اشرف غنی؛ رییس جمهور هنگام ترک کابل به مقصد عشق آباد؛ پایتخت ترکمنستان از برخی کشورهای همسایه افغانستان انتقاد کرد.
آقای غنی در این باره بدون اینکه از کشور خاصی نام ببرد گفت:"شماری از همسایه ها به جای افزایش همکاری و کمک، تروریزم به افغانستان صادر می کنند و برعکس ترکمنستان دست همکاری پیش کرده است."
اشرف غنی، از ترکمنستان به عنوان یک همسایه خوب افغانستان نام برد و تاکید کرد که دوستی ترکمنستان مثال خوب برای کشورهای دیگر است.
قرار است آقای غنی در جریان این سفر به مراسم افتتاح پروژه تاپی شرکت کند، پروژه ای که برای اقتصاد افغانستان بسیار مهم خوانده شده و کابل برای آغاز به کار این پروژه لحظه شماری می کند.
غنی گفت:«پالیسی ترکمنستان برای تحکیم رابطه با همسایه ها مثال خوبی برای کشور های منطقه و فراتر از آن است که چگونه با بی طرفی و تمرکز بر همکاری، منجر به رشد اقتصادی می گردد.»
او تاکید کرده که این پالیسی زمینه را برای تامین صلح و ثبات در منطقه فراهم خواهد کرد.
شماری قابل توجه از کارشناسان، اعتقاد دارند که منظور آقای غنی از همسایگانی که به افغانستان تروریزم صادر می کنند، پاکستان است.
این امر به ویژه در حالی که بسیاری از ناظران عقیده دارند که آقای غنی، سابقه زیادی در حمله بی پرده به پاکستان ندارد، قوت بیشتری پیدا می کند.
این در حالی است که او پیش از آنکه راهی ترکمنستان شود، از دومین سفر خود به پاکستان به کابل بازگشته بود؛ سفری که به تعبیر وی، این بار با دستاوردهای بزرگی همراه بوده است.
کارشناسان می گویند که با توجه به سخنان آقای غنی، افغانستان حد اقل یک همسایه بد دارد و شماری همسایگان خوب.
همسایه بد افغانستان، کارکرد همسایگان خوب را کاملا تحت الشعاع قرار داده و افغانستان را به کشوری ناامن، جنگ زده، بحرانی و ویران بدل کرده است.
با این حساب، این یک چالش جدی و مهم بر سر راه سیاست خارجی دولت اشرف غنی است که چگونه می تواند میان رابطه با همسایگان خوب و یک همسایه بد، موازنه و تعادلی برقرار کند که در پرتو آن، بتوان از منافع و امنیت ملی افغانستان به خوبی محافظت کرد و خطرات و تهدیدهای ناشی از عملکردها و سیاست های همسایه بد را به حد اقل ممکن کاهش داد.
منتقدان می گویند که عدم صراحت و شفافیت در موضع گیری های سران حکومت های دیروز و امروز در برابر پاکستان، موجب شده است که هنوز معادله و موازنه قابل قبولی در عرصه سیاست خارجی دولت در برخورد با همسایگان، به وجود نیاید.
به عنوان نمونه، در جریان همین سفر اخیر آقای غنی به پاکستان، او به صورت صریح در برابر این کشور و سیاست های آشکار آن بر علیه افغانستان، موضع گیری نکرد و به جای آن، با تاکید بر نکات تکراری مانند تروریزم دشمن مشترک همه کشورهای منطقه است و پافشاری بر لزوم مبارزه مشترک با این پدیده، سعی کرد به موضع گیری های کلی و مبهم در برخورد با آن کشور، بسنده کند.
در حالی که به باور آگاهان، این راه حل مساله نیست. خود آقای غنی بهتر از هر کس دیگری می داند که پاکستان سال هاست سرگرم صدور تروریزم به افغانستان است؛ بنابراین، اصلی ترین محور و مفاد هر توافقی که با آن کشور، صورت می گیرد، باید توقف کامل و آنی پروژه صدور تروریزم و راه اندازی جنگ و ناامنی در افغانستان باشد.
اینکه دولت هنوز نتوانسته اصول سیاست خارجی کشور را در قالب یک متن مدون و قابل تعریف به پارلمان ارائه کند نیز احتمالا ناشی از ناتوانی دستگاه دیپلماسی کشور در حل چالش پیشگفته است.
یاد مان هست که در نخستین روزهای ریاست جمهوری، آقای غنی در تعریف سیاست خارجی افغانستان گفته بود که برای آن، چند حلقه تعریف کرده و کشورهای همسایه و منطقه و جهان را بسته به میزان اهمیت، گرمی یا سردی رابطه و مسایل دیگر، در حلقات مورد نظر قرار داده است.
در این میان، روشن نیست که پاکستان در کدامیک از آن حلقه ها جای دارد و این جایگاه چه اثرات منفی و مثبتی برای تامین امنیت، منافع، حاکمیت و اقتدار ملی افغانستان در پی خواهد داشت.