داعش گروهی است که سران و رهبران آن را تند روان و افراطی های جامعه اسلامی تشکیل می دهد و به تبعه آن کسانی که با رهبران و سران داعش به عنوان خلفای امت اسلامی بیعت می کنند، از سنخ همین رهبران بوده و در پیمودن مسیر افراط و تندروی، دست کمی از رهبری این گروه به شدت سخت گیر و بی رحم ندارند.
اصل داعش یک انحراف و گمراهی واضح و آشکار در آئین مبین اسلام و نیز در پیکره امت اسلامی است که ریشه در صدر اسلام دارد. بسیاری از محققانی که در باره این پدیده شوم و ویرانگر در جهان اسلام تتبع کرده اند، می گویند داعش همان شاخ و برگ به روز و مدرن خوارج است که امروزه و پس از گذشت قرنها به عنوان ثمر و میوه سمی آن در عالم اسلام ظاهر شده است.
گروه خوارج در صدر اسلام و پس از آن تا امروز که به نوعی با گروههای تروریستی حاضر در جهان اسلام پیوند خورده و به نوعی پدر معنوی هر گروه تندرو و افراطی و دگم اندیشی در جوامع اسلامی شناخته می شود، به دلیل دوری از منابع و محورهای اصلی و اساسی معرفت دینی- سیاسی که همانا قرآن مجید و اهل بیت رسول معظم اسلام(ص) می باشند، دچار کج فهمی در دین و آنهم به دلیل پیروی از آرا و نظریات هر مفتی و عالم نمای بی تقوا و بی سوادی شدند.
وهابیت بر خلاف آنچه که در میان علمای جهان اسلام متداول شده و آن را مربوط به خوارج می دانند، باید گفت که شاخه ای دیگر از اشکال انحراف در دین اسلام می باشد و در ماهیت با عقائد و باورهای خوارج تفاوت دارد.
فرق اصلی وهابیت کنونی با خوارج صدر اسلام در این است که خوارج از سر نادانی و لجاجت برخاسته ی از آن، گاهاً در برابر آموزه های مسلم اسلام، موضع می گرفتند؛ اما وهابیت امروز که آل سعود و برخی از دولتهای عربی دیگر از آن دفاع می کنند، جهل نسبت به مسائل ندارند؛ بلکه عامدانه و مغرضانه در صدد انحراف مبانی و اصول تثبیت شده ی اسلام و آموزه های الهی- انسانی آن هستند.
به عنوان مثال، تکفیر مسلمانان به دلیل عدم پذیرش باورهای خوارج در صدر اسلام و نیز باورهای وهابیت در عصر حاضر، روی یک اساس و مبنا نیست؛ چرا که یکی که خوارج باشد از سر جهل و نادانی، مسلمانِ مخالف عقائد خویش را کافر و مشرک می دانستند و دیگری که وهابیت و سلفیت باشد، عامدا و عالماً مسلمانان غیر وهابی را متهم به کفر و شرک می کند.
بنائن، عمده فرق خوارج و وهابیت در علم و جهل است و وهابیت به رهبری خاندان آل سعود و حمایت معنوی و مادی برخی از دولتهای دیگر منطقه ای نظیر امارات متحده عربی و ترکیه، با همین رویکرد عالمانه و هدفمند افسار گروههای تروریستی امثال داعش و النصره و القاعده را در دست گرفته و بدین ترتیب آنان را از جبهه خوارج نادان و جاهل بیرون کرده و به جمع طرفداران عالم و عامد خویش اضافه کرده است.
آل سعود از همان خوارج اما از جمع مغرضان و دانایان آن برای محکم نگهداشتن پایه های پادشاهی و قدرت غیر مردمی خویش، لشکری ساخته و با اعطای دینار و امکانات و تجهیزات به آنان، در صدد تثبیت نظام جائرانه و ظالمانه خویش بر جهان اسلام بر آمده و در این راستا حتی با خطرناک ترین دشمنان اسلام و امت اسلامی که اسرائیل و حامیان امریکائی و اروپائی آن باشد، دست دوستی و همکاری داده است.
شرایط در منطقه و جهان به صورتی شده که نمی توان گفت داعش و امثال آن فقط لشکر آل سعود است؛ بلکه با تبانی ال سعود و دولت ترکیه با قدرتهای امریکائی و اروپائی، داعش در عمل به عنوان ابزار و آلت دست استکبار و استعمار جهانی در آمده و برای اهداف و نیات اهریمنی آنها شمشیر می زنند و فاجعه میافرینند.
