وبسایت خبری امریکایی به دیلی کالر به نقل از ساپکو سرمفتش ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان(سیگار) نوشته است که شماری از بیوه های سربازان افغانستان در بدل گرفتن معاش تقاعدی همسرانشان که در جنگ جان های شان را از دست داده اند از سوی مقامات مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند.
شاه حسین مرتضوی، نیز این قضیه را تائید کرده گفت که بعضی ادارات دولتی در یک حالت وحشتناک قرار دارند و حکومت تلاش دارد تا این ادارات را از وجود افراد استفاده جو پاککاری کند."
وضعیت اخلاقی کشور در طول یک دهه و نیم از تغییر بسیار فاحش و منفی ای رنج می برد؛ تا جایی که می توان گفت که افغانستان در هیچ یک از دوره های تاریخ حیات خویش، دستخوش یک چنین تغییر نامبارک و شوم در حیطه اخلاق و آداب دینی- ملی نبوده است.
تا جایی که حافظه تاریخی افغانستان و مردم آن بیاد میاورند، این کشور همواره خاستگاه ادب و اخلاق دینی بوده و در کنار آن، روحیه مردانگی و مروت مردان این سرزمین به عنوان دژی محکم و استوار، حافظ و نگهبان گزینه های ناموسی برای زنان و دختران پاکدامن افغان مطرح بوده اند و افغانستان و مردم آن همواره از این جهت یک سر و گردن بالاتر از سایر ملل قرار داشته و به این داشته اخلاقی و ارزشی خویش بسیار بالیده و فخر کرده اند.
این روحیه در طول اعصار و قرون چون روحی ساری و سترگ و مقدس، همچنان در کالبد مردان این سرزمین، ساری و جاری بود و تا همین سالهای پسین یعنی ۱۵- ۱۶ سال قبل، کاروان فخر و بالندگی انسانی ملت افغان را به پیش می برد و زنان و دختران افغان در سایه سار همین غیرت و همت دینی و اخلاقی مردان سرزمین خویش، زندگی با عزت و توام با غرور و پاکیزگی و حیا را سپری می کردند؛ اما با تاسف این سیر انسانی و حرکت میمون و مبارک دینی در سالهای اخیر، به خصوص سالهای حضور نظامی- فرهنگی قدرتهای سلطه طلب غربی به سرکردگی ایالات متحده امریکا در کشور ما با کندی تدریجی مواجه شد؛ تا آنجا که پس از گذشت یک و نیم دهه و بیشتر حضور و در واقع هجوم همه جانبه فرهنگ سخیف و ضد انسانی غربی، علیه فرهنگ بالنده و پویای اسلامی و باورها و اعتقادات ارزشمند دینی و اخلاقی مردم افغانستان، به نوعی با انهدام و فروپاشی مبانی اخلاق در این کشور اسلامی مواجه شده ایم.
کشوری که مردان آن روزگار نه چندان دوری از بردن اسم زنان و دختران شان در انظار عمومی، نوعی شرم و حیا داشتند، امروزه و در اثر تاثیر پذیری از فرآورده های سخیف و مبتذل غربی، کارشان بجایی رسیده که بجای کمک و دستگیری از مادران و خواهران خودشان که در اثر جنگهای کاذب تحمیلی- که آنهم با طرح و نقشه همین سران غربی می باشد-، بی یاور و بی شوهر شده اند، به دنبال سوء استفاده جنسی از آنها بر آمده اند و با عملکرد شنیع و وقیح خویش لکه ننگین و سیاه دیگری بر پیشانی افغانستان و مردم آن حک می کنند.
واقعیت آن است که این ناهنجاری اخلاقی و نظایر آن در کشوری که ریشه های عمیق دینی و مذهبی آن به صدها سال باز می گردد و تاریخ این مردم و کشور، شبیه آن را در هیچ یک از ادوار زندگی شان سراغ ندارند، یک دلیل بیشتر نمی تواند داشته باشد و آن نیست جز دوری مردم از آموزه های انسان ساز اسلام و افتادن در دام زندگی پوچ و میان خالی فرهنگ منحط غرب که صد البته به گونه مداوم و شبانه روزی در اقصی نقاط افغانستان، تبلیغ و ترویج می شود و وظیفه گسترش و فراگیر شدن فرآورده های ضد دینی و منافی با فرهنگ ملی مردم افغانستان را نیز همین رسانه های دیداری و شنیداری ای بر عهده دارند که با دید و رویکرد صد در صد اقتصادی، وارد صحنه شده اند و در این هدف برای شان فرقی نمی کند که کدام دولت و قدرتی به آنها پول بدهد و به اصطلاح آنان را تمویل کند؛ حتی اگر نشر و پخش برنامه های واهی و پوچ شان منافی و مخالف دین و آموزه های ارزشمند اخلاقی و ملی کشور و مردم شان هم باشد.
نکته قابل توجه و نیز در خور تاسف آن است که این رسانه ها تنها نیستند و در میان قدرتها و کشورهای غربی موجود در افغانستان، حامیان و پشتیبانان مصر و سرسختی دارند که پشت شان به آنها گرم است و هر آن برنامه ای را که حامیان فرهنگی شان دوست دارند و به رسیدن به اهداف شوم و اهریمنی شان در افغانستان کمک شان می کند، روی آنتن پخش می برند و وارد خانه های ناامن مردم می کنند!.
لذا و با توجه به اوضاع اسفبار فرهنگی در کشور است که می طلبد تا علما و اقشار فرهنگی متعهد و دلسوز کشور، بی تفاوت ننشسته و با بهره گیری از هر وسیله و فرصت مشروع و معقول و البته کارا، به جنگِ هجوم همه جانبه فرهنگ سخیف و تنگ مایه غرب رفته و برای رشد و نهادینه شدن فرهنگ غنی و بالنده و پویای دینی- انسانی شبانه روزی تلاش کنند.