اشرف غنی؛ رئیس جمهور، خواستار بازداشت و پیگرد قانونی رهبران طالبان افغان در پاکستان شده است.
او در نامهای محرمانه به حکومت پاکستان، خواستار بازداشت و پیگرد قانونی رهبران طالب که در کویته و پیشاور پاکستان زندگی میکنند، شده است.
آقای غنی همچنین خواستار افزایش عملیاتهای امنیتی علیه شبکه حقانی شده و از پاکستان خواسته پناهگاههای طالبان را در آن کشور نابود سازد.
وی گفته که هیچیک از جنگجویان طالبان نباید در پاکستان درمان شوند و در ضمن پاکستان باید با تبادل زندانیان با افغانستان موافقت کند.
گفته شده که بخشی از نامه رئیس جمهور به حکومت پاکستان این است که مواد کیمیایی و وسایل برقی که طالبان از آن بمب میسازند، نباید در دسترس آنها قرار گیرد.
هفته پیش روزنامهای در پاکستان نوشت که دولت پاکستان به گروه طالبان افغان هشدار داده است که اگر عملیات بهاری خود را در خاک افغانستان "فورا متوقف نسازد، باید منتظر عواقب آن باشد."
این نامه در حالی منتشر می شود که از دید کارشناسان و ناظران روابط افغانستان و پاکستان، درخواست تازه ای از پاکستان در این نامه، مطرح نشده است.
مواردی که در بالا ذکر شد چیزی نیست که پیش از این از سوی دولتمردان افغانستان با مقام های پاکستانی در میان گذارده نشده باشد.
در واقع ۱۳ سال رفت و آمدهای مکرر حامد کرزی؛ رییس جمهوری پیشین به پاکستان، حول همین محورها می چرخید؛ اما در نهایت، هیچ نتیجه و پیامدی در قبال نداشت.
هرچند شاید گفته شود که آقای کرزی، هرگز به دنبال دستگیری رهبران طالبان مستقر در پاکستان نبود؛ اما صرف نظر از موارد جزئی مذکور در این نامه، صلح چیزی نیست که بدون دستیابی به نکات ذکرشده در این نامه قابل دستیابی باشد.
مهم تر از صلح، راستی آزمایی پاکستان است. حکومت اشرف غنی، از همان ابتدا با رویکرد غلیظ پاکستان گرایی و نزدیک شدن به پاکستان، روی کار آمد و در این راه و راستا، گام های بلند و بزرگی نیز برداشت؛ اما در نهایت، به باور ناظران و فعالان سیاسی افغانستان، نه تنها چیزی عاید وی نشد؛ بلکه وضعیت روز به روز بدتر می شود و تروریست ها، قدرتمندتر از پیش، وارد عمل شده اند.
نکته قابل توجه دیگر این است که محتوای این نامه درست در زمانی منتشر می شود که به عقیده تحلیلگران، بهترین زمان برای راستی آزمایی پاکستان است.
تاکنون از سوی پاکستان، هرچه به نظر رسیده، شعار و وعده و مواضع دلگرم کننده اما بی مصرف دیپلماتیک بوده است؛ اما دولت اشرف غنی، گام های عملی زیادی برای برآورده کردن خواست های پاکستان برای تسهیل تحقق خواسته های کابل، برداشته است.
هزینه ای که افغانستان برای گرم تر کردن روابط خود با پاکستان پرداخته، هرگز با آنچه در مقابل، به دست آورده است، قابل مقایسه و ارزش یابی نیست.
به عنوان نمونه، به رغم مخالفت های شدید و سنگینی که در داخل کشور با این امر، شد و می شود، اشرف غنی، به هدف راضی کردن پاکستان، آشکارا از هند فاصله گرفت و به رغم سفر چندی پیش او به دهلی نو که با تأخیر و تأنی فراوان انجام شد، روابط دو کشور، هرگز دیگر مانند گذشته نیست.
حتی شماری از منتقدان می گویند که ثمره این برخورد اشرف غنی، تقلیل روابط افغانستان و هند از استراتژیک به عادی، از پیامدهای این بی اعتنایی خودخواسته و ارادی بوده است.
اشرف غنی همچنین یک پروتکل مهم خرید سلاح های سنگین از هند را به حال تعلیق درآورد و در برابر آن، شماری از افسران نظامی افغانستان را برای «آموزش» به پاکستان اعزام کرد.
امضای متن نهایی یا پیشنویس تفاهم نامه استخباراتی با سازمان جاسوسی آی اس آی نیز که جنجال ها و بازخوردهای بحث برانگیز آن همچنان ادامه دارد، گام دیگر اشرف غنی در این زمینه بود.
در مقابل اینهمه، پاکستان آیا اقدام عملی ملموس و مؤثری برای صلح کرده است؟
پاسخ متاسفانه به صورت ناامیدکننده ای، منفی است.
بنابراین، نامه ارسالی اشرف غنی به مقام های اسلام آباد، شاید در پی این سرخوردگی ها از رفتار دوگانه پاکستان و زیر فشار شدید افکار عمومی داخل افغانستان صورت می گیرد؛ اما این تردید کماکان به قوت خود باقی است که آیا پاکستان این نامه را خواهد خواند؟
آنچه در گذشته تجربه شده، نشان می دهد که پاسخ این پرسش نیز منفی است؛ زیرا حامد کرزی، سلف اشرف غنی نیز نامه های مشابهی فراوانی به مقام های ارشد اسلام آباد و همچنین شخصیت های سیاسی و مذهبی آن کشور، به هدف ترغیب آنها برای همکاری به برقراری صلح در افغانستان فرستاد؛ اما در نهایت، هیچ پاسخی نگرفت.