اشرف غنی؛ رییس جمهور در بخشی از سخنرانی اش در نشست وارسا گفت که به جز پاکستان همه کشورهای منطقه در صلح و ثبات افغانستان همکاری می کنند.
وی تصریح کرد:"با وجود تعهدات واضح در روند صلح چهارجانبه، پاکستان هنوز هم فرق خطرناکی را بین دهشت افکنان خوب و بد در عمل، قایل می شود. مشکل کلیدی بین کشورهای همسایه ما عدم موجودیت قوانین بازی است که همه روی آن توافق داشته باشند".
رهبران افغانستان می گویند که نظامیان پاکستان در عملیات های ضد دهشت افکنی تنها علیه طالبان پاکستانی مخالف اسلام آباد اقدام می کنند؛ اما در برابر رهبران طالبانی که در افغانستان جنگ را دامن می زنند و در پاکستان زندگی می کنند، عمل نمی کنند.
در همین حال، محمد نفیس زکریا؛ سخنگوی وزارت خارجه پاکستان گفته های آقای غنی در وارسا را مأیوس کننده خواند و رد کرد.
او گفت که وقت آن فرارسیده تا به جای مقصر دانستن یکدیگر به طور مداوم، همکاری نزدیک بین افغانستان و پاکستان، ایجاد شود.
این کنش و واکنش نشان می دهد که آنچه از نظر تحلیلگران مسایل منطقه، هیچگاه تغییری را شاهد نبوده این است که دو کشور همچنان یک جنگ لفظی مبتنی بر اتهام زنی های متقابل را دنبال می کنند؛ ولی در عین حال، سعی می کنند همچنان خود را به یک روند سازشکارانه سیاسی زیر عنوان همکاری برای مبارزه با تروریزم و برقراری صلح، متعهد نشان دهند؛ اما آیا این وضعیت برای همیشه قابل ادامه و استمرار است؟
آگاهان می گویند که در این زمینه نشانه هایی از تغییر هم در موضع گیری های سیاسی رهبران دولت افغانستان نسبت به پاکستان و هم در کنش ها و واکنش های مجامع بین المللی در رابطه با پاکستان، قابل مشاهده است.
در افغانستان، رهبران حکومت وحدت ملی، به نحو تقریبا ملموسی سعی می کنند از رویکرد اولیه شان نسبت به پاکستان فاصله بگیرند و زبان انتقادی و ادبیات گزنده تری را نسبت به آن کشور، مورد استفاده قرار دهند.
یکی از نمونه بارز آن، همین سخنان مورد اشاره اشرف غنی؛ رییس جمهور در سخنرانی اش در کنفرانس سران ناتو در وارسا است.
آقای غنی که در داخل کشور با انتقادهای سنگینی در خصوص سیاست هایش در قبال پاکستان و گروه های تروریستی مورد حمایت آن کشور مواجه است، این بار در یک نشست مهم بین المللی، با استفاده از فرصت، سعی کرد عامل اصلی ناامنی ها و بی ثباتی های افغانستان را برملا کند؛ ناامنی ها و بی ثباتی هایی که طی دو سال اخیر به میزان بی سابقه ای افزایش یافته است و دولت افغانستان در این زمینه، انگشت اتهام را به سمت پاکستان، نشانه می رود.
اشرف غنی با این اظهارات، خواسته یا ناخواسته تلاش کرد با همراه کردن سران کشورهای عضو ناتو و سایر متحدان منطقه ای این سازمان با خود، حلقه انزوای بین المللی پاکستان را تنگ تر کند.
این سیاستی است که تصور می شود از چندی بدین سو در دستور کار دولت افغانستان قرار گرفته است؛ سیاستی که شاید نام دیگر آن، تازه ترین حربه کابل برای مهار اسلام آباد باشد.
کارشناسان می گویند که این تلاش اگر با پیگیری و مداومت دولت و دستگاه دیپلماسی افغانستان همراه شود، اندک اندک نتیجه می دهد؛ زیرا به باور آنها، انتقادهای صریح مقام های دولتی و سناتوران امریکایی از پاکستان و نیز نزدیکی بیش از پیش امریکا به هند با توسعه همکاری ها و داد و ستدهای هسته ای میان دو کشور اتمی، از عمده ترین نشانه های به بار و بر نشستن این تلاش است.
با این حساب، از دید آگاهان، این فرصتی بی نظیر و استثنایی برای دولت افغانستان است که از این اهرم مهم و کاربردی، استفاده ای هوشمندانه و مؤثر انجام دهد.
در این میان، تصور می شود پاکستان هم تا حدود زیادی متوجه کارآمدی این رویکرد تازه کابل شده باشد؛ زیرا مواضع انعطاف پذیرانه اسلام آباد در این خصوص، نمی تواند دلیل دیگری جز این داشته باشد. با این وجود، مشکل اسلام آباد این است که در داخل نظام آن کشور نیز سیاست خارجی نیمه نظامی- امنیتی اش را نه حکومت غیر نظامیان منتخب مردم با محوریت نخست وزیر نواز شریف و پارلمان پاکستان؛ بلکه ارتش و آی اس آی، طرح و پردازش و عملیاتی و اجرا می کنند و این از اصلی ترین عوامل عدم موفقیت تلاش های دیپلماتیک برای حل بحران جاری در افغانستان محسوب می شود.