تواب غورزنگ؛ سخنگوی شورای امنیت ملی از برگزاری نشست امنیتی سه جانبه با حضور معاونان شورای امنیت ملی افغانستان، ایران و روسیه در کابل خبر داد.
آقای غورزنگ روز پنجشنبه گفت: این نشست امنیتی سه جانبه به مدت یک روز و در سطح معاونان مشاوران شورای امنیت ملی سه کشور برگزار شد و در آن، روی همکاری های سه جانبه اطلاعاتی پیرامون مبارزه با تروریزم، قاچاق مواد مخدر و تامین امنیت مرزها بحث و تبادل نظر شده است.
این نشست بر اساس توافقی که در سال ۲۰۱۲ در تهران میان سه کشور صورت گرفته بود، برگزار شد.
سخنگوی شورای امنیت ملی گفت که یکی از اهداف اصلی این نشست، دادن وضاحت بیشتر در خصوص مسایل امنیتی میان سه کشور بوده است.
این در حالی است که حنیف اتمر؛ مشاور امنیت ملی کشور پیش از این برای گسترش همکاری های امنیتی به کشورهای آسیای میانه و قفقاز سفر کرده بود.
غورزنگ این سفر مشاور امنیت ملی را حایز اهمیت دانست و آن را برای امنیت کشور بسیار مهم عنوان کرد.
کارشناسان می گویند که افغانستان از نقطه نظر ژئوپلیتیک در منطقه حساسی واقع شده است. به شهادت تاریخ، وضعیت افغانستان از منظر جغرافیای سیاسی به گونه ای است که همه قدرت های بزرگ جهان، برای سلطه و حضور مستقیم یا اعمال سلطه و حضور غیر مستقیم نظامی و امنیتی در آن تکاپو می کنند.
در مقابل، نبود حاکمیت های ملی و حاکمان دانا و میهن پرست در گذشته، موجب شده است که کشور ما هیچگاه از این موقعیت حساس خود برای منافع، امنیت و حاکمیت ملی اش، طرفی نبندد و بهره ای نبرد.
ناپایداری سیاسی در گذشته کشور، موجب شده است تا حکومت مرکزی یا اساسا وجود نداشته باشد، یا وجودش را مدیون حمایت یک قدرت بزرگ خارجی باشد. به همین دلیل، آحاد مردم، همواره به حاکمیت مرکزی به عنوان یک غیریت پیوندناپذیر نگاه کرده و قدرت را جزیره ای جداافتاده از بافت اجتماعی و سیاسی کشور ارزیابی کرده اند.
این نگاه، هم برای مردم، زیانبار بوده است و هم برای حاکمانی که به قدرت صرفا از منظر حمایت یک کشور سلطه گر خارجی نگاه می کردند؛ زیرا پیامد این وضعیت، خواسته یا ناخواسته، استمرار یک بی ثباتی و ناپایداری سیاسی بوده است.
عمق و دامنه این ناپایداری و بی ثباتی به اندازه ای گسترده بوده است که تا عمیق ترین و پنهانی ترین لایه های کانون قدرت نیز نفوذ کرده است.
به باور آگاهان، به جرأت می توان گفت که به شهادت تاریخ معاصر افغانستان، به جز مقاطعی کوتاه در حیات سیاسی و امنیتی کشور، همه گلوله هایی که از سمتی به سمتی شلیک شده اند، به هدف رساندن صاحب گلوله به آنسوی دیوارهای نفوذناپذیر ارگ شلیک شده اند؛ جنگ بر سر قدرت.
از جانب دیگر، به جرأت می توان ادعا کرد که در پشت هر جنگی، دستی نیرومند از یک قدرت خارجی قرار داشته است.
با این حساب، تاریخ شهادت می دهد که ما هیچگاه برای یک هویت جمعی مورد وفاق همگان در کنار هم علیه دیگری متجاوز خارجی و اشغالگر، مبارزه نکرده ایم، به جز مقاطعی از تاریخ که در نهایت، بازهم از مسیر اصلی اش منحرف شده و تمامی اراده ها به قدرت معطوف گشته است.
با توجه به این مسایل، رویکرد امنیتی و نظامی دولت کنونی افغانستان به قدرت های بزرگی مانند ایران و روسیه را باید مورد ستایش قرار داد.
ایران و روسیه، قدرت هایی غیر قابل انکار، پیشرو و مؤثر نه تنها در همسایگی افغانستان و سراسر قاره کهن؛ بلکه فراتر از آن، در سطح جهان هستند.
امریکا بی جهت، بلندپروازی های نظامی این دو کشور را جدی نمی گیرد؛ کشورهایی که در کنار همدیگر، بزرگترین ارتش های حرفه ای جهان به لحاظ تعداد نفرات و دسترسی به تجهیزات مدرن نظامی و سیستم های فعال و پیشرفته امنیتی و اطلاعاتی را دارند.
با این حساب، به باور کارشناسان، رایزنی های امنیتی و اطلاعاتی با چنین قدرت هایی، در حوزه هایی مانند تروریزم، مواد مخدر و امنیت مرزی، برای افغانستان در شرایط کنونی، هم یک نیاز است و هم یک امتیاز محسوب می شود؛ اما این لزوما ما را از حفظ هوشمندی در اعمال گام به گام یک استراتژي امنیتی و دفاعی بسیار دقیق و کارشناسی شده بی نیاز نمی کند.
ما به لحاظ امنیتی و اطلاعاتی، در منطقه ای متلاطم و ناپایداری زندگی می کنیم.
روسیه حضور نظامی اش را تا نقطه صفر مرزی با تاجیکستان گسترش داده و گفته می شود که امنیت مرز آن کشور با افغانستان را در کنترل خود می گیرد.
از این سو، پاکستان با تشکیل گروه های تروریستی تازه، هر روز بر ابعاد سلطه گری امنیتی خود بر افغانستان می افزاید و از آنسو هند را در برابر خود می داند.
با این حساب، منطقه ای که در آن واقع شده ایم، از نظر جغرافیای سیاسی، بسیار حساس و ملتهب و متلاطم است. ظرفیت های بزرگی برای بهره برداری دارد؛ اما در عین حال، امکان لغزش های مرگبار و جبران ناپذیر هم زیاد است. چنانچه در گذشته شاهد بوده ایم.
آنچه حضور و هستی و حیات ما در میان موج های متلاطم رقابت های منطقه ای و جنگ های نیابتی را تضمین می کند، ایجاد یک استراتژي جامع و دقیق و همه جانبه و کارشناسی شده مبتنی بر اصول منافع ملی، فارغ از اعمال سلطه و نفوذ قدرت های خارجی غربی و شرقی است تا در سایه آن، بتوانیم با ایجاد محورهای امنیتی قدرتمند و فعال مانند محور افغانستان، ایران و روسیه، از منافع راهبردی و استراتژيک خود در حوزه هایی مانند مبارزه با تروریزم، مبارزه با مواد مخدر و تأمین مطمئن امنیت مرزی، به خوبی پاسداری و محافظت کنیم.