شهادت عزیزان در بهسود، عامل عروج و فلاح آنها و مایه روسیاهی طرفداران امضای پیمان امنیتی و مدعیان حمایت غرب و امریکا از افغانستان
یک بار دیگر با دغده و ناراحتی عنوان می کنم که سران حکومت، مدعیان رهبری احزاب و سازمان ها، علمای اعلام اعم از حوزوی و دانشگاهی، طلاب و روحانیون و دانشجویان و دانش آموزان و تمام اقشار جامعه، بایستی هرچه زود تر خود را جمع و جور نموده برای نجات کشور طرح و نقشه نو فراهم کرده، با توکل برخدا و تکیه برنیروی بومی، برای نجات کشور و سروساماندهی اوضاع عمومی، نهضتی دیگر روی دست بگیرند.
به دنبال حادثه شهادت 22 تن از جوانان کشور توسط تروریستهای از خدا بی خبر طالب و بی توجهی و بی مبادالاتی سهوی و یاعمدی حکومت، حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری، رئیس عمومی مرکزفعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان، طی صدور پیامی، ضمن تسلیت شهادت این 22 تن جوان فداکار، به خانواده های داغدار و مردم افغانستان، این عمل تروریستی طالبان را به شدت محکوم کرد. در این پیام آمده است:
جامعه جهانی به خصوص امریکایی ها نه تنها در جهت تامین امنیت کشور هیچ کاری نمی کنند که حرکات آنان در شرایط کنونی کاملا مشکوک و سوال برانگیز به نظر می رسد و اینگونه پنداشته می شود که گویا آنها هم در توسعه و گسترش نا امنی و جنگ و ترور دست واضح و آشکار دارند و اگر یک چنین فرضیه ای صحت نداشته باشد پس چرا امریکایی ها هیچ اقدامی روی دست نمی گیرند و چرا تا کنون از خود هیچ واکنشی در برابر این همه توحش و بربریت نشان نمی دهند. مگر نه این است که امریکا با افغانستان پیمان امنیتی امضا کرده است؟ مگر نه این است که دست اندرکاران واشنگتن در شرایط قبل از امضا و برای فراهم کردن شرایط امضای این پیمان، باغ های سرخ و زرد به زمامداران کشور و مردم افغانستان نشان می دادند؟ مگر نمی گفتند که اگر این پیمان امضا شود به نفع تامین امنیت افغانستان است و اگر نشود سرنوشت افغانستان مانند سرنوشت عراق خواهد گردید؟ پس کو این همه ادعا و مدعای امریکایی ها؟ کجا شد این همه گلو پاره کردن طرفداران افغانی امضای پیمان امنیتی، حتی آندسته از حامیان امضای پیمان امنیتی که عمامه ای برسر و عبا و قبایی برتن داشتند و دارند و برای خود در اجتماع علمای مذهبی کشور جایگاه و پایگاهی ادعا میکنند؟ چرا حالا در برابر این همه بی اعتنایی و بی تعهدی امریکایی ها گلو پاره نمیکنند؟!!!
سم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
شهادت عزیزان در بهسود، عامل عروج و فلاح آنها و مایه روسیاهی طرفداران امضای پیمان امنیتی و مدعیان حمایت غرب و امریکا از افغانستان
..........................
چه طی هفته های اخیر، کشور، شاهد جنگ و خون ریزی های زیادی بوده و نیز در جریان بودم که وضعیت جنگی در ولایت میدان وردک نا مناسب است و فرزندان دلیر مدافع وطن در شرایط خطیری قرار گرفته اند اما اینک در جریان قرار گرفتم که در اثر حملات طالبان و بی تفاوتی و احیانا تعمد حکومت جهت رساندن سریع کمک به این عزیزان، چند پوسته سقوط کرده و نزدیک به 22 تن از عزیزان ما جانهای شیرین خود را از دست داده اند.
اگرچه این سربازان دلیر و با شهامت وطن، جهت پاسداری از مام وطن و انجام وظیفه دینی و انسانی در راستای حفظ تمامیت ارضی و دفاع از ثغور کشور و صیانت از نوامیس اسلامی و منافع ملی، وظایف خطیر خود را انجام داده و در نهایت جام شهادت نوشیدند و رفتند و از قفس این دنیای دنی و جورو وستم و نامردمی های برخی از دستجات انسان نمای این جهانی رهایی یافتند اما دراینجا چند نکته قابل تامل است:
1- رقم خوردن حوادث پی هم این چنینی در کشور نشان می دهد که افغانستان به سوی ناکجا آباد در حرکت است و با شتاب غیر منتظره ای به پیش می تازد و این خود زنگ خطر جدی به دولت افغانستان است که اگرچه تا هنوز به وظایف خود به صورت جدی عمل نکرده است حالا دلیل و انگیزه هرچه می خواهد باشد اما قطعا دست روی دست گذاشتن بیش ازین، نه تنها مسؤلیت خطیر دنیا و آخرت را متوجه سردمداران حکومت وحدت ملی می کند ولی اگر بیش ازاین اهمال کاری و بی توجهی صورت بگیرد، ادامه حیات یکایک این سردمداران نیز در معرض مخاطره قرار خواهد گرفت و حتی ممکن است برخی بنابر مصالحی از ناحیه مخالفین دولت خاطر آسوده داشته باشند اما مطمئنا باشند که یک روزی این ملت پاسخ قاطعی ازین ها خواهند خواست و فرد فرد آنان را اگر نتوانند در دادگاه های کشور حاضر نموده، به خاطر اشتباهات فاحش شان محاکمه کنند، اما مطمئنا در پیشگاه خدا و دادگاه تاریخ خواهند ایستاد و با مدارک دردست داشته خود به محاکمه مخاطره آمیز آنان خواهند پرداخت.
