۲۰۰۱ تا ۲۰۰۱۵؛ سالهای طولانی و مدید حضور نیروهای ناتو و امریکایی در افغانستان! اگر عزم و انگیزه کمک واقعی به دولت و ملت این کشور وجود می داشت، ۱۵ سال مدت کمی نیست تا افغانستان با کمک ۴۳ کشور قدرتمند جهان، صاحب یک نیروی هوایی قوی و منسجم می شد.
نبود نیروی هوایی و نیز طیاره های جنگی و باربری در بدنه نظام افغانستان در شرایطی است که اردو و پولیس این کشور و نیز میادین جنگ علیه ترور و دهشت آفرینی، نیاز شدید و مبرم و حیاتی ای به این ابزارآلات دارند تا به گونه لازم و موثر، پناهگاههای تروریزم در هم کوبیده شده و ارتش و پولیس و سایر نیروهای امنیتی، در زمین و هوا حرفی برای گفتن داشته باشند.
در طول سالیان نبرد دولت و ملت افغانستان با پدیده شوم و نفرت انگیز تروریزم، ارود و سایر نیروهای نظامی- امنیتی ما به گونه واضح و زجردهنده وابسته به نیروهای خارجی بوده اند و صد البته این وابستگی چیزی نبوده که به اختیار خود افغانها رقم خورده باشد؛ بلکه وابستگی فنی و هدفمندی بوده که از ناحیه سران ناتو و به خصوص مقامات امریکایی بر نیروهای نظامی افغانستان، تحمیل شده است.
دلیل تحمیل این وابستگی همه جانبه نظامی و به خصوص هوایی نیز واضح و آشکار است و آن ضعیف نگهداشتن اردو و پولیس و سایر نیروهای امنیتی افغانستان است؛ تا نتوانند آنچنان که خود می خواهند در دفاع از مردم و دولت و کشور خود شان، آماده بوده و عمل کنند؛ تا در نتیجه به عنوان یک کشور وابسته به کمکهای استعماری و هدفمند ناتو به رهبری امریکا، و در عین حال ضعیف و ناتوان باقی بماند و ابداً بدون اجازه و اشاره استعمار، به انجام کوچکترین کار، قادر نباشد.
جالب است که پس از ۱۵ سال حضور نیروهای اعضای ناتو در کشور، رئیس جمهور محمد اشرف غنی در مراسم افتتاح ساختمان جدید وزارت دفاع ملی، از تحویل تعدادی از طیاره های جنگی امریکایی به نیروی هوایی کشور خبر می دهد و آنهم در شرایطی که دولت هند به تعداد ۴ چرخبال جنگی را به عنوان کمکهای بلاعوض نظامی، در همین روزهای اخیر به دولت ما هدیه می دهد.
تقارن این تحویل دهی ها از سوی دو دولت هند و امریکا، خود جالب و پرسش برانگیز است و این گمانه را به هر ذهنی نزدیک می کند ظاهراً دولت امریکا خود را در برابر افکار عمومی در جهان، قرار گرفته می بیند که با آن همه ادعا در عرصه مبارزه با تروریزم و مواد مخدر و بر قراری نظام دموکراتیک در افغانستان، در مدت ۱۵ سال تمام نه تنها هیچ کاری نکرده که اوضاع در این کشور را بدتر از هر زمانی، به بحران و بن بست کشانده است.
لذا و برای ترمیم وجهه تخریب شده خویش، پس از پانزده سال، دست به اقدام شتاب زده ای می زند و می خواهد تعدادی هواپیمای جنگی و احتمالا مستعمل و استهلاک شده و شاید هم مدفون در قبرستانهای طیاره های اوراق خویش را به دولت افغانستان تحویل دهد.
نکته جالب در این تحویل دهی چرخش ۱۸۰ درجه ای مقامات پنتاگن یا وزارت دفاع امریکا است که تا همین چند ماه پیش وقتی از مقامات نظامی آن کشور سوال می شد که چرا اردوی افغانستان را به طیارات جنگی و سایر ابزارآلات هوایی تجهیز نمی کنید؛ در پاسخ می گفتند اردوی افغانستان هنوز در آن حد و اندازه ای از توانایی نرسیده است که بتواند از طیاره های جنگی امریکایی استفاده کند!
حالا سوال این است که اردویی که در طول ۱۵ سال توانایی بهره وری از هواپیماهای جنگی امریکایی را نتوانست بدست بیاورد، چطور شد که این توانایی در کمترین زمان شش ماه یا نهایتاً یک سال، امکان پذیر شد و شما حاضر شدید تا تعدادی از تحفه های بال دار را در اختیار نیروی هوایی افغانستان قرار بدهید؟!
به نظر می رسد مقامات وزارت دفاع امریکا و در کل دولت آن کشور، این بار نیز صداقت لازم را در برابر دولت و ملت افغانستان ندارند و آوازه تحویل دهی طیاره های امریکایی در سه هفته بعد به دولت افغانستان نیز، یک مانور تبلیغاتی بیش نیست تا بدین وسیله بر تجهیز و تسلیح عناصر داعش در ننگرهار که گفته می شود بوسیله امریکایی ها انجام می گیرد، سرپوش بگذارند تا برای مدتی هم که شده افکار را به سمت و سوی بذل و بخشش های نظامی خویش برای افغانستان، معطوف کرده و سرگرم نگهدارند و خود به تجهیز و تقویت داعش در ننگرهار و حوالی آن مشغول شوند.
لذا از دید بسیاری از آگاهان امریکا در شرایط کنونی در افغانستان، بیشترین توجه اش را بر تجهیز و تسلیح داعش معطوف داشته و در حال تقویت این پروژه فرامنطقه ای است و اما از سوی دیگر، نیم نگاهی هم به دولت افغانستان دارد و با وعده کمکهای نظامی که شاید در عمل نیز پیاده شود، به اصطلاح ده تا به نعل می کوبد که همان تجهیز داعش باشد و یکی هم به میخ که وعده های سر خرمن برای دولت افغانستان است.