والاستریت ژورنال، اخیرا در گزارشی نوشت که برخی از مقامهای نظامی امریکا و متحدان این کشور از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان نگران اند و در حال بررسی گزینههای ادامه حضور چندین هزار تن از این نیروها پس از سال ۲۰۱۶ هستند.
این نخستین بار نیست که امریکا نسبت به حضور طولانی اش در افغانستان، تصمیم می گیرد؛ تصمیمی که بر اساس سنت رایج، ابتدا در قالب ابراز نگرانی نسبت به توانایی نیروهای امنیتی افغانستان، چالش های امنیتی و ظهور گروه های تروریستی در کشور در رسانه های غربی مطرح می شود و سپس بر پایه آن، تصمیم به تمدید حضور، افزایش یا کاهش نیرو گرفته می شود.
بر اساس نخستین برنامه دولت باراک اوباما، نیروهای رزمی امریکا تا پایان سال ۲۰۱۴میلادی باید افغانستان را ترک میکردند؛اما در دو سال گذشته برنامه خروج نیروهای امریکایی از افغانستان همواره مورد بازبینی قرار گرفت و تغییر کرد.
آخرین برنامه آقای اوباما خروج تدریجی نزدیک به ۱۰ هزار نیروی امریکایی باقیمانده در افغانستان تا پایان سال ۲۰۱۶ است. مطابق این برنامه، شمار نیروهای امریکایی به چندصد تن کاهش یافته و محدود به شهر کابل خواهد بود.
این امر، با مخالفت هایی از سوی دولتمردان افغانستان مواجه شد و اشرف غنی؛ رییس جمهور، بارها نسبت به این امر به صورت صریح یا ضمنی، ابراز نگرانی کرد.
با این حال، کارشناسان مسایل نظامی می گویند که نگرانی یا عدم نگرانی مقام های افغان، هیچ تاثیری روی تصمیم های ایالات متحده در خصوص ماندن یا رفتن از افغانستان ندارد؛ زیرا این کشور، تصمیم هایش را نه بر پایه اقتضائات امنیتی، وضعیت جاری و منافع ملی درازمدت افغانستان؛ بلکه بر اساس آنچه خود صلاح می داند و تشخیص می دهد، اتخاذ می کند. به همین دلیل هم هست که گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه جدا از خروج کامل، امریکا شمار مشخصی از سربازان خود را برای اجرای «عملیات ضدتروریستی» در افغانستان حفظ خواهد کرد.
بنا بر گزارش وال استریت ژورنال،جنرال جان کمبل؛ فرمانده نیروهای ناتو و امریکایی در افغانستان، چند طرح متفاوت را به منظور تداوم حضور نیروهای امریکایی در افغانستان به مقامهای امریکایی و ناتو برای بررسی فرستاده است.
در حال حاضر نزدیک به ۱۰ هزار نیروی امریکایی در افغانستان حضور دارند.
یکی از طرحهای جنرال کمبل، تداوم حضور این ده هزار نیرو است. وال استریت ژورنال می نویسد که گزینههای بعدی کاهش نیروها به ۸۰۰۰ هزار یا نزدیک به ۵۰۰۰ نفراست. طرح دیگر هم همان برنامه قبلی خروج تدریجی تا پایان ۲۰۱۶ و باقی ماندن تنها چندصد نیروی امریکایی است.
پنتاگون تا حالا رسما در این مورد اظهار نظری نکرده است.
با آنکه روشن نیست که کدامیک از این طرح ها مورد تایید مقام های امریکایی قرار می گیرد و امریکا در نهایت، پس از ۲۰۱۶ چه تعداد نیروی نظامی در افغانستان مستقر خواهد کرد؛ اما دست کم یک مساله مشخص است و آن اینکه امریکا، تصمیم هایش را بر اساس خواست و نیاز دولت افغانستان نمی گیرد و این چیزی است که عملکرد جنرال کمبل نیز کاملا آن را تایید می کند. او در حالی که برای ماندن یا رفتن نیروهای تحت امرش در کشور مستقلی به نام افغانستان برنامه ریزی می کند؛ اما این برنامه ریزی را براساس تصمیم پنتاگون و کاخ سفید، انجام می دهد، نه طبق خواست و اراده کابل.
شاید این همان چیزی است که حامد کرزی؛ رییس جمهوری پیشین را وامی داشت تا به امریکا به عنوان یک کشور «اشغالگر» نگاه کند.
چه چیزی تصمیم امریکا را تغییر داد؟
قرار بود برنامه خروج تدریجی ۱۰ هزار نیروی امریکایی تا پایان سال ۲۰۱۶ از افغانستان، نهایی باشد و علی رغم خواست دولت افغانستان، به اجرا گذاشته شود؛ اما تحلیلگران غربی می گویند دلیل بازبینی مجدد این تصمیم این است که در آن زمان، روابط افغانستان با امریکا بسیار تیره بود و همچنین پدیدهای به اسم داعش در افغانستان حضور نداشت.
