وزارتهای دفاع و داخله در برخی زمینه ها ناهماهنگی میان نیروهای دولتی را میپذیرند.
وزارت داخله میگوید که در عملیاتها در سطح پایین، هماهنگی وجود ندارد و به درازا کشانده شدن برخی از عملیاتها نیز برخاسته از همین ناهماهنگیهاست.
نجیب دانش؛ معاون سخنگوی وزارت داخله می گوید:"در سطح کلان و بزرگان هماهنگی وجود دارد؛ اما مشکل در سطح پایین است و ما تلاش می کنیم که در سطح پایین نیز هماهنگی به میان آید."
وزارت دفاع نیز میپذیرد که در برخی کارها هنوز هم میان نیروهای دولتی هماهنگی وجود ندارد.
دولت وزیری؛ سخنگوی وزارت دفاع می گوید:"هنوزهم در سطح تاکتیکی ناهماهنگی وجود دارد؛ اما ما در یک سمیناری که داشتیم این مشکل بسیار بگونه جدی بحث شد."
این در حالی است که بیش از یکماه است که طالبان خود را به نزدیکی شهر لشکرگاه در منطقه باباجی رساندهاند؛ اما هنوزهم تهدیدها از این بخش راهبردی شهر لشکرگاه دور نشده است. حضور طالبان در گور تیپه در حومه شهر قندوز نیز مشهود است.
کارشناسان مسایل امنیتی می گویند که در حوزه نظامی، رمز موفقیت یک استراتژی، بسته به موفقیت آمیز بودن تاکتیک هایی است که به این منظور به کار گرفته می شوند.
در عملیات نظامی نیروهای امنیتی در برابر تروریست ها نیز بدون شک، اگر مسؤولان و فرماندهان نیروهای امنیتی، می خواهند راهبرد مبارزه با تروریزم و تامین امنیت، به موفقیتی دایمی و پایدار منجر شود، ابتدا باید بر تاکتیک های مورد استفاده در این زمینه، تجدید نظر کنند.
اینکه معاون سخنگوی وزارت امور داخله می گوید میان نیروهای امنیتی مختلف به ویژه پولیس و اردوی ملی، در سطح بالا و بزرگان، هماهنگی و همسویی وجود دارد؛ اما در سطح پایین، این هماهنگی موجود نیست، به معنای آن است که بزرگان و فرماندهان نیروهای امنیتی، در زمینه ایجاد هماهنگی میان نیروهای امنیتی در سطوح مختلف، موفق نبوده اند.
به بیان دیگر، یکی از مهم ترین و معمول ترین معیارهای سنجش موفقیت و کارآمدی یک مدیر یا فرمانده نظامی، ارزیابی کارآمدی و به کارگیری شیوه های مورد نظر او در سطوح پایین است و اگر رویکرد و تاکتیک فرماندهان در سطح فرمانبران، قابل دید نبود، از اساس باید نسبت به موفقیت و کارآمدی مدیر مورد نظر، شک کرد.
از سوی دیگر، با توجه به وضعیت جاری امنیتی در افغانستان که همه نیروهای امنیتی، اهداف مشترکی را دنبال می کنند و آن مبارزه و مقابله با دشمن تروریستی و شکست و سرکوب آن است. اتخاذ راه ها و راهکارهای مختلف و متفاوت برای رسیدن به اهداف مشترک مورد نظر، یک اشتباه بزرگ و استراتژيک محسوب می شود.
این یک پاشنه آشیل و نقطه ضعفی جدی برای نیروهای مختلف امنیتی محسوب می شود و آنها را در برابر دشمن تروریستی، آسیب پذیر می سازد؛ زیرا دشمن به آسانی می تواند با استفاده از شکاف، اختلاف، ناهماهنگی و عدم ارتباط سازمانی میان نیروهای امنیتی، هریک از آنها را به صورت جداگانه آماج قرار دهد و به این ترتیب، به اهداف خود دست یابد.
بنابراین، در خصوص ایجاد هماهنگی میان نیروهای مختلف امنیتی به ویژه نیروهایی مانند پولیس و اردوی ملی که مستقیما در میدان نبرد با تروریست ها حضور دارند، از نظر کارشناسان مسایل نظامی، چند نکته مهم باید رعایت شود:
۱. هماهنگی از سطوح عالی تصمیم گیری به سطوح پایین اجرایی، تعمیم و تسری داده شود. برای این منظور، ایجاد یک «اتاق فرماندهی و عملیات مشترک» با حضور فرماندهان و مقامات ارشد هر سه ارگان امنیتی کشور، ضروری می نماید. ایجاد این اتاق موجب خواهد شد تا در خصوص راه اندازی عملیات نظامی، اپراتیفی و تصفیه ای، همه نهادها و نیروهای امنیتی، به صورت کاملا هماهنگ، برنامه ریزی شده و پرقدرت، عمل کنند و دشمن نیز دیگر قادر نخواهد بود هریک از نیروهای امنیتی را در جای خود، آماج قرار دهد.
۲. ایجاد یک استراتژی ملی در حوزه امنیت و مبارزه با تروریزم. این استراتژی می بایست از سوی متخصصان هر سه نهاد امنیتی به صورت مشترک و کاملا کارشناسی شده تهیه شده و در اختیار ریاست جمهوری و شورای امنیت ملی قرار گیرد و پس از آن، در شورای ملی به بحث و رای گذاشته شود.
۳. برپایی نشست های مشترک خبری میان سخنگویان هر سه نهاد امنیتی پس از هر عملیات بزرگ نظامی و گزارش دهی از عملکرد هریک از آنها به مردم و رسانه ها. این امر هم از لحاظ روانی، به دشمن نشان می دهد که هماهنگی سازمانی نیرومندی میان همه نیروهای امنیتی وجود دارد و هم مردم و رسانه ها مستقیما و به صورت ملموس و عملی، در جریان نتایج مثبت ناشی از هماهنگی نیروهای امنیتی قرار می گیرند و از آن مطمئن می شوند.