جنرال ویلسون شوفنر؛ سخنگوی ناتو در افغانستان گفته است که گروه داعش در این کشور، در حال نابود شدن است.
جنرال شوفنر در یک نشست خبری در امریکا گفته است که نیروهای امنیتی افغان و سربازان خارجی مستقر در این کشور توانسته اند که فعالیت های جنگجویان داعش را به حداقل برسانند.
او افزوده که در حال حاضر جنگجویان داعش تنها در یک ولسوالی فعالیت دارند و تعداد آنان نیز اندک است.
پیش از این جنرال جان کمبل؛ فرمانده پیشین ناتو در افغانستان گفته بود که داعش در صدد است تا شهر جلال آباد را به پایگاه منطقه ای خود تبدیل کند.
در همین حال، آقای شوفنر گفته که بیشتر اعضای گروه تروریستی داعش در افغانستان را جنگجویان پیشین طالبان پاکستانی تشکیل می دهند.
آقای شوفنر همزمان گفته است که ضعیف شدن گروه داعش به معنای نادیده گرفتن این گروه در افغانستان نیست و باید عملیات بیشتری بر مواضع آنان انجام شود.
اشاره این جنرال امریکایی به اینکه اغلب اعضای داعش در افغنانستان را تروریست های وابسته به طالبان پاکستانی تشکیل می دهند، از دید کارشناسان، نشانگر آن است که داعش نیز مانند هر گروه تروریستی دیگری که در افغانستان، ظهور کرده، ریشه در پاکستان دارد.
این در حالی است که به باور آگاهان، تجربه نشان داده است که پاکستان از نظر سیاسی، امنیتی، اجتماعی و مذهبی، مستعد تولید و پرورش گروه های تروریستی و گرایش های افراط گرایانه است و اشتراکات جغرافیایی وسیع آن کشور با افغانستان، دامنه این تهدید را به افغانستان نیز توسعه می دهد؛ به ویژه اکنون که خبر پیوستن شماری قابل توجه از اعضای طالبان پاکستان به داعش در افغانستان نیز تایید می شود.
بربنیاد شواهد و مدارک موجود، هسته اولیه شبکه القاعده هم به مثابه یک گروه تروریستی عربی، در ابتدای امر، در مناطق نفوذناپذیر و قبیله نشین پاکستان ریخته شد و از آنجا به بهانه جهاد با نیروهای اشغالگر شوروی پیشین به خاک کشور، نفوذ کردند.
اکنون مناطق قبایلی پاکستان یکی از بزرگترین و اصلی ترین کانون های تولید و پرورش تروریزم در جهان است و براساس گزارش ها، طیف وسیع و گوناگونی از جریان ها و شبکه های تروریستی در این منطقه، در حال فعالیت هستند.
بر این اساس، داعش نیز به مثابه یکی از تندروترین و خشن ترین جریان های تروریستی تکفیری که از حمایت های وسیع رژیم های عرب در خاور میانه نیز بهره دارد، ممکن است با توجه به اقبال و موفقیتی که در ابتدا در عراق و سوریه کسب کرد و نیز شبکه پیچیده و پیشرفته سیستم تبلیغاتی و شیوه جذب افراد این گروه، شاید بتواند توجه برخی از عناصر و جریان های به شدت تندرو فعال در مناطق قبایلی پاکستان را هم به خود جلب کند.
این چیزی است که پیشتر در عراق و سوریه نیز رخ داده است. داعش در ابتدای امر، وجود خارجی نداشت؛ بلکه در پوشش شبکه القاعده در عراق و سپس سوریه فعال بود؛ اما بعدا با انشعاب از آن گروه، اعلام استقلال کرد و مستقلانه به جذب نیرو و فراهم کردن پول و تجهیزات اقدام کرد و در مدت زمانی کوتاه، با جلب و جذب شهروندان غربی و عربی و... و پول های نفت اعراب و سلاح های غربی ها با استفاده از مسیرهای مرزی ترکیه به بهانه ضدیت با دولت بشار اسد، فراگیر شد.
در مناطق قبیله نشین پاکستان نیز همین خطر وجود دارد؛ بنابراین در صورتی که تجربه مشابه عراق و سوریه در این نقطه از پاکستان نیز رخ دهد، بدون شک، یکی از نخستین تبعات ویرانگر آن، افغانستان را آماج قرار خواهد داد.
