حدود ۱۲ روز از سقوط شهر قندوز به دست طالبان می گذرد. در حالیکه سه روز پس از اشغال این شهر بوسیله طالبان، دولت اقدامات اولیه آزاد سازی ولایت قندوز را روی دست گرفت و نیروهای کمکی از برخی ولایات و مرکز به آن شهر اعزام شدند، انتظار این بود که شهر در اسرع وقت از دست مخالفان مسلح خارج شده و زیر اداره نیروهای امنیتی کشور قرار گیرد.
اما آزاد سازی کامل ولایت قندوز به دلایلی که در زیر بدانها اشاره می شود، با کندی مواجه شده و اخیراً حتی این گمانه از سوی برخی از آگاهان به شدت و جدیت مطرح می شود که اگر حکومت وحدت ملی به کاستی های مدیریتی خویش توجه جدی نکرده و نقاط آسیب پذیر سیاست اداره ای اش را شناسایی و ترمیم نکند، خطر آن وجود دارد که دیگر هرگز نتواند بر قندوز چنانکه می خواهد حکومت کند.
آگاهان می افزایند که اگر سران حکومت وحدت ملی به خود نیایند و توصیه هایی را که در زیر می آید، جدی نگیرند و در صدد تعمیر و ترمیم ضعف ها و کاستی های حکومتی خویش بر نیایند، در کنار قندوز بسیاری از ولایات دیگر را نیز از دست خواهند داد و چه بسا صدای پیروزی مخالفان مسلح در میدانهای پایتخت نیز طنین انداز شود.
آگاهان به طور عمده سه عامل را در طولانی شدن جنگ قندوز دخیل و موثر می دانند:
۱- یکی از آن سه عامل و شاید عمده آنها که کارشناسان اجماع بدان دارند، نبود وحدت نظر و به دنبال آن عدم وحدت عمل در میان سران و رهبران حکومت وحدت ملی است. حکومت وحدت ملی از بدو شروع با چالشهای اساسی و مردم آزاری مواجه بود که با تاسف با گذشت هر روز، به مشکلات آن افزوده گردید و سران حکومت بجای آنکه با گذشت و تفاهمی که لازمه وضعیت شکننده کشور می باشد، به از میان بردن فاصله ها در بین خود اقدام کنند و بدل از منافع گروهی و تیمی و احیاناً قومی، منافع مردم و کشور را ترجیح بدهند، همه ی انرژی و توان خویش را صرف ارضاء عطش قدرت خواهی و حکومت پرستی کردند و در این خلال از وظیفه و مسئولیت اصلی و واقعی شان که طرح و تدبیر برای حفظ و صیانت مردم و میهن بود، به کلی غافل شدند.
به گونه نمونه ی تاسف بار و آزار دهنده از کارکرد پرسش برانگیز حکومت در طی یک سال، می توان به خالی بودن کرسی وزارت دفاع از وزیری لایق و با کفایت و نیز تهی بودن کرسی های والیان در برخی از ولایات کشور نام برد که پس از سپری شدن یک سال، سران حکومتی هنوز نتوانسته اند بر سر کرسی وزارت دفاع و نیز صندلی والیان ولایات چندگانه به توافق برسند؛ آنهم در شرائط حساس و فوق العاده شکننده کشور که دشمن همه ی قوا و حواسش مترصد فرصتی نشسته تا نه تنها یکی دو ولسوالی و ولایت را که تمام افغانستان را به اشغال خویش در آورد!.
با این اوضاع آشفته ای که در میان سران حکومت وحدت ملی وجود دارد، بواقع هم که انسان تعجب می کند که این حکومت چگونه توانسته یک سال دوام بیاورد و چرا طالبان و مخالفان مسلح برای حملات تعیین کننده خویش یک سال تمام تعلل کردند؛ در حالیکه اگر می خواستند با کمک و رهبری جنرالهای پاکستانی، خیلی زودتر از اینها به پیروزی هایی می رسیدند که اخیراً در قندوز و برخی از ولایات دیگر رسیده اند.
۲- عامل دوم را می توان به وحدت نظر و عمل در جبهه طالبان جست و جو کرد؛ بر علاوه نکته مهم و حیاتی دیگر که آن رهبری مستقیم جناح طالبان به وسیله جنرالان و طراحان پاکستانی در حمله به قندوز و سقوط این ولایت است.
بنا بر گفته های امنیت ملی کشور و نیز شاهدان عینی، جنرال ها و طراحان اصلی حمله بر قندوز، افسران بلند رتبه اردوی پاکستان است که هنوز نیز در کنار طالبان، هدایت نبرد را بر عهده دارند. بنابر اخبار اگر چه تعدادی از این جنرالها و طراحان با آغاز عملیات باز پس گیری قندوز، در پوشش زنانه، قندوز را به قصد پاکستان ترک کردند تا مبادا در صورت دستگیری آنان به وسیله نیروهای امنیتی افغان، تشت رسوایی مقامات اسلام آباد به گونه علنی و آشکار از بام دخالت در امور افغانستان بر زمین بیفتد؛ اما به نظر می رسد هنوز نیز تعدادی قابل توجهی از آنها در کنار طالبان حضور دارند و جنگ در قندوز را رهبری می کنند.
آگاهان بر این باوراند که دلیل طولانی شدن جنگ در قندوز نیز همین موضوع است؛ چرا که تجربه ثابت کرده که هر گاه طالبان بدون حضور طراحان پاکستانی منطقه ای را گرفته اند، ابدا نتوانسته اند مقاومت زیادی در نگهداری آن مکان از خود نشان دهند و نیروهای امنیتی کشور با یک یا دو سه یورش، گلیم حضور آنان را در هم پیچیده است.
۳- و سرانجام عامل موثر دیگر در طول کشیدن عملیات بازپس گیری قندوز، سخت و پیچیده بودن آزاد سازی قندوز عنوان شده است. بر اساس گفته های امنیت ملی، مردم و نیروهای امنیتی حاضر در جنگ قندوز، طالبان یا به دلیل خیانت و معامله گری برخی از مقامات درجه یک قندوز و یا به دلیل سهل انگاری ریاست امنیت و مدافعان شهر، از فرصت پیش آمده در ایام عید و قبل و بعد از آن استفاده کرده و در میان مردم و خانه های هواداران خویش جای گرفته بودند و از همان میان مردم نیز حملات خویش را آغاز کردند که به محض شروع حمله، طالبان بیرون از شهر نیز به کمک آنان شتافتند و با سرعت قندوز را سقوط دادند.
بنا بر گفته های نیروهای امنیتی کشور در حال حاضر که ۱۲ روز از آغاز عملیات آزاد سازی قندوز می گذرد، اوضاع مثل روز اول جنگ است؛ چرا که طالبان در میان شهر و در درون خانه های مردم سنگر گرفته اند و حمله بر آنها بدون آنکه به مردم عادی لطمه ای وارد شود، بی اندازه مشکل و دشوار است.
البته باید اضافه کرد به این عوامل سه گانه عامل چهارمی را که آن پراکندگی نیروهای امنیتی و عدم فرماندهی واحد در برابر دشمن است. بنا بر گفته های برخی از نیروهای امنیتی موجود در قندوز، طرفداران اشرف غنی و داکتر عبدالله حتی در نحوه جنگ در قندوز و آزاد سازی این شهر بلا دیده با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
در هر حال اینها مواردی هستند که سدی شده اند در برابر آزاد سازی ولایتی بنام قندوز و رهایی مردمی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند تا تقدیم بی کفایتی های سران حکومت وحدت ملی کنند.