ابزار و آلاتی که برای همیشه ابزار باقی خواهد ماند و امریکا و متحدان آن هرگز اجازه بیرون شدن از لاک ابزار و آلات را به داعش و امثال آن نخواهند داد و آنان را در همین حالت حفظ خواهند کرد؛ تا جاده صاف کن آنها در سراسر جهان و حافظ منافع آنان در کشورهای اسلامی و غیر آن باشند.
در همین راستا خبرهایی وجود دارد که بر اساس تبانی دولتهای عربستان و ترکیه و امریکا، تعداد ۵۰ هزار از نیروهای تروریستی داعش در تدارک ورود به خاک افغانستان اند؛ تا علاوه بر ناامن ساختن بیشتر این کشور و کشتن و سربریدن و آتش زدن مسلمانان بی گناه و محروم افغانستان، نقشه راهی باشند برای نفوذ دخالت و سلطه امریکا و متحدان اروپائی و منطقه ای آن به کشورهای آسیای میانه و نیز کنترول دقیق تر کشورهایی چون چین، هند، ایران و روسیه و در دراز مدت، ناامن ساختن آنها و حتی اشغال آن کشورها و برقراری رژیم دلخواه امریکا در آن سرزمینها!.
همزمان با نشر خبر ورود نیروهای ۵۰ هزار نفری داعش در افغانستان، خبرهایی نیز از آغاز فعالیت این گروه مزدور در مناطق مرکزی در آغاز فصل بهار بگوش می رسد؛ یعنی گویا نقشه به گونه ای تنظیم شده که تا ورود آن ۵۰ هزار نیرو، داعش در افغانستان اجازه شرارت آفرینی ندارد و به محض ورود و استقرار آنها در مناطقی از پیش تعیین شده در افغانستان، فعالیت غیر انسانی داعش در افغانستان نیز آغاز می شود.
اگر این خبرها دقیق و درست باشد، باید منتظر به راه افتادن حمام های خون در مناطق مرکزی و هزارجات باشیم و لابد نشان این افتخار را هم باید بیاویزیم بر گردن سران و رهبران حکومت وحدت ملی که اجازه می دهند تا بیگانگان و دشمنان قسم خورده مسلمانان در تبانی با دولتهای خائن منطقه ای، افغانستان را برای بار چندم به تلی از خون و دود و آتش و تباهی، تبدیل کنند.
در صورت درستی این اخبار، به ساکنان مناطق مرکزی کشور توصیه اکید می شود تا همه با هم به مراکز شهرهای بزرگ کشور از جمله پایتخت پناهنده شوند؛ چرا که قطعاً با دست خالی نمی توانند در برابر خون آشامان بی رحم داعش به دفاع بر خیزند و تنها راه زنده ماندن شان، وانهادن همه ی دار و ندار و مهاجرت شان به شهرهای نسبتا امن کشور است.
گروه خوارج در صدر اسلام و پس از آن تا امروز که به نوعی با گروههای تروریستی حاضر در جهان اسلام پیوند خورده و به نوعی پدر معنوی هر گروه تندرو و افراطی و دگم اندیشی در جوامع اسلامی شناخته می شود، به دلیل دوری از منابع و محورهای اصلی و اساسی معرفت دینی- سیاسی که همانا قرآن مجید و اهل بیت رسول معظم اسلام(ص) می باشند، دچار کج فهمی در دین و آنهم به دلیل پیروی از آرا و نظریات هر مفتی و عالم نمای بی تقوا و بی سوادی شدند.
وهابیت بر خلاف آنچه که در میان علمای جهان اسلام متداول شده و آن را مربوط به خوارج می دانند، باید گفت که شاخه ای دیگر از اشکال انحراف در دین اسلام می باشد و در ماهیت با عقائد و باورهای خوارج تفاوت دارد.
فرق اصلی وهابیت کنونی با خوارج صدر اسلام در این است که خوارج از سر نادانی و لجاجت برخاسته ی از آن، گاهاً در برابر آموزه های مسلم اسلام، موضع می گرفتند؛ اما وهابیت امروز که آل سعود و برخی از دولتهای عربی دیگر از آن دفاع می کنند، جهل نسبت به مسائل ندارند؛ بلکه عامدانه و مغرضانه در صدد انحراف مبانی و اصول تثبیت شده ی اسلام و آموزه های الهی- انسانی آن هستند.
به عنوان مثال، تکفیر مسلمانان به دلیل عدم پذیرش باورهای خوارج در صدر اسلام و نیز باورهای وهابیت در عصر حاضر، روی یک اساس و مبنا نیست؛ چرا که یکی که خوارج باشد از سر جهل و نادانی، مسلمانِ مخالف عقائد خویش را کافر و مشرک می دانستند و دیگری که وهابیت و سلفیت باشد، عامدا و عالماً مسلمانان غیر وهابی را متهم به کفر و شرک می کند.
