سیدحسن نصرالله؛ دبیر کل حزب الله لبنان در سخنرانی یکشنبه شب خود به مناسبت سالگرد آزادی جنوب لبنان گفت که یکی از علل قدرت اسراییل در چند دهه گذشته گسترده کردن نبرد بود، خطر تکفیری کمتر از خطر اسراییل نیست.
وی افزود: اگر جلو سیطره داعش بر مناطق سوریه گرفته می شد آنچه در عراق اتفاق افتاد، رخ نمی داد. تمام اشخاصی که در برابر داعش در سوریه سکوت کردند مسؤول رویدادهای عراق هستند؛ اما آنهایی که جنگیدند مسؤولیت به عهده شان نیست.
بر اساس همین دیدگاه در سوریه جنگیدیم و امروز در کنار برادران سوری، ارتش، مقاومت و مردم سوریه می جنگیم و معتقدیم این دفاع از همه در سوریه، لبنان، عراق و یمن است.
نصرالله تصریح کرد: علي رغم مسايل منطقه اي ما اينجا در جنوب لبنان مي مانيم و مراقب دشمن اصلي و جنگ اصلي هستيم. ما اين جبهه را ترك نكرده و نخواهيم كرد و آمادگي خود را حفظ كرده و مسايل حاشيه اي ما را از آن بازنمي دارد. بدانيد كه مقاومت در بالاترين سطح آمادگي است.
سخنرانی تازه سید حسن نصرالله به باور کارشناسان مسایل خاور میانه و جهان اسلام، مسایل بسیاری را برای دوستان و دشمنان حزب الله و مقاومت روشن کرد.
او در این سخنرانی به همه نشان داد که به رغم درگیری های سنگین و طولانی در سوریه و در مرزهای لبنان، چیزی از قدرت مقاومت کم نشده است.
نصرالله همچنین خاطرنشان کرد که شکست در سوریه، خیال باطل کسانی است که برای چنین آرزویی لحظه شماری می کنند؛ اما هرگز به آن نخواهند رسید.
از نظر او و حزب الله، سوریه خط مقدم نبرد با ایدئولوژي ترور و تکفیر است که از یکسو به دلیل تعهدی که حزب الله در قبال حفاظت و دفاع از ارکان و اضلاع محور مقاومت دارد صورت می گیرد و از جانب دیگر، بر اساس استراتژی حزب الله در حمایت از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی لبنان در برابر جریان های تکفیری و تروریستی مورد حمایت اعراب و غرب و اسراییل.
سیدحسن نصرالله همچنین کسانی را که در اثر ندانم کاری، غفلت یا میل انحرافی باطنی، زمینه ساز وضعیت جاری در عراق و سوریه شده اند به شدت نکوهش کرد و افزود که مقاومت و مردم خاور میانه همواره آنها را سرزنش خواهند کرد و هرگز از خطاکاری آنان چشم پوشی نخواهند کرد.
در این میان، از نظر صاحب نظران و کارشناسان، نکته کلیدی و عمیقا قابل تأمل در اظهارات اتقلابی رهبر حزب الله لبنان، مقایسه خطر تکفیر و ترور با خطر سلطه گری اسراییل در منطقه بود و این واقعیتی است که بارها در جریان نبردها و بی ثباتی های منطقه ای به اثبات رسیده است. از جمله می توان به وضعیت جاری در یمن، عراق، سوریه و... اشاره کرد که منافع تروریزم تکفیری با منافع سلطه گری صهیونیستی، دقیقا در یک راستا قرار گرفته است.
یکی از مهم ترین نشانه های این همخوانی و اشتراک منفعت ها میان ترور و تکفیر و سلطه، جنگ خونین و ویرانگر سال گذشته در غزه بود که در آن، رژیم کودک کش اسراییل، از همه جوانب، مردم بی دفاع غزه را آماج قرار داده بود؛ اما تروریست های تکفیری با سکوت استراتژيک در این خصوص، کماکان در این سوی دیگر، سرگرم سربریدن جوانان مسلمان و ویرانی شهرها و آوارگی زنان و کودکان مظلوم و بی دفاع مسلمین بودند.
به تعبیر دیگر، این گروه های تکفیری و تروریستی نیز درست همان کاری را می کردند و می کنند که اسراییل در غزه می کرد.
یکی دیگر از موارد قابل مقایسه در این زمینه، بحران جاری در یمن و فجایعی است که رژیم آل سعود بر علیه مردم بی دفاع و بی پناه یمن به وجود آورده است.
در یمن نیز این فقط غیر نظامیان بی گناه شامل کودکان و زنان و سالمندان هستند که بی رحمانه آماج قرار می گیرند و کشته می شوند و در غزه نیز همین گونه بود.
در یمن نیز عربستان سعودی، شهری کوچک و مزدحم و متراکم مانند صعده را تماما منطقه نظامی اعلام می کند و در غزه نیز اسراییل دقیقا همین کار را کرده بود و به همین دلیل، به هر جنبنده ای شلیک می کرد؛ بنابراین، تکفیر و ترور و رژيم های عربی که از آن حمایت های وسیع مالی و تسلیحاتی می کنند، دو روی سکه سلطه گری از نوع صهیونیستی آن هستند و مقاومت، مسؤولیت خود می داند که در برابر هردو تهدید، به یک اندازه، ایستادگی نشان دهد و پیروزی بر تکفیر و ترور در یمن و عراق و سوریه و لبنان و... بدون تردید، یکی از وجوه پیروزی بر سلطه گری صهیونیستی خواهد بود و حضور حزب الله در جنوب لبنان و در خط مقدم نبرد با صهیونیزم درست به اندازه حضور این نیرو در سوریه و در خط مقدم نبرد با تروریزم، اهمیتی مساوی دارد.