2- یکی از عوامل عمده حوادث به وجود آمده اخیر، ناشی از اختلافات موجود میان جریان ها و به اصطلاح رهبران کنونی احزاب، سازمان ها و جریان های دینی و فرهنگی این جامعه است. طبعا اگر اختلافات و دوئیت و چسپیدن به منیت ها و تمرکز به تسویه حساب های گروهی وجناحی بیش ازین طول بکشد و هر فرد و جریانی تنها وفقط به منافع انحصاری خود بیاندیشند، مطمئن باشند که دیری نخواهد پایید که همین فرصت اندک را هم ازدست داده و ممکن است آن روز فرا برسد که دستاک ناپاک دشمن دربیخ گوش شان نمایان گردد و آنگاه است که گلوی هریکی از رهبران و مدعیان مدیریت جامعه تنها تنها فشرده گردیده و دنیا را بسیار مفتضحانه به درود خواهند گفت. از همین رو است که به صلاح به نظر می رسد تا هرچه زود تر خود را جمع و جور کرده با درک منافع دینی و ملی کشور، در کنارهم قرار گرفته، قدرت و توانایی خویش را متمرکزنموده، برای صیانت و حفاظت از کیان اسلامی و ملی مردم خویش، اقدامات به جا و سنجیده شده ای را در پیش بگیرند.
3- مردم عزیز نیز فرصت زیادی ندارند. از هر طبقه و طایفه و از هر قماش و قشر، بایستی توجه به اوضاع کنونی و آینده داشته، با آگاهی و بیداری جهت انسجام صفوف خود فکر نموده، ازین پس گول تبلیغات این و آن را نخورده، در جهت مصالح علیای اسلامی و ملی، در چارچوکات و مسیری قراربگیرند که آنان را به سر منزل مقصود می رساند.
4- و در نهایت معلوم می گردد که جامعه جهانی به خصوص امریکایی ها نه تنها در جهت تامین امنیت کشور هیچ کاری نمی کنند که حرکات آنان در شرایط کنونی کاملا مشکوک و سوال برانگیز به نظر می رسد و اینگونه پنداشته می شود که گویا آنها هم در توسعه و گسترش نا امنی و جنگ و ترور دست واضح و آشکار دارند و اگر یک چنین فرضیه ای صحت نداشته باشد پس چرا امریکایی ها هیچ اقدامی روی دست نمی گیرند و چرا تا کنون از خود هیچ واکنشی در برابر این همه توحش و بربریت نشان نمی دهند. مگر نه این است که امریکا با افغانستان پیمان امنیتی امضا کرده است؟ مگر نه این است که دست اندرکاران واشنگتن در شرایط قبل از امضا و برای فراهم کردن شرایط امضای این پیمان، باغ های سرخ و زرد به زمامداران کشور و مردم افغانستان نشان می دادند؟ مگر نمی گفتند که اگر این پیمان امضا شود به نفع تامین امنیت افغانستان است و اگر نشود سرنوشت افغانستان مانند سرنوشت عراق خواهد گردید؟ پس کو این همه ادعا و مدعای امریکایی ها؟ کجا شد این همه گلو پاره کردن طرفداران افغانی امضای پیمان امنیتی، حتی آندسته از حامیان امضای پیمان امنیتی که عمامه ای برسر و عبا و قبایی برتن داشتند و دارند و برای خود در اجتماع علمای مذهبی کشور جایگاه و پایگاهی ادعا میکنند؟ چرا حالا در برابر این همه بی اعتنایی و بی تعهدی امریکایی ها گلو پاره نمیکنند؟!!!
به هر حال اوضاع و احوال کنونی و نیز سیر حوادث تاریخی در کشور و دیگر کشورها و نیز از نگاه قرآن و اسلام ثابت می کند تا زمانی که مردم، خود هشیار نشوند و براساس منافع دینی و ملی خود نیاندیشند و به پا نشوند و برای تحق عدالت و تامین امنیت و برگرداندن استقرار و بازسازی و نوسازی افغانستان قدم برندارند، نه تنها کشورهای بیگانه هیچ کمکی به ما نخواهد کرد که از بی حالی و بی مبالاتی ما سؤ استفاده کرده، با تقویت گروه های تروریستی در جهت تامین منافع خود گام خواهند گذاشت.
بنابراین ضمن اینکه شهادت این عزیزان و سایر جوانانی که در روزهای اخیر جانهای عزیز خود را جهت دفاع از منافع دینی و ملی میهن ازدست داده اند به خانواده های داغدار و تمام مردم افغاستان تسلیت می گویم، این عمل تروریستی گروه طالبان را به شدت محکوم کرده، یک بار دیگر با دغده و ناراحتی عنوان می کنم که سران حکومت، مدعیان رهبری احزاب و سازمان ها، علمای اعلام اعم از حوزوی و دانشگاهی، طلاب و روحانیون و دانشجویان و دانش آموزان و تمام اقشار جامعه، بایستی هرچه زود تر خود را جمع و جور نموده برای نجات کشور طرح و نقشه نو فراهم کرده، با توکل برخدا و تکیه برنیروی بومی، برای نجات کشور و سروساماندهی اوضاع عمومی، نهضتی دیگر روی دست بگیرند.
والسلام علیکم و رحمت الله وبرکاته
سیدعیسی حسینی مزاری
13-4-94 کابل- افغانستان