گزارشها از شمال عراق حاکی است که در پی حمله کیمیایی داعش یک دختربچه سه ساله کشته و دهها نفر دیگر مجروح شده اند.
به گفته مقامهای عراق، اولین حمله در روز چهارشنبه ۲۰ حوت به شهر تازه در نزدیکی کرکوک و حمله دوم، صبح روز شنبه ۲۲ حوت انجام شده است.
مقامهای عراق گفته اند که این حملات موشکی از یک منطقه تحت کنترل داعش صورت گرفته و مجروحان دچار سوختگی های عفونی، مشکلات تنفسی، کم شدن آب بدن و خفگی شده اند.
براساس این گزارش شمار زیادی از افراد غیرنظامی به ویژه کودکان در جریان این حملات به شدت مجروح شده اند.
یک مقام محلی به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است که در پی این حملات "زنان و کودکان دچار وحشت شدند و از دولت مرکزی خواسته شده تا برای نجات آنها کاری انجام دهد."
این مقام محلی همچنین افزوده:"تیمی از کارشناسان آلمانی و امریکایی برای آزمایش بر روی مواد کیمیایی به محل رفتهاند."
با این حملات انتظار می رود که فعالیت های تروریستی داعش و فعالیت های ضد تروریستی دولت عراق و متحدان آن در آن کشور، وارد فضای تازه ای شود.
این در حالی است که عراق از نخستین قربانیان شکل گیری و آغاز به فعالیت گروه تروریستی داعش محسوب می شود.
این در واقع سبب شده است که کارشناسان به این نتیجه برسند که تحولات عراق به اندازه ای مهم، بزرگ و تکان دهنده است که هیچ کشور صاحب ادعا در عرصه رویدادهای منطقه ای و بین المللی نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد.
با این حال، در این میان، کم نیستند شمار تحلیلگرانی که معتقدند داعش اساسا یک پروژه غربی- عبری- عربی است که به منظور به آشوب کشاندن سراسر خاور میانه، طراحی، مهندسی و ایجاد شده است و رویدادهای جاری در عراق نیز که زمینه سازی برای آن، از مدت ها پیش از مسیر تحت فشار قرار دادن و منزوی کردن دولت نوری مالکی به وسیله سنی های درون حاکمیت عراق به ویژه برخی نمایندگان تندرو در پارلمان آن کشور، روی دست گرفته شده بود، بی ارتباط به سیاست های کلی و کلان غربی- عبری- عربی در سوریه، لبنان، بحرین و... نیست.
به عقیده منتقدان، یکی از اصلی ترین دلایل ظهور داعش و طرح مجدد ضرورت حضور نیروهای خارجی به رهبری امریکا در عراق، عدم امضای پیمان امنیتی میان بغداد و واشنگتن و در نتیجه آن، خروج کامل امریکا از عراق بود.
افزون بر آن، امریکا نیاز به راضی کردن دیگر متحدان منطقه ای تحت سلطه خود به ویژه حکومت سلطنتی آل سعود در ریاض، شیخ نشین قطر و ترکیه به رهبری اردوغان داشت. به همین دلایل، مسیری برای بازگشت مجدد ایالات متحده در عراق باید پیدا می شد.
در چنین تنگنایی، داعش همان نقشی را بازی کرد که طالبان و القاعده در سال ۲۰۰۱ برای حضور امریکا در افغانستان بازی کردند.
با این وصف، با راه اندازی حشد شعبی یا بسیج مردمی در کنار فعالیت های مستمر ارتش عراق با همکاری دوستان منطقه ای و بین المللی دولت عراق، داعش در ماه های اخیر در آن کشور، آسیب هایی جدی و جبران ناپذیری را متحمل شده است؛ تا آنجا که دولت عراق و متحدان داخلی و خارجی آن کشور، آماده حمله نهایی به موصل؛ پایتخت داعش در عراق می شدند تا کار این گروه تروریستی را یکسره کنند.
در گذشته، داعش، بهتر از ارتش عراق عمل می کرد و دلیل آن نیز کاملا واضح بود و این دلیل، قطعا معجزه نبود. از داعش، به شدت حمایت های همه جانبه می شد؛ اما درصد اندکی از این حمایت ها هم از ارتش و نیروهای مسلح عراق نمی گردید.
بدتر از آن اینکه رسانه ها و مقامات خارجی، مدام دولت عراق را متهم به فرقه گرایی و نادیده گرفتن اقلیت سنی می کردند و این خود، به داعش، زمینه های اجتماعی خوبی برای سربازگیری و سلطه بر مناطق سنی نشین عراق می داد.
با این حساب، ارتش عراق حتی از حمایت رسانه ای غرب هم برخوردار نبود و نیست؛ در حالی که همین رسانه ها، پیش از هر تریبون و ابزار تبلیغاتی دیگری، پیام های داعش را برای میلیون ها مخاطب خود در سراسر جهان مخابره می کردند و می کنند.
باراک اوباما؛ رییس جمهوری امریکا، چندی پیش اذعان کرد که غرب و امریکا هنوز استراتژی مشخصی برای مبارزه با داعش ندارد.
