از وقتی گروهک داعش ظهور یافته.آرامش وامنیت از میان مسلمانان رخت بربسته وهر یک به نحوی گرفتار پیآمدهای ظهور این گروه شده اند. این گرفتاری در برخی کشورها درگیری مستقیم مردم با داعش بوده که هرروز نتیجه عملکرد خشونت ورزانه این گروه را می نگرند.
درپاره ای کشورهای اسلامی ذهن مردم درگیر داعش و علت یا دلیل ایجاد این گروه وخشونت ورز است که در برابر این گروه چگونه بتوانند مقابله کنند. دراین مدت پاره ای از پژوهشگران دینی به علت ویا دلایل ایجاد این گروه پرداخته وسخنرانی های درنقد این گروه ایراد کرده یا مقاله هایی نوشته اند. بسا از روشنفکران در جهان اسلام که راه های مقابله ویا مصئونیت ازاندیشه های داعش را ارایه کرده اند.
آنچه دراین عرصه بیشتر نمود یافته است، در نسبت میان اسلام وگروه داعش است. این که چه قرائتی از اسلام ،زمینه ساز حضور داعش در میان کشور های اسلامی شده است وچه قرائتی از اسلام وبا چه پیش فرضی صورت گیرد تا ازقرائت های جزمی وانعطاف نا پذیری چون داعش جلو گیری شود.
اما آنچه که کمتر به آن توجه صورت گرفته ومورد کنکاش واقع شده ، نقش کشور ها و حکومت های به ظاهراسلامی درایجاد وتقویت وتجهیز داعش است. این مطلب ازاین جهت مورد توجه است که اسلام به عنوان یک دین آسمانی همیشه با خوانش های گونا گون وقرائت های متفاوت همراه بوده است. درمدت بیش از هزار و چهارصد سال که از عمر این دین می گذرد، نگاه ونگره های مهم کلامی ،فلسفی والهیاتی در میان مسلمان بوجود آمده ،اماهیچ گاه گروه خشن وغیر قابل انعطافی ظهورنیافته است که دست به کشتن ودریدن مردم برده باشد وارزش های انسانی را چون گروه داعش وامثال او پایمال کرده باشد.
تاریخ اسلام تنها زمان عباسی هارا به یاد دارد که میان پیروان دو مکتب کلامی اشاعره ومعتزله خشونتی در گرفت ومعتزله توسط اشاعره وبا قوت وقدرت عباسیان رانده شدند و سر کوب گردیدند. علت هم حکومت عباسی بود که به پشتیانی از اشاعره بر خاستند وعلیه معتزله اقدام کردند.
واقعیت ها موجود نشان می دهد که: آنچه باعث رنگ ورونق داعش در خاورمیانه شده است، نه اعتقاد وباور صرف به قرائت ها دینی است؛ بلکه ریشه در منافع سیاسی کشور های منطقه دارد.
اگر به ریشه های سلفی گری نگریسته شود نزدیک به یک قرن است که عربستان سعودی با مذهب وهابیت به وجود آمده است اما حاکمان آن کشور بی عقلی های کنونی را نداشته اند که بخواهند هژمونی سیاسی خودرا از طریق خشونت بر سایرین تحمیل کنند.
این مذهب بررغم خشکی وانعطاف نا پذیری خود دربرابر اندیدشه ها عرفانی ، فلسفی از اسلام تا سال های اخیر دست به چینین تحرکی نیازیده بود.لذا این گونه می توان بیان کرد که اگر مطامع ومنافع سیاسی غیر منطقی برحکومت های کشورهای اسلامی وجود نداشته باشد وهوای فزون طلبی بر سر حاکمان کشورها ی به ظاهر اسلامی سایه نیفگنده بود وتوهم دشمنی درذهن آنها بوجود نیامده بود.
نفس قرائت های متثکر دینی هیچ گاه نمی توانست منشای پیدایش گروه های خشونت ورز چون داعش شود. همان گونه که کثیری اذعان دارند، گروه هایی امثال داعش یک حرکت درونی، خود جوش ، دینامیک برخواسته از نیازمند ی های اجتماعی جوامع مسلمان نیست بلکه گروه هایی است که درتبانی وتوافق برخی کشورهای خاورمیانه ایجاد شده است. صرف برای بدست آوردن منافع سیاسی همان کشور هابوده بقا و دوام آن نیز بسته به سیاسیت های این کشورها دارد.
در شرایط کنونی داعش گرچه منشای سلفی- وهابی دارد. اما سیاست های فزون خواهانه کشور های اسلامی چون عربستان سعودی ،ترکیه و کشور های حاشیه خلیج فارس است که بقای داعش را تضمین کرده است.
در چند ماه گذشته بارها اعلام شد که ترکیه ارتباط نزدیک با گروه تروریستی داعش دارد. آن کشور راه رفت و آمد تروریستان غربی را در سوریه وعراق فراهم آورده است و هم رفت و آمد های تانکرهای نفتی داعش ازراه ترکیه سبب تقویت بنیاد های اقتصاد ی این گروه را فراهم کرده است. امادر چند هفته گذشته انفجاری در مرز ترکیه وسوریه اتفاق افتاد که بیش از سی تن از شهروندان ترک کشته شدند.
