کتابخوانی و مطالعه از جایگاه ارزشمندی در زندگی انسانها برخوردار است و بسترساز توسعه و پویایی جامعه بهشمار میرود. کتاب بزرگترین یادگار بزرگان و مشاهیر ادیان آسمانی و مشاهیر تاریخ است و انسان با مطالعهی آن میتواند از اندیشه و افکار بزرگان بیاموزد و از آن در زندگی خود استفاده کند.
بیتوجهی نسبت به کتاب و بیاحترامی به نویسندگان و پژوهشگران، یک فاجعه فرهنگی بوده و بستر زوال رشد و توسعه را هموار میسازد. نوعیت کتابها، آمار مطالعه در بین مردم و تعدادی کتابفروشیها در شهرهای کشور و آمار نشر و تالیف کتاب و ترویج فرهنگ کتابخوانی، در تمامی ابعاد مختلف فرهنگی، آموزشی، صحی، اقتصادی، اقتصادی و سیاسی جامعه اثرگذار میباشد.
بهخاطری که بیشتر الگوهای زندگی و رفتاری انسان در کتابها موجود میباشد و کتاب انسان را با تمامی ارزشهای بشری و حقوقی وصل میسازد. اما با تاسف باید گفت : در افغانستان تا هنوز ظاهراً بازار کتاب و کتابخوانی سیاه است و هرروز به سقوط نزدیکتر میشود. چه بسا کتابفروشیها، مجلهها و روزنامهفروشیها، مطبعهها و… با رکود مواجه شدهاند و بخش بزرگی از صاحبانشان به کارهای دیگری روی آوردهاند.
فعلا در کشور ما فقط ۸۲ کتابخانه وجود دارد که حتی برخی از این کتابخانهها فعال نیست و فقط اسمی از آن باقی مانده است. کتابهای موجود در کتابخانهی عامه کابل حدود ۱۰۰ هزار جلد و در کل کتابخانههای کشور به ۲۶۰ هزار جلد میرسد.
در افغانستان ۲۱۴ مطبعه رسمی و ۲۵ موسسه انتشارات وجود دارد .
طبق نوشته حسین نایل نویسنده و پژوهشگر، از هنگام ورود ماشین چاپ در افغانستان در اواخر قرن ۱۹، تعداد کتابها به زبان دری بدون کتابهای درسی در داخل کشور، به دو هزار عنوان هم نمیرسد .
با تاسف باید گفت : از سال ۱۹۹۲ به این طرف تا هنوز آمار دقیقی هم از وضعیت نشر کتاب در کشور وجود ندارد. متاسفانه تا هنوز کسی برای درمان درد فردی، اجتماعی و فرهنگی خود، به سراغ مطالعه کتاب نرفته است. تا هنوز نهادهای اجتماعی، مسئؤلان دولتی و خانوادهها، کسی را بهعنوان مؤلف و اهل مطالعهی خوب، مورد تشویق و تقدیر قرار نداده است.
بازار سیاه کتابخوانی و مطالعه در افغانستان باعث شده است که تولید نشر و اندیشه بشری و انسانی در جامعه در پایینترین سطح باقی بماند.
آثار فردی و اجتماعی مطالعه
مطالعهی کتابهای مفید و روشمند و منظم، از آثار و فایدههای زیادی در زندگی انسان برخوردار است؛ که از آن جمله: فعال شدن فکر و ذهن، افزایش معلومات، بالا رفتن مهارتهای فردی، آشنایی انسان با فرهنگ دیگران، تقویت و تمرکز قوه حافظه، افزایش خلاقیت در وجود انسان، دور ساختن انسان از افکار ناروا و غیبت کردن دیگران، فراهم شدن زمینهی صحبت با اسکندر، دموستن، سیرون، ارستو، سقراط، ادیسون، افلاطون، اقلیدس، نیوتن، حافظ شیرازی و صدها شخصیت مشهور و گرانقدر، بهوجود آمدن تغییر و اصلاح رفتار و گفتار انسان، درمان بسیاری از امراض از جمله استرس، درمان مرض جاهلیت و نادانی انسان و در مجموع کتاب نردبان و زینههای مطمئنی است که انسان را به قلههای بزرگ کمال و فضیلت میرساند.
کتاب بستر ارزشها است و توسعه و ترقی خانواده و جامعه را در پی دارد. مطالعه در برگیرنده کسب موفقیتها، مهارتها و دانشها است. درباره ارزش کتاب و مطالعه، تمامی ادیان آسمانی، پیامبران، بزرگان و دانشمندان اتفاق نظر دارند و خود را از این طریق جاودانه ساختهاند و ارتباط خویش را با نسلهای بعد از خود، ثابت و برقرار نگه داشتهاند.
رشد شگفتانگیز بشر و توسعه امکانات و علوم، مرهون کتاب و کتابخوانی میباشد. هیچ تمدنی بهوجود نیامده مگر اینکه از دل کتاب و مطالعه جوانه زده باشد. کتاب دریچههای خوشبختی را به روی افراد موفق و برتر جهان گشوده است. رشد بازار کتاب و فرهنگ مطالعه، یکی از عوامل مهم توسعه در کشور بهشمار میرود.
