فریده مومند؛ وزیر تحصیلات عالی با اعلام نتایج آزمون کانکور سراسری گفته که حدود ۱۰۴ هزار نفر به مراکز تحصیلات عالی و نیمه عالی کشور راه یافتهاند.
خانم مومند گفت که از این ۱۰۴ هزار نفر، بیش از ۵۸ هزار نفر به مراکز تحصیلات عالی راه یافتهاند.
او افزود که علاوه بر آن، حدود ۴۷ هزار نفر نیز به مراکز تحصیلات نیمه عالی قبول شدهاند.
به گفته خانم مومند مراکز تحصیلات عالی خصوصی پذیرفتهاند که ۵۱ هزار نفر را با شهریه کمتر و با تخفیف بپذیرند.
او گفت که در آزمون سراسری کانکور امسال بیش از ۱۹۸ هزار نفر ثبت نام کرده بودند که سرانجام ۱۷۹ هزار در امتحان شرکت کردند.
او گفت که ۲۲ هزار نفر نتوانستند نمره لازم را برای راهیابی به دانشگاه به دست آوردند.
در کانکور سال گذشته بیش از ۱۱۸ هزار نفر به مراکز تحصیلی عالی، نیمه عالی و خصوصی راه یافتند؛ در حالی که بیش از ۲۴۶ هزار نفر داوطلب ثبت نام کرده بودند که از این تعداد بیش از ۲۱۹ هزار نفر در کانکور شرکت کردند.
در این میان، کارشناسان مسایل آموزشی می گویند که تحصیلات عالی در افغانستان، همچنان با چالش ها، دشواری ها و موانعی جدی برای پیشرفت و توسعه مواجه است که لازم است مسؤولان این عرصه، با تدبیر، برنامه ریزی و تلاش، راه های برون رفت از این وضعیت را ارائه و عملیاتی کنند.
به باور آگاهان این حوزه، یکی از اصلی ترین معضلات تحصیلات عالی در افغانستان، پایین بودن کیفیت آموزشی در دانشگاه ها و مؤسسات تحصیلات عالی است. هنوز دانشگاه های معتبر و درجه یک کشور، حتی در حد استندردهای منطقه ای نیز آماده ارائه خدمات علمی و آکادمیک به دانشجویان نیستند. نظام تحصیلات عالی در افغانستان، از یک نظام آموزشی یکدست که بر پایه تازه ترین متدهای علمی و آکادمیک و مبتنی بر نیازها و خواست های نسل امروز و فردای افغانستان، پایه ریزی و تدوین شده باشد، پیروی نمی کند، مؤسسات تحصیلات عالی خصوصی که انتظار می رفت به ارتقای بهبود کیفی و تامین ظرفیت کمی نظام تحصیلات عالی افغانستان کمک کنند هم در سال های اخیر به میزان قابل توجهی، به سمت سوداندیشی و تجارت گرایی محض، متمایل شده و در این میان، قربانی بزرگ این رویداد، فقدان کیفیت علمی و عدم ارتقای ظرفیت آگاهی بخشی این نهادها در سطح معیارهای حد اقلی رایج در بخشی از کشورهای منطقه و پیرامون افغانستان بوده است.
دولت مرکزی هم بنا به هر دلیلی، به نظر می رسد نظارت دقیق و سختگیرانه ای بر این مؤسسات اعمال نمی کند و همین امر، از بار علمی و کیفیت آموزشی این نهادها کاسته و کارکرد آکادمیک آنها را زیر سؤال برده است. صدور جوازهای انبوه بدون وضع معیارهای سختگیرانه برای ایجاد مؤسسات تحصیلی نیز روی کیفیت این مؤسسات اثری منفی گذاشته و موجب شده است که افراد با سطح سواد و حتی تحصیلات پایین تر، در این مؤسسات به عنوان «استاد» جذب شوند و در نتیجه، همان وضعیتی که پیش از این، در مؤسسات تحصیلات عالی دولتی شاهد بودیم، به مؤسسات تحصیلی خصوصی هم تسری و تعمیم پیدا کند؛ ضمن آنکه در این نهادها، غلبه نگاه تجاری و سوداندیشانه کارگزاران و گردانندگان آنها نیز تا حدود زیادی آنها را از هدف اصلی که توسعه دانش و آفرینش اندیشه و تربیت و تقدیم نسلی تحصیل یافته و باسواد به جامعه افغانستان است، بازداشته است.
در این میان، وضعیت در دانشگاه ها و مؤسسات تحصیلات عالی دولتی نیز هرگز بهتر از مؤسسات خصوصی نیست. پیرگرایی و پدرسالاری که بر سیستم اداری افغانستان در همه سطوح، سایه افکنده، همچنان مانع از استخدام نخبگان جوان و دانش آموخته با افکار تازه و دانش جدید به مراکز تحصیلی دولتی می شود.
تعصب، فاشیزم و انحصارطلبی قومی، همچنان بر کار کانون های دانشگاهی دولتی، تاثیر می گذارد و مانع از شکل گیری یک فضای کاملا علمی عاری از جبهه بندی های نابخردانه و سخیف قومی و مذهبی می شود.
پیرگرایی پدرسالارانه در دانشگاه های دولتی همچنین موجب تحکیم ریشه و جایگاه نظام آموزشی کهنه و فرسوده بازمانده از دوران سلطه حکومت های کمونیستی در افغانستان و مانع از ورود دانش های جدید و مضامین و موضوعات مدرن و امروزی که پاسخگوی نیازها و پرسش های نسل امروز افغانستان باشد، گردیده و این خود، به کاهش کیفیت و توقف در ایستگاه متروک دیروز در این دانشگاه ها منجر شده است.
افزون بر همه اینها، کاهش میزان داوطلبان شرکت کننده در امتحان کانکور نسبت به سال گذشته، نشانگر یک افت قابل توجه در این زمینه است که می تواند تابع وضعیت بد امنیتی و ناشی از فرار دسته جمعی جوانان به اروپا و کشورهای همسایه باشد.
افزون بر اینها نبود ظرفیت کافی برای جذب داوطلبان شایسته کانکور، نبود زمینه های کار برای جذب نیروی جوان بازمانده از موفقیت در کانکور در بازار کار و همچنین نبود فرصت های شغلی متناسب با رشته تحصیلی برای فارغان دانشگاه ها از دیگر چالش هایی است که در این مسیر قرار دارد.