حمایت قاطع ناتو؛ چیزی که در ظاهر بسیار جدی و بی اندازه مصمم و استوار و قوی به نظر می آید و برای همین هم وقتی کسی که از بازی های پشت پرده اطلاع و خبری نداشته باشد، با شنیدن اخباری مبنی بر حمایت های قاطع ناتو از نیروهای امنیتی افغانستان، رنگ به رخسار و نیرو و قوت به بازوانش برمی گردد و شادمان است از آن که قدرت ها و کشورهایی در کنار دولت و ملت افغانستان قرار گرفته و در برابر دشمنان و بدخواهان این آب و خاک، از افغان ها دفاع می کنند که آوازه و دروازه قوت و قدرت آنان، پشت هر دولت و کشوری را می لرزاند.
حدود یک و نیم دهه است که بعضی از ولسوالی ها در مناطق ناامن تر افغانستان میان مخالفان مسلح و نیروهای دولتی دست به دست می شود و گاه یکی و گاه هم دیگری بر آنها مسلط می شوند و در هر یک از این دست به دست شدن ها و به اصطلاح فتح و پیروزی های آنی و مقطعی، تعداد زیادی از هموطنان ما در دو سوی جبهه نبرد از بین می روند و کشته و زخمی می شوند؛ بر علاوه خسارات مالی و اقتصادی نیز که بر مردم ما در نواحی جنگ زده و آسیب پذیر کشور وارد می شود.
در تازه ترین دور از این نبردهای شوم و سریال های مخوف تکراری که هیچ برنده ای ندارد و نیز هیچ گونه فائده و سودی، باز هم پیکر مجروح قندز نشانه گرفته می شود و نیز خبرهای بدی از ولسوالی واغز غزنی به گوش می رسد. در قندز هریک از اطراف درگیر نبرد برای خودشان ادعاهایی دارند و هر کدام مدعی پیشرفت در جبهه نبرد به سود خویش و علیه نیروی مقابل است.
وضعیت هرچه باشد، یک موضوع کاملاً مشخص و واضح است و آن کشته و زخمی شدن تعداد بسیاری از افغان ها در دو سوی میدان جنگ، بر علاوه آسیب رسیدن به افغان های ملکی بی گناه که هیچ نقش و دخالتی در جنگ و اهداف آن ندارند.
با تأسف، این روند شوم و نامبارک و در عین حال طولانی و بی حاصل، همچنان ادامه دارد و چون آن بختک شوم و نکبت بار بر جان زار و زندگی افغان ها افتاده و چون آن دیو بی رحمِ خون آشام، همچنان گلوی باریک و کم جان این مردم را می فشارد و چنان که می نماید، معلوم هم نیست که به این زودی ها دست از سر این آب و خاک و این ملت بر دارد.
اوضاعی که در حال حاضر در سراسر کشور به خصوص در قندز، غزنی، هلمند و سایر مناطق ناامن جاری است؛ تنها می تواند حکایت گر یک خبر شوم و خوفناک برای مردم مظلومی باشد که عمری را با جنگ و بدبختی و ویرانی زیسته اند و نیز می تواند کاشف از بازی هایی باشد که در پشت پرده های ضخیم برای تباه ساختن هرچه بیشتر این سامان و مردم آن در جریان است و بازیگران و عوامل اساسی و عمده آن هم کسانی جز قدرت ها و دولت های غربی استعماری نمی توانند باشند که با هدف برتری جویی و سلطه گری، از آن سوی کره خاکی بلند شده و به کشورهای اسلامی لشکرکشی کرده اند.
آگاهان بر این باور تأکید می کنند که طولانی شدن جنگ در افغانستان، هدف اصلی و غائی قدرت های غربی و متحدان منطقه ای آنان به خصوص ایالات متحده امریکا در این کشور است و بر خلاف ادعای این کشورها مبنی بر حمایت قاطع از دولت و ملت افغان، اما در اصل و اساس، این حمایت در تخریب همه جانبه اوضاع امنیتی سراسر افغانستان و برای سال های طولانی و یا همیشه، قاطعانه دنبال می شود!
آگاهان دلیل می آورند و می گویند که اگر ایالات متحده و متحدان غربی و منطقه ای آن، قصد برقراری صلح و ثبات در افغانستان را می داشتند، در قدم نخست به پاکستان فشار واقعی می آوردند تا دست از تمویل و تجهیز تروریست های طالب و داعش بردارد و در گام بعدی، خود و متحدان به خصوص عربش، در ایجاد و رشد و تقویت تروریزم در افغانستان و منطقه سهم فعال و منحصر به فرد نمی گرفتند؛ چرا که بر اساس برخی از گمانه های قوی، در موضوع نشست هلی کوپترهای مشکوک در مناطق زیر کنترول مخالفان مسلح دولت، دولت امریکا بیشتر از هر دولت دیگری مورد سوء ظن می باشد و چنان که برخی از قلم به دستان نوشته اند: "حق کاملا با روسیه است؛ زیرا امریکا و هم پیمانانش از سال ها پیش به این سو، حریم هوایی افغانستان را کنترل می کنند و بدیهی است که با استقرار پیشرفته ترین، مدرن ترین و دقیق ترین ابزارها و تکنولوژی های توسعه یافته ارتباطی، جاسوسی و اطلاعاتی، حتی یک پرنده هم نمی تواند بدون آن که از سوی سیستم های راداری، بالون های امنیتی و پرنده های جاسوسی امریکا و ناتو و هم پیمانان شان رصد شود، در حریم هوایی افغانستان، پرواز کند".
اگر از این زاویه به قضیه نگاه شود، این هلی کوپترها نه تنها «ناشناس» نیستند؛ بلکه برای ناتو و امریکا که حریم هوایی افغانستان را به دقت زیر نظر، کنترل و حاکمیت همه جانبه خود دارند، کاملا شناخته شده هستند و مأموریت آنها نیز به طور دقیق، تعریف شده و انجام می شود."
پس بنابر آن چه گفته شد، بی ثباتی و ناامنی در افغانستان، یک موضوع کاملا نقشه شده و از پیش تعیین شده است که وجود یک چنین اوضاعی برای پیشبرد مقاصد استعماری غرب به خصوص امریکایی ها، لازم و ضروری است؛ حتی اگر این وضع و حال به سود دولت و مردم افغانستان هم نباشد.