در نسبت فهم ژرف و عمل نکو سخن بسیار آمده است، این که میان این دو نسبت چگونه است. آیا می توان نسبت علت و معلولی برقرار دانست و عمل نیک را زاده فهم درست دانست یا آنکه عمل از جنس ولون دیگر و فهم از لون دیگر است.
شاید در این میان مکتب های گوناگون فکری سخنان متفاوت گفته اند. اما اگر از سخنان فراوانی که در این زمینه گفته شده است بگذریم و به تجربه های بشری نگره و نگاهی بیافگنیم در خواهیم یافت که عمل نیکو از آن کسانی است که دید و نگره ژرفتر و عمیق تر داشتهاند.
در میان سلسله ژرف اندیشان، ژرف اندیش ترین آدمیان پیامبران اللهی هستند که با دید نافذ و نگاه عمیق به عمل نکو مبادرت ورزیده اند و حاصل این نگاه ها میراثی است که بشریت کنونی از آنها به ارث برده و زندگی خود را با آن نگاه ها وعمل ها، عمق بخشیده اند. بعد از پیامبران کسان دیگری در این سلسله قرار می گیرند که هر کدام به نحوی زندگی آدمیان را روشنی بخشیده و راهی نوی به سوی نیکویی ها فراراه انسان گشوده اند.
باری؛ عرصه سیاست و کنش های سیاسی از آن عرصه هایی است که نیازمند دید ژرف تر و نگاه عمیق تر به احساسات و باورهای دینی و ملی مردم از یک سوی و قبض و بسط جغرافیایی خود از سوی دیگر است. اگر سیاست ورزی با دیدگاه عمیق و پر بار از زمینه های نظری باشد اعلام مواضع و ایجاد ارتباط خارجی و یا داخلی از استوانه های استواری برخوردار خواهد بود و اگر نه آسیب های نادانی تمام وجوه زندگی آدمیان را تحت تاثیر و تاثر قرار خواهد داد.
اگر اسب خیال نرانیم و جهان را به تجربه بنگریم و با دید ژرف تر و نگاه نافذتری به سیاست های حکومت خود بپردازیم به این نکته بیشتر تفطن خواهیم یافت و نسبت میان درک درست و عمل نکو را بهتر درک خواهیم کرد. در اوصاف رئیس جمهور اشرف غنی گفته می شد که او نگاه و نگره ژرف تری به مردم افغانستان و باورهای ملی و دینی مردم سرزمین خود دارد و با این ذهن گرانبار در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری شرکت جسته که بتواند خدمتی به مردم خود انجام دهد و دین خود را نسبت به مردم خود ادا کند.
از این جهت بود که اندک خوش بینی ایجاد گشته بود که با ژرف اندیشی ای که او دارد عمل او نیز استوارتر و محکم تر و با صلابت تر خواهد بود و خواهد توانست کشتی شکسته تاریخی را از ورطه بیرون آورد و در ساحل نجات رساند.
کسی که نام متفکر دوم جهان را با خود می کشد این اطمینان و اعتماد را بیش از پیش به وجود می آورد و آینده را در روشنایی اندیشه او بهتر می توانست دید؛ اما گویا نه نگاه رئیس جمهورغنی آن ژرفا و عمق را داشته و نه نگاه مردم به اشرف غنی از چنان پایه های محکم و استوار معرفتی برخوردار بوده است.
او در اتخاذ سیاست خود نسبت به بحران یمن بی مهابا و بی آن که اندیشه کند یا ظرافت ها و حساسیت های مردم خود را در نظر گیرد، طرفداری خود را از حکومت عربستان سعودی اعلام کرد. مردم، نهادهای گوناگون سیاسی و مدنی اینک در صدد تخطئه موضع او برآمده اند و با نقدهای شدید مواضع و دید گاه های سیاسی او را به چالش کشیده اند.
موج مخالفت ها با سیاست اشرف غنی در هفته گذشته و همزمان با اعلام مواضع او آغاز یافت و در این هفته نیز هم چنان مواج تر و پر طنین تر ادامه یافته است.
این موج مخالفت از سیاست مداران دولتی تا خارج از حکومت را احتوا کرده و هر کدام از زاویه و منظری به نقد او کمربسته اند. در فضای مجازی سخن از آنست که ممکن است اشرف غنی در حملات زمینی علیه کشور یمن نیز نیرو بفرستد، اگر این اشتباه تاریخی را مرتکب شود و چنین عمل نسنجیده را انجام دهد، بی تردید موج واکنش ها فراگیرتر خواهد شد و هیچ شک نباید کرد که حکومت او را دچار بحران جدی خواهد ساخت.
یکی از کاربران صفحه اجتماعی نوشته بود که با توجه به شناختی که از رژیم ال سعود وجود دارد و دشمنی آشکاری که آن رژیم با اماکن مقدسه و زیارتگاه های مسلمانان دارد هیچ بعید نمی داند که برای تهییج افکار عمومی مسلمانان، حرم های شریفین را هدف موشک قرار دهد آنگاه این جنایت را به دوش حوثی های یمنی بیافگند تا افکار عمومی را علیه گروه حوثی که با اندیشه های مذهب وهابیت چندان سازگار نیست بر انگیزد و به بهانه حرمین شریفین به شدت حملات خود بیفزاید.
در این یک هفته ای که از اعلام حمایت اشرف غنی از مواضع عربستان سعودی علیه یمن می گذرد تا هنوز شخصیت های مهم سیاسی و نهادهای مدنی به نقد سیاست حکومت اشرف غنی پرداخته اند و اتخاذ سیاست او را مورد سخت ترین انتقادهای خود قرار داده اند.
داکتر رنگین داد فر اسپنتا مشاور امنیت ملی حکومت کرزی در یک اظهار نظر صریح، سیاست اشرف غنی را بازی با آتش تشبیه کرده است و گفته که افغانستان در طول تاریخ خود هیچ گاه در جنگ در کنار حکومت سعودی قرار نداشته است.
وی هم چنان افزوده است که وضعیت سیاسی کشور ما ایجاب نمی کند که افغانستان موضع همراهی با سعودی در پیش گیرد این گونه موضع گیری با واکنش منفی یکی از همسایگان بزرگ افغانستان مواجه می شود که روابط نیک همسایگی از یک سوی و سنخیت های مهم فرهنگی، دینی و تاریخی از سوی دیگر دارد.
لذا برحکومت افغانستان است که به اتخاذ سیاست خارجی خود خوب اندیشه کند آنگاه به عمل بپردازد. هم چنان در روزهای اخیر شاهد گردهمآیی ها و تدویر نشست های خبری از سوی نهادهای مدنی کشورهستیم که سیاست خارجی حکومت را مورد نقد قرار داده اند و خواستار اصلاح سیاست خارجی کشور شده اند.
به هر روی سیاست به مثابه یک حوزه عمومی تنها در اختیار حکومت قرار ندارد که حکومت هر خواسته ای را بر مردم تحمیل کند. رئیس جمهور اشر ف غنی نیز باید اندیشه کند و نسبت به تغییر سیاست خود در قبال بحران یمن چنان عمل کند که زمینه های بحران بیشتر در کشور فراهم نگردد.