اشتون کارتر؛ وزیر دفاع امریکا در یک سفر از قبل اعلام نشده به کابل، گفته است که کشورش رهبران گروههای "تروریستی" را در هر گوشه جهان هدف قرار میدهد.
آقای کارتر هدف از سفرش به افغانستان را دادن صلاحیتهای بیشتر به جنرال نیکلسون؛ فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان، اعلام تعهد مالی امریکا به نیروهای امنیتی افغانستان و ادامه حضور نیروهای امریکایی تا سال ۲۰۱۷ میلادی اعلام کرد.
وزیر دفاع امریکا در نشستی مشترک با اشرف غنی؛ رئیس جمهور در پاسخ به این سؤال که امریکا بار دیگر رهبران تروریزم را در خاک پاکستان هدف قرار خواهد داد، گفت:"هرجا که آنان منافع امریکا و دوستانش را با تهدید مواجه کنند هدف قرار میگیرند."
آقای کارتر درباره پاکستان گفت که آن کشور با امریکا روابط دیرینه دارد و افزود که واشنگتن و اسلام آباد در بخش های مختلف از جمله امنیتی کار کرده و امریکا باور دارد که بزرگترین تهدید برای پاکستان نیز دهشتافکنی است.
او گفت که همسایهها برای پاکستان تهدید نیست؛ بلکه بزرگترین تهدید برای اسلام آباد تروریزم است.
کارشناسان می گویند که نکته تازه ای در سخنان وزیر دفاع امریکا در باره افغانستان، مبارزه با تروریزم و پاکستان وجود ندارد؛ بلکه او به نحو ناامیدکننده ای با اشاره به «روابط دیرینه» امریکا و پاکستان و همکاری دو کشور در حوزه امنیتی، تمامی امیدها و انتظارها در زمینه تغییر موضع احتمالی ایالات متحده نسبت به پاکستان را از میان برد.
آگاهان می گویند که این موضع گیری نشان می دهد که سیاست رسمی دستگاه حاکم ایالات متحده در قبال پاکستان، همان چیزی است که پیش از این هم وجود و استمرار داشته است.
برای امریکا مبارزه با تروریزم و پایان دادن به ناامنی و تامین امنیت و ثبات در افغانستان، اولویت نیست، هرچند مقام های ارشد امریکایی از جمله وزیر دفاع آن کشور، ممکن است بارها بر این مواضع تأکید کرده و وانمود کنند که نسبت به مبارزه با تروریزم و برقراری صلح و ثبات در افغانستان، متعهد اند.
به باور آگاهان، تا زمانی که ایالات متحده، مستقیما پاکستان را نسبت به سیاست هایش در حمایت از تروریزم و دامن زدن به ترور و دهشت افکنی و وحشت و خشونت در افغانستان، به چالش نکشیده و تحت فشارهای مستقیم و همه جانبه قرار نداده است، صداقت امریکا در قبال امنیت افغانستان نیز محل تردید خواهد بود.
مبارزه با تروریزم در خاستگاه های بومی و اصلی آن یعنی پاکستان، پیش نیاز مبارزه با تروریزم در افغانستان است. به بیان بهتر، مبارزه با تروریزم و تأمین امنیت در افغانستان، یک مساله ثانویه است و در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
امریکا اگر صادقانه با تروریزم مبارزه می کند، ابتدا باید از پاکستان شروع کند و این امر، فقط با آماج قرار دادن رهبران تروریزم نیز امکان پذیر نیست؛ زیرا تجربه نشان داده است که کشتن رهبران جریان های تروریستی، هیچ تأثیری روی امنیت افغانستان ندارد و چه بسا، گروه های تروریستی را به دنبال کشته شدن رهبران شان، در افزون بر میزان وحشت و خشونت در افغانستان، تشویق و تشجیع می کند تا نشان دهند که مرگ رهبران شان، چیزی از قدرت آنها نکاسته است.
بنابراین، کشتن رهبران تروریزم، روی امنیت و ثبات افغانستان، نتیجه عکس داشته و به بدترشدن وضعیت، منجر شده است.
نکته دیگر از دید آگاهان مسایل منطقه این است که امریکا با تروریزم بر بنیاد استندردهای دوگانه مبارزه می کند. به عنوان نمونه، این کشور، در سال های گذشته بارها استراتژي نظامی اش را در قبال طالبان را تغییر داده است. از براندازی رژيم و سرکوب و انهدام کامل تا بیان این موضع که طالبان، دیگر دشمن امریکا نیست و هیچ طالبی تا زمانی که خطری مستقیم علیه امریکا محسوب نشود، هدف قرار نخواهد گرفت. امروزه اما شاهد یک عقبگرد دیگر هستیم و آن، آماج قرار دادن رهبران طالبان در پاکستان است.
در جانب دیگر معادله امنیتی افغانستان، پاکستان قرار دارد. پاکستان هم دقیقا از رویکرد امریکا در مبارزه با تروریزم با تفاوت های اندکی در مصداق ها پیروی می کند. به بیان صریح تر، نگاه پاکستان به تروریزم و مبارزه با آن نیز درست مانند ایالات متحده، مبتنی بر استندردهای دوگانه است.
در این میان، این افغانستان است که تبعات ویرانگر استندردهای دوگانه امریکا و پاکستان در قبال تروریزم را متحمل می شود.
تا زمانی که این رویکرد تغییر نکرده است، انتظار هرگونه تحولی در عرصه امنیتی افغانستان، بیهوده است و این چیزی است که پیش از هرکسی، دولت و سیاستگذاران امنیتی افغانستان باید بدانند.