همین یک جمله همه چیز را توضیح می دهد و روشن می کند که چه کسی باید اراده و تعهد لازم برای مبارزه با داعش را داشته باشد: ارتش ناتوان عراق یا کشورهای ائتلاف بین المللی ضد داعش به رهبری امریکا.
در این شکی نیست که فساد در ارتش عراق، بیداد می کند و این امر، این نیروها را به شدت تضعیف کرده و به آن آسیب زده است. سیاست های غلط دستگاه های حاکم پس از صدام از جمله خود امریکایی ها در متلاشی شدن هسته مرکزی ارتش قدرتمند به جا مانده از صدام هم نقش مؤثری داشت. همین سیاست ها سبب شد که جنرالان، فرماندهان، استراتژيست ها و حتی هزاران سرباز عادی ارتش عراق، به دلیل منفک شدن از ارتش، به تشکیل گروهی نظامی مخالف حکومت از جمله داعش رو بیاورند که نتیجه آن، ظهور داعش شد؛ اما همین امر هم به دستور مستقیم امریکایی ها انجام شد؛ بنابراین، حتی اگر ارتش عراق، مسؤول وضعیت نابسامان کنونی آن کشور در برابر داعش باشد، بازهم این امریکاست که در ایجاد این وضعیت، نقش داشته است.
نیروهای داوطلب مردمی که به مراتب بهتر از ارتش عراق، عمل می کنند نیز مرتب از جانب امریکا، «شبه نظامیان شیعه مورد حمایت ایران» خوانده می شوند و به این ترتیب، حتی ملیت «عراقی» آنها زیر سؤال می رود و این حقیقت نادیده گرفته می شود که آنها پیش از هر عامل دیگری به فتوای آیت الله العظمی سید علی حسینی سیستانی؛ بالاترین مرجع سیاسی- مذهبی عراق، دست به سلاح برده و بر علیه داعش، قیام کرده اند.
همچنین غرب، آگاهانه فداکاری های آشکار نیروهای بسیج مردمی در آزادسازی مناطق شیعه و سنی و کردنشین عراق از سلطه داعش را نادیده می گیرد و جنگ آنها در مناطق سنی نشین بر علیه داعش را پیش از آنکه به حساب فداکاری های فرافرقه ای نیروهای بسیج مردمی عراق برای آزادسازی شیعیان، سنی ها و کردهای عراق از زیر یوغ داعش بگذارد، آن را به تنش های فرقه ای نسبت می دهد و جنگ شیعه علیه سنی، قلمداد می کند.
در چنین وضعیتی، اقدام داعش در حمله کیمیایی در عراق به معنای یک تلاش پنهان دیگر برای احیای قدرت این گروه تروریستی و جان تازه بخشیدن به آن محسوب می شود.
آگاهان می گویند که بعید نیست که میان این اقدام و اعلام خبر دستگیری مغز متفکر داعش در ساخت تسلیحات کیمایی از سوی امریکا که چند روز پیش، صورت گرفت، ربط و نسبت معناداری وجود داشته باشد.
با این وصف، امریکا از یکسو با اعلام خبر دستگیری طراح سلاح های کیمیایی داعش، خواست نشان دهد که در مبارزه علیه این گروه، صادق و مؤثر است و از سوی دیگر، با اقدام به حمله کیمیایی از جانب این گروه، حامیان این گروه خواستند نشان دهند که داعش به این تسلیحات دست یافته است و این خطر اکنون جدی است.
این پیامی از سوی حامیان داعش به عراق، ارتش و نیروهای بسیج مردمی و همچنین حامیان منطقه ای آن است که فکر شکست داعش را از سر بیرون کنند؛ زیرا داعش دیگر یک قدرت مسلح به سلاح کیمیایی است.
به نظر می رسد میان این اقدام و استقرار نیروهای نظامی ترکیه در نزدیکی موصل نیز رابطه معناداری وجود دارد؛ رابطه ای که نشان می دهد حامیان منطقه ای و بین المللی داعش، به شدت در تلاش اند تا از این گروه یک هیولای شکست ناپذیر نشان دهند؛ چیزی شبیه کوریای شمالی که نه به قواعد بین المللی متعهد است و نه قابل مهار از طریق مبارزه نظامی است.
اما آیا این منطقی است که داعش، با توجه به زمان اندک، امکانات محدود و عدم نیروی کافی توانسته باشد خود سلاح کیمیایی بسازد؟
کشورهای قدرتمند جهان برای ساخت این سلاح، سال ها تلاش، سرمایه گذاری و مطالعات علمی انجام می دهند، چه چیزی به داعش امکان دستیابی سریع به این سلاح را داده است؟
اینها سؤالاتی است که کشورهای مدعی مبارزه با داعش از جمله امریکا باید به آن پاسخ بدهند.
به نظر نمی رسد این امر، بدون دخالت یک یا چند کشور خارجی، از سوی یک گروه تروریستی امکان پذیر باشد.