محمدرضا بهرامی؛ سفیر ایران در کابل میگوید که ایران از هیچ گروه هراس افکنی پشتیبانی نمیکند و پشتیبانی از این گروهها برای ایران و منطقه سودمند نیست.
آقای بهرامی در گفتگو با طلوع نیوز، طالبان و دیگر گروههای هراسافکن را ابزار تولید بیثباتی و ناامنی در منطقه دانست و گفت که این گروهها تهدیدی برای منطقه و جهان هستند.
وی افزود:"ایران و طالبان هیچ رابطهای ندارند. در راهبرد امنیتی ایران هیچ پیوندی با گروههای هراسافکن تعریف نشده و هرگونه ارتباط با این گروهها به ضرر ایران، منطقه و خارج از منطقه است".
بهرامی ادامه داد:"ما یکهزار کیلومتر مرز مشترک با افغانستان داریم و در راهبرد دایمی ما توسعه و حمایت از دولت مرکزی افغانستان وجود دارد. ما از این گروهها حمایت نمیکنیم."
بهرامی گزارش چند روز قبل وال استریت ژورنال را درباره تامین مالی گروهی از طالبان توسط ایران در افغانستان برای رویارویی با داعش را بیبنیاد و غیر منطقی دانست.
صرف نظر از اظهارات سفیر ایران در کابل، به باور کارشناسان مسایل منطقه نیز ایران خود یکی از کشورهایی است که همواره قربانی هراس افکنی، تروریزم و ناامنی در منطقه به ویژه در افغانستان بوده است.
ناظران مستقل باور دارند که اصولا یکی از اهداف توسعه تروریزم در منطقه، تضعیف و مهار قدرت رو به گسترش ایران است که به وسیله دشمنان این کشور در منطقه و جهان، طراحی و اجرایی می شود.
اتهام حمایت ایران از گروه های تروریستی، از جمله ادعای اخیر روزنامه امریکایی وال استریت ژورنال مبنی بر حمایت ایران از طالبان در برابر داعش در افغانستان، اگر درست باشد به معنای آن است که ایران آگاهانه با کشورهای متخاصم در منطقه و فرامنطقه همدست شده؛ تا تروریزم و هراس افکنی در افغانستان را تقویت کند.
این در حالی است که این کشور، خود عملا درگیر مبارزه ای سخت و واقعی با تروریزم در کشورهای همسایه خود است و اگر اتهامات وال استریت ژورنال درست باشد، این در واقع، ناقض استراتژی مبارزه با ترور ایران در کشورهایی مانند عراق و سوریه و سایر کشورهاست.
از جانب دیگر، ایران در زمان حاکمیت طالبان بر افغانستان، نه تنها هیچ رابطه و پیوندی با این گروه نداشت؛ بلکه از جبهه ضد طالبان حمایت می کرد و در پی تشدید تنش ها با این گروه، هزاران نیروی نظامی را در مرز با افغانستان به هدف آمادگی برای مقابله با تهدیدهای احتمالی تروریزم بین المللی و مواد مخدر از طریق افغانستان، مستقر کرد.
قتل فجیع ۹ دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی در مزار شریف، پس از اشغال این شهر به دست طالبان نیز از دیگر مصادیق ناهمخوانی اهداف و منافع ایران و تروریست هاست.
اینکه اکنون داعش در افغانستان نیز ظهور کرده، به تنهایی دلیل نمی شود که تهران به طالبان نزدیک شود؛ تا در امر سرکوب داعش، به این کشور کمک کنند.
طالبان و داعش، هردو از نظر تهدید و خطری که برای امنیت و ثبات منطقه ایجاد می کنند، برابر اند و این برای حاکمیت هایی که خود را در معرض و چشم انداز اهداف خرابکارانه گروه های هراس افکن می بینند، به یک اندازه اهمیت دارد.
با وجود همه اینها نباید فراموش کرد که سفیر ایران در کابل، چندی پیش اظهار داشت که ایران با طالبان رابطه ای ندارد؛ اما بر این گروه، اشراف اطلاعاتی دارد. این شاید همان چیزی باشد که وال استریت ژورنال را به این نتیجه انحرافی رسانده که ایران از طالبان حمایت می کند؛ در حالی که اشراف اطلاعاتی بر گروهی که تهدید یا خطری را متوجه یک کشور می کند، از الزامات مهم راهبردهای امنیتی مدرن محسوب می شود و تفاوتی نمی کند که این اشراف اطلاعاتی بر طالبان اعمال شود یا داعش یا هر گروه تروریستی دیگر.
ایران همواره از یک افغانستان آرام و باثبات حمایت کرده است و این بدون شک، در راستای منافع ملی آن کشور است؛ زیرا یک افغانستان بحران زده، ناامن، بی ثبات و درگیر جنگ با تروریزم، به زیان ایران هم هست؛ به این دلیل که از یکسو زمینه حضور نیروهای خارجی در همسایگی اش فراهم می شود و از سوی دیگر، امکان توسعه این وضعیت به کشورهای همسایه افغانستان نیز وجود دارد.
همچنین کمترین سود و بازدهی یک افغانستان آرام و باثبات برای ایران، بازگشت میلیون ها مهاجر به کشور و پایان روند مهاجرت سیل آسای شهروندان افغانستان به ایران است؛ این در حالی است که در همکاری سیاسی و نظامی ایران و طالبان، هیچ سود و منفعتی متصور نیست و فقط یک حماقت می تواند چنین رابطه ای توجیه کند!