محمد یونس قانونی؛ معاون پیشین ریاست جمهوری میگوید: "هیچ سلاحی کشندهتر از نفاق قومی در افغانستان نیست."
آقای قانونی که روز پنجشنبه (۲۴ حوت) در مراسم بزرگداشت از عبدالرحمان سیدخیلی؛ فرمانده پولیس قندوز صحبت میکرد، گفت در آستانه برگزاری انتخابات پارلمانی هستیم که امیدواریم در سال آینده برگزار شود.
او میگوید که در آستانه انتخابات اتفاقاتی در حال رخ دادن است که هم همبستگی ملی را هدف قرار میدهد و هم زمینهساز توطئههای بیشتر در مورد آینده افغانستان است.
آقای قانونی از طرح مناطق امن و از سرشماری ماهوارهای به عنوان دو توطئه بزرگ یاد کرد.
او در مورد ایجاد "مناطق امن" و واگذاری آن به گروه طالبان گفت: "این طرح به تجزیه افغانستان میانجامد و ۳۴ ولایت این کشور در برابر آن ایستاده خواهند شد."
نزدیک به دو هفته پیش، نیویارک تایمز گزارش داد که گلبدین حکمتیار؛ رهبر حزب اسلامی از ایجاد "مناطق امن" زیر کنترل طالبان به عنوان یک راه حل صحبت کرده است.
کارشناسان مسایل اجتماعی نیز می گویند که هشدارهای آقای قانونی، جدی است و این خطری است که حیات اجتماعی و سیاسی و حتی سلامت و وحدت ارضی و جغرافیایی افغانستان را تهدید می کنند.
به باور آگاهان، روند صلح نباید عرصه ای برای کامجویی های موهوم قومی و دامن زدن به عصبیت های کور و بی ریشه فاشیستی قرار بگیرد.
صلح عرصه ای فراگیر است که با سرنوشت آینده همه اقوام، مذاهب و طیف های سیاسی، اجتماعی و قومی مردم افغانستان گره خورده است.
اینکه گروه طالبان، یک حرکت قومی است، لزوما به معنای آن نیست که به صلح با آن گروه نیز از عینک قومیت نگاه شود. صلح با طالبان، یک روند ملی است که سرنوشت همه مردم افغانستان را متأثر می سازد؛ همان گونه که در طول این سال ها، همه مردم افغانستان، بلااستثنا تاوان سنگین جنگ طالبان را پرداخته و قربانی داده اند.
با این حساب، طرح واگذاری مناطق امن به طالبان، گامی آشکار در مسیر تجزیه و تلاشی افغانستان و اقدامی علیه حاکمیت و وحدت ملی و تمامیت ارضی کشور محسوب می شود.
این ایده به نحو بی رحمانه و غیر قابل توجیهی، عدالت سیاسی را زیر سؤال می برد و حقوق عادلانه همه طیف ها در یک فرایند فراگیر ملی را نادیده می گیرد.
همان گونه که آقای قانونی نیز تصریح کرده است، تفرقه افکنی و تجزیه طلبی به ویژه اگر بر مبنای عصبیت های کور و ویرانگر قومی و مذهبی باشد، خطری بزرگتر از تروریزم است.
این همان چیزی است که دشمنان قسم خورده این آب و خاک، سرویس های جاسوسی بیگانه و رژيم های سلطه جوی منطقه و فرامنطقه به دنبال آن هستند و هر کسی که خواسته یا ناخواسته، بلندگو و زبان گویای بیگانگان قرار می گیرد و وحدت و همبستگی و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشور را نشانه می رود، مأمور و نماینده بیگانه است؛ حتی اگر هویت خود را زیر پوشش کاذب و فریبنده صلح، پنهان کند.
از دید آگاهان، در شرایط شکننده کنونی، دولت وحدت ملی، افزون بر آنکه باید برای تحقق صلح در کشور، تلاش کند، نباید از خطرات و آسیب های جانبی این روند نیز غفلت نماید.
یکی از خطرات این روند، کامجویی بی رحمانه دشمنان این آب و خاک از این پروسه ملی و متعلق به سرنوشت جمعی همه مردم افغانستان است.
حکومت باید به این جمع بندی رسیده باشد که تفرقه افکنی قومی، روی دیگر سکه جنگ و ناامنی و بی ثباتی ناشی از تروریزم است؛ بنابراین، انتظار می رود به همان میزان که برای تحقق صلح و پایان جنگ و وحشت و دهشت، تلاش می شود، در راستای حفظ وحدت و همبستگی ملی و جلوگیری از تجزبه و تلاشی کشور نیز مبارزه شود؛ زیرا تجربه نشان داده است که کشوری که نزدیک ۴ دهه آماج هولناک ترین شعله های جنگ و خشونت و ترور و کشتار و ویرانگری و تجاوز و اشغال و جنایت و فاجعه بوده است، در حال حاضر و پس از این نیز همواره به مثابه هدفی برای دشمنان شکست خورده و زبون این آب و خاک، در معرض توجه آنها خواهد بود و آنان با استفاده از همه ابزارها و اهرم های موجود و ممکن، برای تحقق خواسته های خود، سود خواهند برد.
در شرایط کنونی که روند صلح، روی بورس سیاست و امنیت افغانستان قرار دارد، دشمنان نیز با استفاده از این عرصه، تلاش می کنند به اهداف خود در راستای تجزبه و تلاشی کشور، دست پیدا کنند.
بنابراین، هرگونه تلاشی برای صلح، حتما و لزوما می بایست این مهم را نیز در نظر بگیرد و از کنار آن، با غفلت و به سادگی عبور نکند.