عوامل سیاه شدن بازار کتاب و مطالعه
افغانستان در قسمت رشد فرهنگ کتابخوانی و مطالعه وضعیت دشوار و ناگواری را سپری کرده است. تا هنوز کتاب در بسیاری از ولایتهای کشور موجود ناشناخته و بیارزش باقی مانده است. بیشتر افراد از روزنامه و مجله فقط برای بولانیفروشی و زیر ظرفها گذاشتن استفاده میکنند. تا هنوز جایگاه مطالعه کتاب در تقسیم اوقات روزمره جوانان و خانوادهها خالی دیده میشود و خانوادهها هیچگاه به فکرکتاب خواندن، مطالعه و تحقیق نیستند و یکتعداد از جوانان بهصورت فصلی و موقتی به کتاب خواندن رو میآورند.
نابود شدن بیشتر کتابها و کتابخانهها طی دورههایی در افغانستان، نارساییها در حوزه تحقیق و پژوهش، وضع محدودیتها و سیاستزده شدن مولفین و فرهنگیان، مشکلات اقتصادی، نبود بازاریابی داخلی و خارجی برای فروش کتاب، سانسور مطالب، نبود استقلالیت برای بعضی مولفین و نویسندگان، بلند بودن آمار بیسوادی و کوتاهی در تبلیغ و ترویج فرهنگ کتابخوانی، مقطعی و فصلی بودن تحقیق و پژوهش، آیندهی نامعلوم، جنگ و ناامنی، نبود قوانین شفاف در زمینهی نشر و چاپ، سپری شدن وقت خانوادهها با فیلم و سریالهای اغلب بدون نتیجهی مثبت و آموزشی، سرگرم شدن بیشتر جوانان با انواع مبایلها و ماهوارهها بازیهای کمپیوتری و فراموش شدن کتاب، چاپ شدن بسیاری از کتابها در مطبعههای پاکستانی و سقوط مطبعهها در داخل کشور، چاپ و یا کاپی کتاب دیگران توسط بعضی افراد و اشخاص، کمرنگ بودن امر تحقیق در دانشگاهها و تجارتی شدن و خرید و فروش تحقیقهای پایانی، از مهمترین موانع و چالشهای کتابخانی و مطالعه در کشور بهشمار میرود.
امروز به نظر میرسد که در جامعه بهجای ارج نهادن به کتاب و مطالعه و الگوپذیری از آن، نقش و جایگاه کتاب کمکم به فراموشی سپرده شده و جای آن را تهمت، غیبت و انواع افراطگراییها پر کرده است. بدون شک علل و دلایلی زیادی در این فاجعه فرهنگی و انسانی نقش داشته و دارند.
راهکارها
ایجاد زمینهای عمومی برای گرایش جوانان به کتابخوانی و مطالعه، ارزش قایل شدن بزرگان، دولتمردان و رهبران به مطالعه و کتاب، تشویق مولفین و نویسندگان، ایجاد یک کتابخانه عمومی و گسترش فضای کتابخوانی، انتشار کتابهای مناسب در بین جوانان و جلوگیری از نشر کتابهای نامناسب، برگزاری مسابقات کتابخوانی در بین جوانان، پایین آمدن قیمت کتاب و پرهیز از کلیگویی در کتابها، تقویت انتشارات و رسیدگی به مشکلات آنان، ایجاد سهولت برای جوانان در دسترسی به کتاب، اجباری شدن مطالعه کتاب و تحقیق کتابخانهای در مکاتب، کنترل جدی بر بازار کتاب، تقویت فن ترجمه در کشور، مدارس و دانشگاهها، ترغیب و تشویق جامعه بهسوی مطالعه کتاب، تبیین ارزشهای مطالعه کتابهای مفید برای خانوادهها و مردم و توجه رسانهها به این موضوع، از مهمترین راهکارهای افزایش میزان مطالعه و کتابخوانی در کشور بهشمار میرود .
در مجموع ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه، اولا به توجه بیشتر مسئولان فرهنگی و آموزشی کشور نیاز دارد، ثانیاً محتاج تلاشی همهجانبه، فراگیر و ملی است. هر فرد این جامعه باید رابطه خود را به مطالعه و کتاب صمیمی و بیشتر کند.
نتیجه
نبود فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، یکی از خلاهای بزرگ و جبرانناپذیر در افغانستان است. افزایش مطالعه و کتابخانی یگانه راه برای تغییر مثبت اذهان عمومی در کشور است. هیچ کشوری به تمدن و توسعه نرسیده مگر از راه مطالعه، تحقیق و تفکر؛ تا زمانیکه اذهان و باورهای مردم از طریق مطالعه تغییر نکنند، هیچ قدرت و سازمانی نمیتواند در مردم تغییر ایجاد کند. تمامی افراد خانواده و جامعه باید با تمام وجود تلاش کنند که کتابهای مفید را در اختیار فرزندان خویش قرار دهند و خودشان هم مطالعه کنند. مبلغان، دولتمردان، روشنفکران و انجمنها باید در تلاش تقویت فرهنگ کتابخوانی در بین مردم و خانوادهها باشند.