البته به باور کارشناسان مسایل افغانستان، در این میان، نباید از یاد برد که مردم بومی افغانستان، هیچ میانه ای با افراط گرایی نوع داعش و القاعده و دیگر گروه های تکفیری و تروریستی ندارند؛ زیرا نفاق و نفرت مذهبی در این کشور، جایی ندارد؛ اما طی سال های اخیر، به دلیل تغییر در معادلات منطقه و جهان در مورد افغانستان، آنها ناخواسته در معرض تبعات مرگبار خطر فراگیر تولد و تولید تروریزم وارداتی قرار گرفته اند و در حال حاضر نیز خود یکی از اصلی ترین قربانیان این جریان های ضد انسانی و مخوف اند.
با این حساب، با آنکه نباید صرف پیوستن گروهی از طالبان پاکستان به گروه تروریستی داعش را به مردم افغانستان نسبت داد؛ با این حال، به دلایلی که ذکر شد به ویژه همسایگی نامیمون با جغرافیای تروریست پرور پاکستان، اکنون بیش از هر زمان دیگری خطر بازتولید تروریزم از نوع داعش آن در افغانستان وجود دارد و نسبت به این تهدید بالقوه، باید هوشیار و مترصد بود.
نکته قابل تأمل دیگر از دید آگاهان، این است که تصور می شود سیاست رسمی غرب به عنوان مسؤول و مأمور اصلی مبارزه با تروریزم در افغانستان، این است که داعش در افغانستان، در حال حاضر، از سطح ابراز نگرانی های لفظی، موضع گیری های سیاسی، گفتگوهای دوجانبه دیپلماتیک و گزارش های کوتاه و حاشیه ای رسانه ای، فراتر نرود و داعش نیز در هماهنگی با همین سیاست، ظاهرا بنا ندارد فعلا به عنوان یک جریان پرقدرت نظامی و تروریستی در افغانستان و پاکستان، به چشم بیاید. به همین دلیل، گزارش ها در خصوص فعالیت محدود و ضعیف این گروه، پیش از موضع گیری های رسمی آن، بیشتر بر محور افواهات، ابراز نظرهای مقام های محلی و گزارش های خبری می چرخد.
در این میان، روسیه و سایر کشورهای تحت نفوذ بلوک شرق، از فعالیت های زیرزمینی داعش در افغانستان به شدت نگران اند و این نگرانی ناشی از احساس خطر این کشور، از نقشه غرب و اعراب برای توسعه تروریزم از مسیر پاکستان به شمال افغانستان و از آنجا به آسیای مرکزی و نزدیک مرزهای روسیه است.
آگاهان می گویند که اقدامات اخیر روسیه در ارائه کمک های نظامی به دولت افغانستان، از جمله واگذاری چرخبال های جنگی و هزاران جنگ افزار نظامی سبک، بخشی از تلاش این کشور، برای سرکوب و توقف تروریزم در افغانستان است پیش از آنکه گروه های تروریستی و تکفیری از جمله داعش بتوانند به کمک حامیان شان، مرزهای افغانستان را درنوردیده و وارد مناطق نفوذ روسیه در آسیای مرکزی شوند.
با این حال، نباید از یاد برد که روسیه برای مبارزه با داعش در افغانستان، به دلیل حضور نظامی غرب و وجود پیمان نامه هایی که میان غرب و دولت افغانستان، امضا شده، با محدودیت های سنگین و دست و پا گیری رو به رو است و انتظار نمی رود کاری را که در سوریه و تا حدودی عراق، انجام داد در افغانستان نیز بتواند انجام دهد. با این وصف، هشدارهای مستمر رهبران و فرماندهان جهادی مبنی بر ورود مستقیم و بدون اجازه شبه نظامیان تحت امر آنها در امر مبارزه با تروریزم و تامین امنیت کشور، در صورت ناتوانی دولت در این حوزه، به باور برخی کارشناسان، احتمالا برخوردار از یک حمایت جدی خارجی است که شماری از ناظران در این زمینه به روسیه اشاره می کنند.
صرف نظر از این، آنچه از سخنان تازه سخنگوی ناتو در افغانستان برمی آید این است که غرب بنا ندارد، داعش در افغانستان به طور کامل، نابود و سرکوب شود؛ بلکه در حال حاضر، رویکرد اصلی، تضعیف داعش است و با توجه به تجربه سال های اول سقوط رژيم طالبان و مقایسه آن با قدرت این گروه در حال حاضر، این نگرانی وجود دارد که داعش هم مانند طالبان، در ابتدا تضعیف شود و در آینده، به مرور زمان، تقویت و توسعه پیدا نماید.