گمان برآن بود که حکومت ترکیه درصدد برآید تا علیه گروه داعش دست به اقدام بزند وطرفداران آن گروه را درخاک خود دستگیر کند. حکومت ترکیه هم چنان به بمباران مناطقی داعش وکرد ها پی. کی .کی ،پرداخت که گمان برده می شد که ترکیه تغییر سیاست داده ورویکرد جدیدی در قبال داعش در پیش گرفته است.
این حرکت ترکیه نوید بخش این ایده بود که گویا ترکیه از گذشته نادم وبه این نتیجه دست یافته است که استفاده از« مار»برای ریختن سم بدیگران،به این فکررسیده است که سرانجامبازی کردن با مار، مارگیر را خواهد بلعید وترکیه نمی خواهد که در کام افعی داعش فرو افتد و امنیت و ثبات خود را درتوهم منافع بیشتر دربازد.
پیش بینی می شد که رویکرد جدید حکومت ترکیه علیه داعش در سرنوشت جنگ در سوریه وعراق هم تاثیر بگذارد ومیزان خشونت ها کمتر شود وگروه تروریستی داعش رو به سقوط گذارد.
اما، تحلیل هایی که از سوی کار شناسان وآگاهان ارایه می شود گواه برآنست که حرکت های حکومت ترکیه نمایش های مضحکی بیش نبوده وبمباران ترکیه هیچ گاه علیه داعش صورت نگرفته ونخواهد گرفت .
گرچه نام داعش در عملیات های هوایی ترکیه برده می شود آنهم برای آنست که افکار عمومی مردم ترکیه را که سخت با داعش مخالف هستند مهار کند. حکومت ترکیه می خواهد با هیا هوی رسانه ای مردم ترکیه از رفتار دوگانه خود منحرف کند.
تا به داعش کمک کرده باشد وهم مخالفان کردی خود را سرکوب کند. بنابراین حزب اسلامی اردوغان به آن که نام اسلام را با خود یدک می کشد درعمل همان کاری را علیه مسلمان انجام می دهد که یک بی دین وبی باور به ارزش ها ی دینی انجام می دهد.
لذا باید اذعان داشت که داعش قبل ازاین که بر خواسته از یک قرائت دینی باشد بسته به اراده وخواست قدرت های منطقه ای ونگاه تنگ قشری آنها است که این گروهک را بوجود آورده ودر حال تقویت آن است.
در عربستان سعودی هم وقتی انفجاری در مسجد شیعیان آن کشور صورت گرفت، گفته شده است که انفجاربریک حرکت حساب شده وتحت کنترل نیرو های امنیتی سعودی انجام یافته است تا نشان دهد که سعودی ها با حضور داعش در کشور خود مخالف هستند .
در حالی که همین سعودی ها در یمن به تقویت وتجهیز گروه های تکفیری مبادرت می کند تا علیه مردم یمن وحوثی ها بجنگد.
بنابراین تا کشورهای مسلمان، رویکرد سیاسی جدیدی در پیش نگرفته اند، تا ارا ده ای قوی برای بدست آوردن منافع سیاسی ازراه غیر خشونت ورزانه به عنوان یک سازو کار انسانی در سیاست کشورها ی منطقه جایگاهی نیافه است ،گروه داعش هم چنان وجود خواهد داشت ودست به جنایت خواهد آلود.
امروز عربستان سعودی در یمن همان عملی را انجام می دهد که گروه داعش درسوریه وعراق انجام می دهد.
درعراق وسوریه مردم از طریق بم گزاریها قتل عام می شوند. اما؛ عربستان سعودی در یمن با بمباران هوایی، مردم این کشور را به خاک وخون می کشند. هردو عمل برای یک مقصد است این که حکومت کشور های اسلامی از منطق انسان بی بهره اند که به جای گفت وگوی سیاسی راه خشونت را بر گزیده اند.
به نظر می رسد که تلاش تحلیل گران فکری واندیشگی برای بررسی پایه های داعش قابل ستایش ودر خور تامل است. اما از میان بردن داعش همانند طالبان بسته به اراده کشور هایی دارد که تا هنوز داعش را حمایت وتقویت کرده اند. آنچه که سبب پیچیدگی اوضاع شده آنست که حکومت های حامی داعش رابطه تنگاتنگی با کشور ها ی غربی چون امریکا واروپایی ها دارند .
علاوه بر آن که حمایت مادی آنها با خور دارند از حمایت ها قوی رسانه های آن کشور ها نیز سود می برند. سرنوشت داعش چون سرنوشت طالبان است همان گونه که اراده واختیار تصمیم گیری طالبان دردست حکومت گران پاکستان است ،مهار داعش نیز در گرو اراده ای کشورهای عربی وترکیه است.