وزارت خارجه امریکا اعلام کرد که توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی را برای بررسی به کنگره فرستاده است.
جان کری؛ وزیر خارجه امریکا هم گفت اگر کنگره به این توافق رای منفی بدهد، "مهار ایران امکانپذیر نخواهد بود".
باراک اوباما هم هشدار داده که در صورت رأی منفی کنگره از حق وتوی خود استفاده خواهد کرد.
مخالفان توافق، برای بیاثر کردن وتوی رئیس جمهوری نیاز دارند دوسوم آرای کنگره را به دست آورند.
بنیامین نتانیاهو؛ نخست وزیر رژیم اسرائیل بازهم تاکید کرده که از نظر او کار درست، توقف اجرای توافق است؛ چرا که به گفته او میلیاردها دالر به ایران خواهد رسید که خرج "ماشین ترور" ایران خواهد شد.
او از کنگره امریکا خواست که در مقابل توافق هستهای مقاومت کنند تا "توافق بهتری" به دست آید.
او گفت:"این روزها همه می گویند برای اسرائیل جبران می کنیم... اگر این توافق قرار است امنیت اسرائیل و همسایگان عرب ما را تأمین کند، چرا باید کسی به دنبال جبران کردن باشد؟"
در این میان کارشناسان می گویند که با ارسال توافق اتمی به کنگره امریکا، روزهای سخت نتانیاهو نیز شروع شده است.
او این روزها آخرین توان خود را به خرج خواهد داد تا ظرف ۶۰ روزی که کنگره امریکا فرصت دارد، این توافق را مورد ارزیابی قرار دهد، آرای دوسوم اعضای هردو مجلس سنا و نمایندگان امریکا را با خود همراه کند و مانع از تصویب این توافق در کنگره امریکا شود.
نتانیاهو به شدت نگران است. این نگرانی را می توان در واکنش های آشفته او پس از امضای توافق اتمی میان ایران و قدرت های جهانی به وضوح مشاهده کرد.
پس از این رویداد، نخست وزیر رژيم اسراییل، با استفاده از هر فرصتی سعی کرده است افکار عمومی و نمایندگان کنگره امریکا را در این زمینه با خود همراه کند؛ اما کارشناسان می گویند که او برای موفقیت در این زمینه، کار بسیار سختی در پیش دارد؛ زیرا شکل گیری اجماع دوسوم اعضای کنگره، با توجه به شمار نمایندگان موافق و همچنین کسانی که هنوز میان رای رد و تایید، تردید دارند، دست کم در حال حاضر، غیر ممکن به نظر می رسد. مگر آنکه او به کمک لابی اسراییل و گروه های وابسته، اعجازی به وجود آورد که ورق را به زیان موضع کاخ سفید برگرداند.
نتانیاهو به شدت منزوی و تنها شده است. این تنهایی او را می توان از توسل دیوانه وارش به دامن بلند امرای عرب برای همراه کردن آنها بر علیه ایران دید.
اسراییل و اعراب، دشمنان قسم خورده همدیگر محسوب می شوند. حتی اگر امرای عرب، این دشمنی را انکار کنند و نتانیاهو نیز عجالتا به منظور فشار بر ایران، از آن چشم پوشی کند، ویرانه های غزه، زخم های کودکان فلسطینی، بلندی های غصب شده جولان و گورستان های انباشته از پیکر شهدای مقاومت ضد اسراییلی در جای جای خاور میانه به آن شهادت خواهد داد؛ بنابراین، نتانیاهو با لاپوشانی تمامی جنایت هایی که یهودیان و صهونیزم در طول تاریخ در حق اعراب کرده اند، اکنون با تکیه بر اصل معروف دشمن دشمن ما، دوست ماست، تلاش می کند خود را در کنار اعراب و بر علیه ایران تعریف کند.
این سیاست مزورانه و فریبکارانه اما پیش از آنکه بیانگر تغییر موضع و دیدگاه واقعی صهیونیزم در برابر اعراب باشد، نشان دهنده نگاه ابزاری و سلطه گرانه یهود به آل سعود و هم پیمانان عرب آن برای استفاده از آنها بر علیه یک قدرت اسلامی دیگر است.
نخست وزیر رژیم اسراییل به زعم خود برای متوقف کردن آنچه او به دروغ، «ماشین ترور» ایران می خواند دست به دامن تروریست ها و رژیم های حامی تروریزم در منطقه شده است و این نشان از استیصال، تنهایی و انزوای او دارد.
اما هیچیک از این تلاش ها، در نهایت، مانع از اراده کاخ سفید برای به سرانجام رساندن و اجرایی کردن توافقنامه اتمی با تهران نخواهد شد؛ زیرا به اذعان خود آنها، امریکا گزینه دیگری در اختیار ندارد.
این اذعان و اعتراف مقام های امریکایی، با ظرافت، پوشالی بودن ماهیت تهدیدهای پیشین این کشور از جمله اصل معروف «گزینه های روی میز» را نشان می دهد.
جان کری رسما گفت که اگر این توافق اجرایی نشود، "مهار ایران امکانپذیر نخواهد بود" و این یعنی اینکه امریکا از سر ناتوانی و عجز تن به توافق داده است و وقتی امریکا آشکارا احساس عجز می کند، پس آیا تلاش های یکجانبه کسانی مانند نتانیاهو یا سران سعودی که زیر سلطه و تحت الحمایه امریکا قرار دارند می تواند قادر به چنین کاری باشد؟
نتانیاهو با نفی مکرر این توافق، دیوانه وار از «توافق بهتر» سخن می گوید بدون آنکه آلترناتیو و بدیلی ارائه کند و او بهتر از هرکس دیگری می داند که توافق بهتری در کار نخواهد بود.
ناظران اما می گویند که با توجه به فضای حاکم بر کنگره امریکا، کسانی مانند نتانیاهو و آل سعود باید به دوران پس از رأی تایید کنگره و اجرایی شدن توافق فکر کنند.