تاریخ انتشار :چهارشنبه ۶ عقرب ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۰۶
کد مطلب : 118300
چشم انداز همکاری نظامی افغانستان و روسیه
معاون سخنگوی ریاست جمهوری می گوید که کابل امیدوار است کمک های نظامی روسیه به افغانستان هرچه سریع تر در اختیار نیروهای امنیتی قرار گیرد.
سید ظفر هاشمی؛ معاون سخنگوی ریاست جمهوری در یک نشست خبری در کابل گفت که پیمان امنیتی "کابل- واشنگتن" نمی تواند مانعی برای کمک های نظامی دیگر کشورها به افغانستان شود.

آقای هاشمی تصریح کرد:"روسیه برای ارائه تجهیزات و بالگردهای نظامی به افغانستان تعهد خود را به کابل اعلان کرده است".
وی افزود که افغانستان یک کشور مستقل است و حق دارد از هر کشوری درخواست همکاری نظامی کند.

این در حالی است که پیش از این الکساندر مانتیتسکی؛ سفیر روسیه در کابل گفته بود که کشورش حاضر است به نیروهای امنیتی افغان در بخش تجهیزات نظامی کمک کند.
پیش از این جنرال عبدالرشید دوستم؛ معاون اول ریاست جمهوری نیز در جریان سفری به روسیه، خواهان کمک نظامی مسکو به نیروهای امنیتی افغان شده بود.

کارشناسان مسایل امنیتی اما به این همکاری ها از زاویه ای دیگر نگاه می کنند. آیا تاریخ تکرار می شود؟ این پرسشی است که این روزها ذهن بسیاری از ناظران و کارشناسان را به خود مشغول کرده است.

آنهایی که اندکی با تاریخ تحولات سیاسی معاصر افغانستان در چند دهه گذشته آشنایی دارند این پرسش را با نوعی نگرانی مطرح می کنند.

تاریخ افغانستان، تجربه خوبی از رویکرد دولت مرکزی کابل به کمک های نظامی قدرت های بزرگ را در حافظه خود ندارد.

در دوره های گذشته رویکرد یکجانبه دولت های مرکزی وقت به یکی از قدرت های بزرگ جهانی، موجب شده است تا قدرت های رقیب، از مسیرهای دیگری تلاش کنند مانع از سلطه طرف متخاصم خود بر افغانستان شوند.

این امر همواره ثبات و پایداری سیاسی در کشور را تهدید کرده، قدرت مرکزی را تضعیف نموده و مانع از شکل گیری یک سیاست خارجی با ثبات و مبتنی بر منافع ملی صرف در افغانستان، شده است.
با حمله نظامی امریکا به افغانستان نیز این تصور یکبار دیگر قوت گرفت که ممکن است قدرت هایی مانند روسیه، نتواند حضور ناتو در منطقه نفوذ سابق خود را تحمل کند و خطر رویارویی نظامی ابرقدرت ها در افغانستان، بار دیگر، از سوی برخی ناظران، گوشزد می شد؛ اما در ۱۴ سال پیش، وضعیت روسیه به گونه ای نبود که کسی انتظار صف آرایی آن در برابر ناتو و امریکا در افغانستان را داشته باشد.

روسیه در آن زمان، هنوز با میراث ویرانگر ناشی از شکست اتحاد جماهیر شوروی دست و پنجه نرم می کرد و به سختی قادر بود بحران های اقتصادی و اجتماعی داخلی خود را مدیریت کند.

از جانب دیگر، روسیه انتظار داشت امریکا در طول این مدت بتواند مواد مخدر تولیدی در افغانستان و نیز لانه های امن تروریستی مستقر در کشور را نابود کند؛ دو خطر بالفعل و بالقوه ای که حیات اجتماعی و امنیتی روسیه را مورد تهدید قرار می دادند.

اما هیچیک از این آرزوها نه تنها برآورده نشد؛ بلکه مواد مخدر روز به روز افزایش و توسعه پیدا کرد و تروریزم نیز از خطری برای امنیت افغانستان، به آفتی فراگیر برای سراسر منطقه بدل شد و با توسعه دامنه آن به شمال افغانستان و پیوستن جنگجویان چچنی و ازبک و تاجیک بیشتری به صفوف آنها، شدت تهدید ضد روسی آن افزایش یافت.
از جانب دیگر، روسیه در سال های اخیر، تلاش خود برای احیای قدرت از دست شده گذشته اش را پنهان نمی کند و از اوکراین تا سوریه و قطب شمال، عملا سعی می کند خود را در برابر جهان گستری امریکایی، تعریف کند.

بدون آنکه در باره بلندپروازی های استراتژیک و توسعه طلبانه روس ها، داوری کنیم، می توان نتیجه گرفت که با این حساب، روسیه نمی تواند نسبت به وضعیت داخلی افغانستان و موقعیت امریکا و ناتو در این کشور بی تفاوت باشد.

بنابراین، اگر دولت افغانستان به تجدید و تقویت همکاری های نظامی با روسیه به مثابه فرصتی مغتنم و آزموده شده برای تقویت نیروهای امنیتی و شالوده دفاعی کشور نگاه می کند، روسیه ممکن است، نگاه عمیق تری نسبت به این ماجرا داشته باشد و به این تجدید همکاری، از زاویه زمینه سازی برای بازگشت یا دست کم احیای منطقه نفوذ خود از مسیر افزایش وابستگی نظامی کابل به مسکو نگاه کند و این نگاه، با توجه به حضور همزمان ناتو و امریکا در افغانستان، می تواند برای منافع ملی و ثبات سیاسی کشور، در درازمدت، درد سرساز باشد.
https://avapress.com/vdcawan6w49n6e1.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما