وزیر داخله فرانسه گفته است که پس از حملات روز جمعه پاریس، اروپا باید در برابر تهدیدهای «تروریستی» بیدار شود و نخست وزیر فرانسه اشاره کرده که بعضی از مهاجمان از هرج و مرج ناشی از بحران مهاجرت اروپا برای نفوذ بهره برداری کردند.
این در حالی است که گزارش شده عبدالحمید اباعود؛ سرکرده مهاجمان حملات پاریس که ۱۲۹ کشته به جا گذاشت، پس از بازگشت از سوریه از طریق یونان وارد اروپا شده بود. او روز چهارشنبه در پاریس کشته شد.
به علاوه ظن آن می رود یکی دیگر از مهاجمان همراه سیل مهاجران از سوریه آمده باشد.
وزیر داخله فرانسه تایید کرد که اباعود سال گذشته به سوریه رفته بود و افزود که هیچ کشور اتحادیه اروپا بازگشت او را ثبت نکرده بود.
او گفت:"همه باید متوجه شوند که فوریت دارد تا اروپا از خواب بیدار شود، خود را جمع کند و در مقابل تهدیدهای «تروریستی» از خود دفاع کند."
نخست وزیر فرانسه نیز پیشتر گفته بود که این کشور اکنون با "تهدید دایمی" «تروریزم» روبروست.
این در حالی است که به عقیده کارشناسان، برخورد اروپایی ها به ویژه فرانسه با عوامل حملات تروریستی روز جمعه در پاریس، نشانگر نفاق، دورویی و دوگانه رفتاری غرب با موضوع تروریزم است.
در این شکی نیست که حملات روز جمعه پاریس، ماهیتا یک رویداد تروریستی بود و در این نیز تردیدی وجود ندارد که فرانسه حق دارد در داخل مرزهای خود با مفکوره، ایدئولوژي و مکتب تروریزم که ناشی از سیاست های دوگانه غرب است، برخورد کند.
این حقی است که هر کشور دیگری نیز از آن برخوردار است؛ اما با توجه به اینکه برخی از مهم ترین و اصلی ترین عوامل و کارگزاران حملات تروریستی اخیر پاریس، از سوریه به فرانسه رفته بودند و همچنین این گمان وجود دارد که برخی از آنها از جمله عبدالحمید اباعود که طراح و تئوریسین اصلی این حمله ها خوانده می شود، شهروندی بلژیک را داشته است، با این حساب این پرسش مطرح می شود که چرا تا دیروز که عوامل حملات تروریستی اخیر پاریس در سوریه برای براندازی یک دولت و مشروع ضد تروریستی می جنگیدند، از سوی دولت فرانسه و رسانه های غربی و اروپایی «پیکارجو» خوانده می شدند و مقام های فرانسوی بارها اذعان کردند که باید از آنها در برابر دولت بشار اسد «حمایت» صورت گیرد؛ اما اکنون که آنها کلاشینکوف های شان را به سمت مردم و دولت فرانسه نشانه رفته اند و امنیت عمومی کشورهای اروپایی را به خطر انداخته اند «تروریست» خوانده می شوند؟
همین سؤال در مورد برخورد غربی ها و رسانه های غربی با تروریست های فعال در افغانستان نیز وجود دارد.
چه تفاوتی میان تروریست هایی که در سالون نمایش باتاکلان پاریس اقدام به رگبار بر جمعیت غیر نظامی تماشاچی کردند با تروریستی وجود دارد که در سالن تئاتر لیسه استقلال کابل، جان یک خبرنگار جوان و بی گناه را گرفت یا با انفجار خود در بازار میمنه، غیر نظامیان بی گناه را آماج قرار داد؟ یا شب هنگام، منطقه شاه شهید کابل را با خاک یکسان کرد؟
چرا آنها در افغانستان، «شورشی» خوانده می شوند، در سوریه «پیکارجو» گفته می شوند؛ اما در فرانسه «تروریست» هایی هستند که باید سراسر اروپا برای مبارزه با آنها «بیدار» شود؟!
یکی از رسانه های غربی، باری در توجیه اینکه چرا اعضای گروه تروریستی داعش و النصره و طالبان و القاعده که در سوریه و عراق و افغانستان و... فعال هستند را «تروریست» نمی خواند گفته بود که ما نمی خواهیم در کار خبری، «موضع گیری ایدئولوژيک» داشته باشیم!
اما اکنون دیده می شود که همان رسانه ها، یکشبه ایدئولوژيک شدند و موضع گیری های ایدئولوژيک می کنند؟
آیا جز این است که آنها حتی در انعکاس خبر و گزینش واژگان خبری نیز ارزش گذاری های خاص خود را می کنند و به این ترتیب، برخلاف شعارهایی که می دهند هرگز نمایندگی از رسانه بماهو رسانه و دوری گزینی از ایدئولوژی زدگی نمی کنند؟
با وجود همه این احوال، اکنون که تبعات تروریست پروری کشورهایی مانند فرانسه به درون تالارهای نمایش و سالون های ورزشی و رستورانت ها و کافه های پاریس رسیده، انتظار می رود تعریف اروپا از «تروریزم» نیز از پاریس تا کابل و دمشق و بغداد یکسان باشد و به این ترتیب، شاهد یک مبارزه جهانی واقعی و همه جانبه با تروریزم در همه ابعاد و انواع آن در همه جا باشیم.
آیا این اتفاق خواهد افتاد؟