوه دهند.
این در حالی بود که آنها هیچگاه نسبت به سیاست سنتی و دیرینه شان مبنی بر حمایت از تروریزم و استفاده از حربه تکفیر و تفرقه برای تعمیم و گسترش سلطه خود در افغانستان و سایر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، دست برنداشتند و آن را همچنان ادامه دادند.
این البته فقط این کشورها نبودند که چنین رویکردی پیشه کردند، سیاست پنهانی ائتلاف جهانی به رهبری امریکا که ظاهرا بر علیه طالبان و به منظور سرکوب و انهدام تروریزم و بنیان گذاری یک دولت مقتدر ملی و دموکراتیک در افغانستان، شکل گرفته بود، این امکان را به قدرت های حامی تروریزم داد تا به حمایت شان از تروریست ها ادامه دهند و همچنان در مسیر صلح و ثبات در افغانستان، مانع ایجاد کنند.
عربستان سعودی هم یکی از همین کشورها بود. این کشور در طول این سال ها، علیرغم نفوذ عمیقی که بر روحانیون تندرو و گروه های افراط گرا در پاکستان و افغانستان داشت، هیچگاه سعی نکرد به موفقیت روند صلح به رهبری دولت، کمک کند.
روحانیون سنتی حاکم بر دستگاه سلطنتی سعودی تا همین اواخر حتی از محکومیت رسمی و مستقیم حملات انتحاری و عملیات های تروریستی، آگاهانه و عمدا احتراز می کردند و به این ترتیب، سیاست حمایت از تروریزم رژيم حاکم را توجیه و تشریع می نمودند.
اکنون که ورق برگشته است و معادلات استراتژيک و اولویت های راهبردی قدرت های بزرگ در افغانستان، تغییر کرده و بازی صلح بیش از نمایش جنگ، رونق گرفته است، شاه سعودی هم به دنبال ایجاد زمینه ای برای حضور این رژيم در بازی های بزرگ آینده در افغانستان برآمده است.
این همان دام و دانه و دامی است که عربستان برای صلح و جنگ افغانستان، در نظر گرفته است و در فرصت های مقتضی و طبق شرایط زمان، بر اساس منافع و اهداف خود، از حربه و ابزار مورد نیاز هریک از این موارد، استفاده می کند.
با این حال، منافع ملی و استقلال سیاسی افغانستان، اقتضا می کند که در هرگونه تحول مرتبط با عرصه صلح و جنگ کشور، به امتیازطلبی قدرت های خارجی، وقعی نگذارد و تنها اولویت اساسی و استراتژیک آن، خواست مردم افغانستان و نیازهای ملی کشور باشد؛ این مهم اما نیازمند اتخاذ سیاستی مستقل و مقتدرانه ملی است؛ چیزی که در حال حاضر، با نارسایی ها و مشکلات جدی مواجه است.