رئیس جمهور غنی روز سه شنبه به قندهار رفت؛ جایی که او با بیان اینکه قلب سیاسی افغانستان است و بی ثباتی قندهار بی ثباتی تمام افغانستان می باشد می گوید: والی قندهار نماینده خاص من است و در این ولایت، قدرت دیگری وجود ندارد.
رئیس جمهور ابتدا از قول اردوی ۲۰۵ اتل دیدن کرد و بعد از آن با بزرگان، علمای دینی، رئیس و اعضای شورای ولایتی و نمایندگان جامعه مدنی قندهار دیدار نمود.
محمد همایون عزیزی؛ والی قندهار در ابتدا گفت که وضعیت امنیتی قندهار بهتر شده؛ اما در عرصه حکومت داری مشکلاتی وجود دارد.
شماری از بزرگان قومی قندهار هم از تلاش های او در زمینه صلح و اصلاحات، حمایت کردند.
رئیس جمهور هم با بیان اینکه والی قندهار نماینده خاص من است گفت که در این ولایت قدرت دیگری وجود ندارد و یک اراده و عزم وجود دارد و ما مشترکاً با همدیگر کار می کنیم.
او افزود: برای ما مشکلات به میراث مانده است؛ اما برای حل آن عزم و اراده قوی داریم.
سفر رییس جمهور به قندهار از دید بسیاری از کارشناسان، یکی از مهم ترین سفرهای ولایتی او پس از ریاست جمهوری محسوب می شود.
قندهار با وجود آنکه دیگر مانند ۸ ماه پیش، نماینده پرقدرتی در ارگ ریاست جمهوری ندارد، اما هنوز هم یکی از اصلی ترین کانون های قدرت در افغانستان به شمار می رود؛ بنابراین، تعبیر اشرف غنی از قندهار به عنوان «قلب سیاسی افغانستان» هرچند شاید اندکی بیش از معمول، اغراق آمیز به نظر برسد؛ اما زیاد هم بی ریشه در تاریخ گذشته سیاست افغانستان نیست.
سخنان آقای غنی در حاشیه دیدار او از قندهار، نشانگر آن است که او نسبت به جایگاه تعیین کننده و تاریخی این ولایت به خوبی آگاه است و در خصوص دوگانگی کانون های قدرت کابل و قندهار در گذشته تاریخی افغانستان نیز هوشیارانه التفات دارد.
وقتی او می گوید که والی قندهار نماینده خاص اوست و غیر از والی، هیچ قدرت دیگری در قندهار وجود ندارد، این پیش از آنکه برآمده از یک احساس اطمینان نسبت به سلطه دولت مرکزی کابل بر قلب سیاسی افغانستان باشد، بیشتر برآمده از نگرانی و بدبینی تاریخی است که کابل نسبت به قندهار دارد.
حتی تعبیر «قلب سیاسی افغانستان» هم بیشتر یک تعبیر کنایه آمیز از جایگاه موازی قدرت قندهار به موازات اداره سیاسی کابل است؛ زیرا این تعبیر در عین حال که اهمیت و تعیین کنندگی سیاسی قندهار از دید رییس جمهور را تبیین می کند، به دوگانگی و رقابت تاریخی کابل و قندهار نیز چشم دارد.
آقای غنی در ادامه، با این بیان که والی قندهار نماینده ویژه اوست و قدرتی غیر از او در قندهار وجود ندارد، تلویحا این معنا را مورد تأکید قرار می دهد که قلب سیاسی افغانستان، اکنون در مشت وی است و به این ترتیب، اگر پندار واقعیت هم داشته باشد این شاید جزو نادر دوره های تاریخی باشد که کابل کاملا بر قندهار سلطه و استیلا دارد؛ زیرا هرگز امکان ندارد که یک بدن، دو قلب داشته باشد که یکی کابل باشد و یکی قندهار. توازی این دو قلب، همواره در طول تاریخ یا بر غلبه یکی بر دیگری انجامیده و یا به انقسام نانوشته شمال- جنوب منجر شده است.
با اینهمه به باور کارشناسان، تعبیرها همواره روایتگر خوب واقعیت ها نیستند.
همین دو روز پیش بود که برخی از اعضای پارلمان با اعتراض مدعی شدند که حامد کرزی؛ رییس جمهوری پیشین، در کنار دولت مرکزی، یک قدرت موازی و در سایه تشکیل داده است. از قضا او هم چندی پیش به قندهار؛ زادگاه و مرکز اصلی قدرت قومی اش سفر کرده بود و به باور کارشناسان، این همان دوگانگی کابل و قندهار است که در این مقطع از تاریخ سیاسی افغانستان، به صورت دوگانه کرزی- احمدزی بروز کرده است.
اگرچه آقای اشرف غنی گفت که والی قندهار نماینده خاص او در قندهار و تنها قدرت حاکم در این ولایت است؛ اما او نمی تواند فراموش کند که بخشی از قدرت اش در بحران های پس از انتخابات را مدیون حمایت های وسیع کرزی ها از جمله حشمت کرزی؛ مرد مقتدر خاندان کرزی است که کشته شد.
آقای غنی اگرچه به رسم سپاسگزاری از خدمات و زحمات حشمت کرزی فقید، یادبود به عمل آورد و بر ادامه راه او تاکید کرد؛ اما واقعیت این است که او نمی تواند قدرت سنتی کرزی ها و پوپلزایی ها در قندهار را کاملا نادیده بگیرد و بر انحصار قدرت در قلب سیاسی افغانستان توسط والی برگماشته خود تاکید بگذارد.
به طور خلاصه می توان چنین جمع بندی کرد که حکومت کابل برای سلطه کامل بر قلب سیاسی افغانستان، سفری به دشواری سفر قندهار در پیش دارد!