عربستان سعودی خواهان برگزاری نشست اضطراری وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه عرب شده تا در مورد "مداخله‌های" ایران در منطقه گفتگو کنند.

این نشست طی هفته آینده در قاهره برگزار خواهد شد.

این در حالی است که رفیق حریری؛ نخست وزیر لبنان که مورد حمایت سعودی است، اخیرا در سفر به ریاض با انتشار یک فایل ویدیویی با انتقاد شدید از عملکرد ایران و حزب‌الله، از سمت خود کناره گیری کرد.

تقریبا همزمان با آن هم نیروهای انصارالله یمن، موشکی به سمت فرودگاه ریاض پرتاب کردند که مقامات سعودی آن را حمله ای مستقیم از سوی ایران خواندند.

در پی حمله موشکی انصارالله به فرودگاه ریاض، ائتلاف به رهبری سعودی تمام مرزهای هوایی، زمینی و دریایی را بر روی مناطق تحت کنترل انصارالله بست.

حوثی ها روز یکشنبه هشدار دادند که ممکن است به تلافی این محاصره، به کشتی ها و نفتکش های کشورهای دشمن حمله کنند.

این نخستین تلاش رژیم سعودی برای توطئه چینی و دسیسه سازی علیه ایران در خاور میانه نیست. از زمان روی کار‌ آمدن سلمان بن عبدالعزیز و اقدامات قدرت طلبانه پسر بلندپرواز او محمد، رژيم سعودی به طور مستمر در حال برنامه ریزی برای ایجاد فتنه و آشوب و جنگ و نفاق و نیرنگ و سناریو بر علیه آنچه «مداخله های ایران» در منطقه می خواند، بوده است؛ از حمایت وسیع و همه جانبه از تروریزم تکفیری در سوریه تا کشتار منا و اعدام شهید آیت الله نمر باقر النمر و قطع رابطه با تهران و راه اندازی جنگ یمن و پایان داد و ستدهای سیاسی، اقتصادی و تجاری با قطر و اخیرا نیز فتنه انگیزی در لبنان.

در همه این موارد اما این عربستان سعودی بوده که شکست خورده است.

در جنگ سوریه، تکفیری ها به نحو مفتضحانه ای، شکست خوردند و اکنون آخرین بقایای آنها در حال فرار، فروپاشی یا مرگ اند.

در جنگ یمن نیز علیرغم گذشت بیش از دو سال از آغاز همه جانبه آن و علیرغم برخورداری ائتلاف متجاوز به رهبری سعودی از قدرت برتر نظامی و پشتوانه عظیم مالی و نیز حمایت های صریح و ضمنی امریکا و اروپا و اسراییل و سازمان ملل و سازمان های حقوق بشری غربی، عربستان سعودی حتی به درصد اندکی از اهداف اولیه خود دست نیافته است. کنترل صنعا پایتخت همچنان در اختیار نیروهای قدرتمند و مبارز انصارالله و ارتش وفادار و میهن پرست یمن است و بخش های بزرگی از کشور نیز توسط نیروهای انقلابی یمنی، اداره می شود. افزون بر این، با وجود کشتارهای وسیع و فاجعه بار غیر نظامیان و تخریب هدفمند و وحشیانه تمامی زیرساخت های حیاتی یمن توسط بمب افکن های کور رژیم سعودی و هم پیمانانش، حتی ذره ای از قدرت مقاومت و پایداری نیروهای انقلابی یمن به ویژه انصارالله کاسته نشده و چه بسا بر آن افزوده شده است که حمله شوکه کننده و شگفت انگیز اخیر آنها به فرودگاه ریاض، نمونه ای بارز از این امر می باشد.

قطع رابطه با قطر هم به جای آنکه کمکی به هدف عربستان در تضعیف قدرت ایران در منطقه کند، مرزهای فتنه و نفاق را در درون اعراب، گسترده تر کرد و به این ترتیب، شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب را تا آستانه تلاشی و فروپاشی پیش برد و به استیصال و بیچارگی ریاض در اعمال نقشه های فتنه انگیزانه خود در منطقه منتهی گشت.

فتنه انگیزی اخیر شاهزاده جوان و خودکامه سعودی در لبنان هم به جای آنکه طبق برنامه، آتش یک جنگ فرقه ای داخلی در آن کشور را شعله ور سازد تا بهانه ای برای تضعیف و در نهایت، نابودی حزب الله قرار گیرد –مانند سناریویی که بعد از ترور رفیق حریری بر علیه سوریه به اجرا درآمد و منجر به خروج نیروهای سوری از لبنان شد- به بدنامی و رسوایی و افتضاح برای رژيم ریاض، منجر شد.

اکنون حتی متحدان مورد حمایت رژيم ریاض در لبنان از جمله جریان موسوم به ۸ مارچ که رهبری آن را سعد حریری؛ پسر رفیق حریری و نخست وزیر فعلی لبنان بر عهده دارد نیز از ریاض متنفر اند و ادعا می کنند که ریاض، سعد حریری را بازداشت کرده و استعفایش را تحت فشار بر او دیکته نموده است.

به باور آنها، عربستان در صدد ایجاد جنگ داخلی دیگری در لبنان است؛ همان چیزی که سید حسن نصرالله؛ رهبر حزب الله نیز از آن پرده برداشت و گفت که عربستان از اسراییل خواسته تا به لبنان حمله کند و هزینه جنگ را ریاض تأمین خواهد کرد؛ اما امریکا و اسراییل از به جان خریدن خطرهای نابودگر چنین جنگ بنیان براندازی، خودداری کرده اند. امریکا اعلام کرد که از نظر واشنگتن، سعد حریری همچنان نخست وزیر لبنان است؛ ریختن آب پاکی روی دست فتنه گران ریاض!

به باور آگاهان، این اقدامات در کنار سرکوب های وحشتناک داخلی و بازداشت های غیر منتظره و وسیع در آن کشور که به بهانه های گوناگون به دستور مستقیم محمد بن سلمان صورت گرفته، آینده شکننده و خطرناکی را در برابر بقای رژيم ریاض، قرار داده است.

در این میان، تردیدی وجود ندارد که فراخوان تازه ریاض از اتحادیه عرب بر علیه ایران نیز مانند موارد ذکرشده در بالا، راه به جایی نخواهد برد و از هم اکنون محکوم به شکست و رسوایی است.

شاهزاده جوان جویای نام و قدرت، سعودی را به نحو پرشتابی به سمت فروپاشی و اضمحلال می راند.