جنرال عبدالرشید دوستم؛ معاون اول رئیس جمهوری با هدف بیرون راندن طالبان از ولایتهای شمالی، به جوزجان رفت.
آقای دوستم ساعتی پس از رسیدن به شهر شبرغان، مرکز جوزجان گفت که نگرانی های مردم از وضعیت امنیتی در ولسوالی غورماچ، ولایت فاریاب و ولایت قندوز را رفع خواهد کرد.
سلطان فیضی؛ مشاور مطبوعاتی او گفت که آقای دوستم به غورماچ میرود و عملیات نیروهای مسلح را در ولایت فاریاب هم از نزدیک نظارت خواهد کرد و در صورت نیاز به قندوز هم خواهد رفت.
به گفته او، دوستم در روزهای اخیر با مقامهای ارشد امنیتی در کابل درباره اوضاع امنیتی شمال رایزنی کرد و با مقامهای محلی در شمال هم مشغول گفتگو شده است.
پس از آنکه دوستم گزارش این رایزنیها را به رئیس جمهور ارائه کرد، اشرف غنی، دستور اجرای عملیات را صادر میکند.
وی گفت که تمرکز اصلی آقای دوستم این بار، تحکیم مواضع دولت در مقابله با تروریزم در شمال است؛ به گونهای که پس از پایان عملیات، نهادهای محلی بتوانند از خود بهخوبی دفاع کنند.
جنرال دوستم در حالی بار دیگر برای رهبری یک ماموریت جنگی تازه وارد شمال شد که هنوز زمان زیادی از پایان نخستین مرحله نبرد او با تروریزم نمی گذرد.
تنها مدتی پس از پایان جنگ دوستم با تروریست ها در شمال، شهر استراتژیک قندوز سقوط کرد. در پی آن، طالبان بر ولسوالی کوهستانات سرپل مسلط شدند، در بغلان هم وضعیت امنیتی متشنج شد، در بدخشان نیز دو ولسوالی در عرض چند روز سقوط کردند و در تخار، برخی از ولسوالی ها دستخوش ناامنی شدند و دست کم یک ولسوالی به دست طالبان افتاد.
پس از سقوط قندوز همچنین، طالبان برای در دست گرفتن شهر راهبردی میمنه، لشکرکشی کردند، حمله ای که به سرعت پس زده شد؛ اما تاثیر روانی و تبلیغانی آن مبنی بر اینکه تروریزم در شمال، زنده است، کاهش نیافت.
با این حساب، به باور کارشناسان مسایل نظامی، همه این اتفاقات، درس های بزرگی برای امثال جنرال دوستم دربر خواهد داشت.
آقای دوستم حتما می داند که در خانه اش می جنگد. او نه در هلمند و قندهار؛ بلکه در فاریاب و جوزجان و سرپل می جنگد؛ سرزمین هایی که به صورت طبیعی، منطقه نفوذ و پایتخت قدرت قومی او محسوب می شوند.
بنابراین، انتظار می رود او در این نبرد از کسی اجازه نگیرد؛ زیرا به تعبیر کارشناسان، در مقام دفاع از سرزمین اش، قوم اش، مردم اش و منطقه نفوذش قرار دارد؛ اما به هرحال، او معاون اول ریاست جمهوری است؛ کسی که بر اساس سلسله مراتب اداری، تابع فرمان مافوق است.
بر اساس آنچه سلطان فیضی گفته، قرار است اشرف غنی، دستور آغاز عملیات به رهبری جنرال دوستم را صادر کند.
پیش از صدور چنین دستوری، او رجزهای فراوانی برای دشمنانش خوانده است؛ از اینکه انتقام قندوز را در فاریاب خواهد گرفت تا اینکه در جنگ حلوا تقسیم نمی شود و حتما شماری کشته و زخمی خواهند شد.
این نشان می دهد که او به لحاظ سیاسی، از پشتوانه قدرتمند و قابل اطمینانی برخوردار نیست و همچنان مجبور است در برابر تبلیغات تهاجمی رقبا و منتقدان سیاسی و قومی اش در کابل، موضع گیری کند. همان کسانی که در مرحله قبلی، او را متهم به تصفیه قومی، قتل عام، کشتار غیر نظامیان و نسل کشی کردند.
از جانب دیگر، سرعت بازگشت او به شمال پس از پایان نخستین مرحله علمیات نظامی ضد تروریستی او در این منطقه، از دید کارشناسان، به معنای آن است که عملیات پیشین او، چندان که انتظار می رفت مؤثر و موفق نبوده و تروریست ها با وجود عقب نشینی از برخی مناطق، به سرعت توانسته اند، تجدید سازمان دهند و بار دیگر مناطق نفوذ آقای دوستم را آماج قرار دهند.
بنابراین، جنرال دوستم این بار ناگزیر است برای دوران پس از پیروزی نیز فکرهای مؤثرتری بکند. او باید نسبت به واگذاری مناطق پاکسازی شده به نیروهای امنیتی محلی، با احتیاط و کاملا کارشناسی شده عمل کند و ابتدا از توانایی، تعهد، اراده و قدرت نیروهای امنیتی محلی برای اداره امور مناطق آزادشده، اطمینان حاصل کند.
البته این امر، یک وجه دیگر نیز دارد؛ جنرال دوستم در نبرد با تروریست ها نیز نباید فقط به آزادسازی مناطق، اکتفا کند؛ زیرا این امر، می تواند در نتیجه عقب نشینی تاکتیکی تروریست ها نیز میسر شود. آنچه در این میان، مهم است «نابودی» تروریست ها و از کار انداختن کامل ماشین جنگی و توان سازمان دهی مجدد آنهاست. آیا دوستم به همه این اهداف خواهد رسید؟ اگر پاسخ این سؤال مثبت باشد، آنگاه می توان با اطمینان گفت که جنرال دوستم، امنیت را به شمال بازمی گرداند.