بنائن، عمده فرق خوارج و وهابیت در علم و جهل است و وهابیت به رهبری خاندان آل سعود و حمایت معنوی و مادی برخی از دولتهای دیگر منطقه ای نظیر امارات متحده عربی و ترکیه، با همین رویکرد عالمانه و هدفمند افسار گروههای تروریستی امثال داعش و النصره و القاعده را در دست گرفته و بدین ترتیب آنان را از جبهه خوارج نادان و جاهل بیرون کرده و به جمع طرفداران عالم و عامد خویش اضافه کرده است.
آل سعود از همان خوارج اما از جمع مغرضان و دانایان آن برای محکم نگهداشتن پایه های پادشاهی و قدرت غیر مردمی خویش، لشکری ساخته و با اعطای دینار و امکانات و تجهیزات به آنان، در صدد تثبیت نظام جائرانه و ظالمانه خویش بر جهان اسلام بر آمده و در این راستا حتی با خطرناک ترین دشمنان اسلام و امت اسلامی که اسرائیل و حامیان امریکائی و اروپائی آن باشد، دست دوستی و همکاری داده است.
شرایط در منطقه و جهان به صورتی شده که نمی توان گفت داعش و امثال آن فقط لشکر آل سعود است؛ بلکه با تبانی ال سعود و دولت ترکیه با قدرتهای امریکائی و اروپائی، داعش در عمل به عنوان ابزار و آلت دست استکبار و استعمار جهانی در آمده و برای اهداف و نیات اهریمنی آنها شمشیر می زنند و فاجعه میافرینند.
ابزار و آلاتی که برای همیشه ابزار باقی خواهد ماند و امریکا و متحدان آن هرگز اجازه بیرون شدن از لاک ابزار و آلات را به داعش و امثال آن نخواهند داد و آنان را در همین حالت حفظ خواهند کرد؛ تا جاده صاف کن آنها در سراسر جهان و حافظ منافع آنان در کشورهای اسلامی و غیر آن باشند.
در همین راستا خبرهایی وجود دارد که بر اساس تبانی دولتهای عربستان و ترکیه و امریکا، تعداد ۵۰ هزار از نیروهای تروریستی داعش در تدارک ورود به خاک افغانستان اند؛ تا علاوه بر ناامن ساختن بیشتر این کشور و کشتن و سربریدن و آتش زدن مسلمانان بی گناه و محروم افغانستان، نقشه راهی باشند برای نفوذ دخالت و سلطه امریکا و متحدان اروپائی و منطقه ای آن به کشورهای آسیای میانه و نیز کنترول دقیق تر کشورهایی چون چین، هند، ایران و روسیه و در دراز مدت، ناامن ساختن آنها و حتی اشغال آن کشورها و برقراری رژیم دلخواه امریکا در آن سرزمینها!.
همزمان با نشر خبر ورود نیروهای ۵۰ هزار نفری داعش در افغانستان، خبرهایی نیز از آغاز فعالیت این گروه مزدور در مناطق مرکزی در آغاز فصل بهار بگوش می رسد؛ یعنی گویا نقشه به گونه ای تنظیم شده که تا ورود آن ۵۰ هزار نیرو، داعش در افغانستان اجازه شرارت آفرینی ندارد و به محض ورود و استقرار آنها در مناطقی از پیش تعیین شده در افغانستان، فعالیت غیر انسانی داعش در افغانستان نیز آغاز می شود.
اگر این خبرها دقیق و درست باشد، باید منتظر به راه افتادن حمام های خون در مناطق مرکزی و هزارجات باشیم و لابد نشان این افتخار را هم باید بیاویزیم بر گردن سران و رهبران حکومت وحدت ملی که اجازه می دهند تا بیگانگان و دشمنان قسم خورده مسلمانان در تبانی با دولتهای خائن منطقه ای، افغانستان را برای بار چندم به تلی از خون و دود و آتش و تباهی، تبدیل کنند.
در صورت درستی این اخبار، به ساکنان مناطق مرکزی کشور توصیه اکید می شود تا همه با هم به مراکز شهرهای بزرگ کشور از جمله پایتخت پناهنده شوند؛ چرا که قطعاً با دست خالی نمی توانند در برابر خون آشامان بی رحم داعش به دفاع بر خیزند و تنها راه زنده ماندن شان، وانهادن همه ی دار و ندار و مهاجرت شان به شهرهای نسبتا امن کشور است.