وزارت خارجه امریکا اعلام کرده که امریکا عبدالعزیز حقانی؛ برادر رهبر شبکه حقانی را در فهرست تروریست های جهانی گنجانده است.
سراج الدین حقانی؛ رهبر شبکه حقانی که به تازگی معاون رهبر طالبان تعیین شد، از دیری به اینسو تحت تعقیب واشنگتن عنوان می شود.
در اعلامیه وزارت خارجه امریکا آمده است که عزیز حقانی، از چندین سال پیش، در برنامه ریزی و انجام حملات با استفاده از وسایل انفجاری دست ساز علیه اهدافی در افغانستان دخیل بوده و نیز پس از مرگ برادرش، بدرالدین حقانی مسؤولیت همه حملات عمده شبکه حقانی را بر عهده گرفته است.
دولت امریکا در بدل افشای جای زندگی عبدالعزیز حقانی پنج میلیون دالر جایزه تعیین کرده است.
شبکه حقانی به حیث یک گروه تروریستی خطرناک در مخالفت با رژیم کمونیستی وقت در افغانستان در سال های ۱۹۷۰ میلادی ایجاد شد و در جنگ های داخلی هم سهم داشت.
گفته می شود که اکنون این شبکه در مناطق قبایلی پاکستان مستقر است.
امریکا پیش از این نیز اقدام به قرار دادن نام افراد در لیست های سیاه خود کرده و برای پیدا کردن محل سکونت، زندگی یا به دست دادن سرنخی از مرده یا زنده آنها، جوایز هنگفت مالی تعیین کرده است.
این یکی از معمول ترین شیوه های برخورد امریکا با افراد و گروه های هدف محسوب می شود؛ اما تاکنون کمتر موردی وجود داشته که بر پایه این رویه، به موفقیت مطلوب امریکا یا آنچه دست کم در ظاهر در این زمینه عنوان می شود، منجر شده باشد.
به عنوان مثال، اسامه بن لادن؛ رهبر تروریست شبکه تروریستی القاعده و ملاعمر؛ رهبر گروه تروریستی طالبان از جمله مهم ترین افرادی بودند که برای پیدا کردن آنها میلیون ها دالر جایزه تعیین شد؛ اما اولی بر اساس یک سناریوی رسانه ای، در نزدیکی اسلام آباد به وسیله کماندوهای ویژه امریکایی کشته شد و دومی، در مرگی مرموز و سیاه، روی تخت شفاخانه ای در کراچی پاکستان مرد.
در نهایت، جوایز تعیین شده برای سر این دو نفر، عاید هیچکس نشد و شاید اصلا بنا نبود کسی از این جوایز بهره مند شود.
به همین دلیل، کارشناسان، اصل هدفی که در پشت تعیین جایزه برای افراد مورد هدف امریکا در سراسر جهان، قرار دارد را زیر سؤال می برند و می گویند که این تاکتیک، ظاهرا پیش از آنکه اهرمی در خدمت مبارزه جهانی با تروریست های جهانی باشد، احتمالا یک ابزار تبلیغاتی نیرومند برای دمیدن به گرمای اهمیت این افراد و بزرگ کردن و اشتهار آنها در ابعاد بین المللی است.
به عقیده این گروه از تحلیلگران، امریکا و سایر کشورهایی که در ائتلاف بین المللی ضد تروریزم، عضویت دارند، از این اهرم برای شناساندن افراد و مهره های مورد نظر خود به جهانیان، بزرگ نمایی خطری که آنها برای صلح و امنیت بین المللی ایجاد می کنند و در نتیجه، توجیه کار خود در راستای به اصطلاح مبارزه بدون حد و مرز و نامحدود با تروریزم، افراد یادشده و گروه های تحت رهبری آنها در هر نقطه از جهان استفاده می کنند، نه لزوما تلاش برای دسترسی به آنها یا جلوگیری از فعالیت های هراس افکنانه شان در برابر صلح و امنیت بین المللی.
این دسته از تحلیلگران می گویند که اگر چنین نیست، چرا تاکنون حتی یک مورد از کسانی که برای آنها جایزه تعیین شده است، براساس اطلاعات حاصله از این مسیر، دستگیر یا کشته نشده اند؟
حتی اگر اهداف ذکرشده در بالا، مد نظر امریکا نباشد، وقتی پس از سال ها تلاش، هیچ نتیجه ای از این تاکتیک گرفته نمی شود، پس باید کنار گذاشته شود؛ اما چرا کنار گذاشته نمی شود؟
این همان چیزی است که به ابهامات موجود در این زمینه دامن می زند و این گمان را تقویت می کند که احتمالا هدفی غیر از دستگیری و یا دست یافتن به محل بود و باش و زندگی این افراد، در پس تعیین جایزه برای سر آنها وجود دارد.
هدفی که به باور کارشناسان در مورد عبدالعزیز حقانی؛ عضو خاندان و شبکه تروریستی حقانی، احتمالا بزرگ کردن و به شهرت جهانی رساندن او به جای رهبران مرده یا زنده دیگر این شبکه تروریستی است تا همچنان سایه خوف انگیز آن بر سر امنیت منطقه حفظ شود و شبکه حقانی، کماکان، شبکه حقانی باقی بماند.
اگر اینگونه نبود امریکا بهتر از هر کس دیگری می داند که آنها در مناطق قبایلی پاکستان زندگی می کنند و به سراسر این کشور، آزادانه رفت و آمد دارند و در صورتی که قرار بر مرگ آنها باشد، هیچ نیازی به تعیین جایزه برای یافتن شان نیست.