بعد از ایجاد حکومت وحدت ملی اما روابط افغانستان و امریکا دوباره گرم شد.
همچنین برخی مقامهای امریکایی نگران اند که خروج کامل نیروهای امریکایی، دولت افغانستان را زیر فشار مضاعف طالبان و بقیه گروههای نظامی از جمله داعش قرار خواهد داد.
وال استریت ژورنال همچنین نوشته که شماری تصمیم آقای اوباما مبنی بر خروج کامل از عراق را اشتباه میخوانند و باور دارند که اگر چند هزار نیروی امریکایی در عراق باقی میماندند، شاید نیروهای امنیتی عراق توانایی مبارزه با داعش را میداشتند.
اما اینها دلایلی نیست که مورد تایید کارشناسان مستقل در خصوص تغییر تصمیم های امریکا در قبال افغانستان باشد؛ زیرا هیچیک از این مسایل، از بهبود مجدد رابطه با کابل پس از کرزی تا ظهور داعش و تجربه عراق، در زمان اتخاذ تصمیم اولیه، برای امریکا غیر قابل پیش بینی نبوده است؛ بنابراین، بسیار ساده انگارانه است اگر تصور کنیم که امریکا مسایل پیشگفته را مد نظر نداشته است؛ زیرا در افغانستان اتفاقی واقع نمی شود که خارج از اراده و اداره ایالات متحده باشد.
با این حساب، دلیل تردید امریکا نسبت به تصمیم اول و لزوم بازنگری در طرح ابتدایی این کشور را می توان تابع مسایل زیادی دانست؛ مسایلی که ممکن است از تحولات جاری در سوریه و ورود روسیه به پرونده جنگ آن کشور تا تحولات در خاور میانه و قدرت گیری محور ضد امریکایی در این منطقه را شامل شود.
مسایل داخلی افغانستان هم بدون تردید در این امر، بی تاثیر نیست. نگاه مردم در ماه های اخیر نسبت به امریکا و حکومت مورد حمایت آن در کابل، تغییر کرده است.
در ماههای اخیر شمار زیادی از افغانهای نگران از وضعیت بد امنیتی و بیکاری، از افغانستان خارج شدهاند.
نیکولاس هیسم؛ نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد برای افغانستان چند روز قبل گفت که افغانها نگران آینده خود هستند و این کشور نیازمند پشتیبانی مداوم جامعه بینالمللی است.
نماینده دبیرکل سازمان ملل گفت که تجدید تعهد صریح از سوی جامعه بینالمللی در قبال افغانستان میتواند فضای بیباوری به آینده را متحول سازد.
تجدید تعهدی که احتمالا بازنگری امریکا بر تصمیم خود در خصوص حضور نظامی بلندمدت در افغانستان نیز بخشی مهم از آن محسوب می شود.
از جانب دیگر، نباید از یاد برد که در افغانستان، انتقاد از امریکا روز به روز در حال اوج گرفتن است. در حالی که ناامنی ها به شدت گسترش یافته و نیروهای امنیتی، هر روز تلفات سنگین تری در قبال تروریزم متحمل می شوند، امریکا به عنوان طرف پیمان افغانستان، هیچ اقدامی علیه تروریزم و تجهیز نیروهای داخلی انجام نمی دهد و این امر، به انتقادهای صریح از این پیمان ها به ویژه در سطح شورای ملی دامن زده است.
شماری از نمایندگان مجلس، نیروهای امنیتی را نیازمند پشتیبانی بیشتر می دانند و بر حضور نیروهای عملیاتی غرب در میدان های نبرد تاکید می کنند.
میرداد نجرابی؛ رییس کمیسیون امنیت داخلی مجلس نمایندگان می گوید:"فرماندهان امریکایی می دانند که دستاوردهای نظامی شان در افغانستان هنوز هم در معرض تهدید قرار دارد و افغانستان و نیروهای مسلح افغانستان به کمک خارجی ها ضرورت دارند. ما نقش نیروهای عملیاتی خارجی را در کشور خود بسیار مؤثر می دانیم و اگر لازم باشد تقاضا می کنیم که آنان نیروهای جنگی شان را به افغانستان بیاورند."
افزون بر این نوع خواسته ها، در گذشته بارها نمایندگان شورای ملی، خواستار لغو پیمان های امنیتی با ناتو و امریکا شده اند؛ زیرا به باور آنها پس از امضای این پیمان ها، اوضاع امنیتی در کشور رو به وخامت نهاده و در برابر آن، خارجی ها از پذیرش مسؤولیت های متعهد شده خود در حوزه تامین امنیت، سر باززده اند.
بنابراین، آمدن داعش بهانه خوبی است تا امریکا، حضور دایمی خود در افغانستان را تثبیت و تحکیم بخشد.