اشرف غنی حمایت خود را از عربستان سعودی در ارتباط به جنگ جاری در یمن اعلام کرده است.
در خبرنامه ریاست جمهوری آمده:"افغانستان در دفاع از سرزمین مقدس حرمین شریفین با تمام نیرو در کنار دولت و مردم برادر و مسلمان کشور عربستان سعودی، در صورت بروز هر نوع تهدید قرار دارد."
اعلامیه افزوده که این تصمیم با مشورت شورای سراسری علما، روحانیون و رهبران سیاسی و جهادی کشور گرفته شده است.
در خبرنامه گفته شده که دولت و مردم افغانستان روابط عمیق تاریخی و دینی با عربستان داشته و دفاع از سرزمین مقدس را دَین هر مسلمان میدانند.
در ادامه تاکید شده که دولت افغانستان به اصل مردم سالاری و مشروعیت نظام قانونی در یمن باور داشته و از حکومت قانونی آن کشور حمایت مینماید .
خبرنامه افزوده که با درک تجارب تلخ و ناگوار از عواقب جنگ و ناامنی، افغانستان طرفدار راه حل صلح آمیز بحران یمن بوده و از تمام کشورهای اسلامی و رهبران آنان میخواهد که به همکاری سازمان کنفرانس اسلامی و سازمان ملل در راستای ایجاد صلح در این کشور تلاش نمایند.
در این شکی نیست که افغانستان کشور مستقلی است که حتی اگر به خود حق دهد در حد یک موضع گیری جانبدارانه سیاسی در مورد یک موضوع داغ و حساس بین المللی هم ابراز استقلال کند، امیدوارکننده است؛ اما آیا واقعا موضع اخیر اشرف غنی در خصوص حمایت از تجاوز سعودی به یمن، مستقلانه بود؟ آیا آقای غنی، با این موضع گیری، بیشتر سعی نکرد، در بدل این حمایت مضحک و بی حاصل و بی مصرف، حمایت سران سعودی از صلح اشرف غنی با تروریست ها یا دست کم قطع حمایت آن رژیم از تروریزم را به دست آورد؟
آیا این گمانه که چون عربستان و امریکا و دیگر متحدان و شرکای شان در یک جبهه قرار گرفته اند، اشرف غنی هم سعی کرده است در کنار آنها علیه غیر نظامیان یمنی بایستد، اشتباه است؟
صرف نظر از اینکه پاسخ این پرسش ها مثبت است یا منفی، اشرف غنی، در بدترین وضعیت، حتی اگر نمی توانست موضعی شبیه سازمان بی مصرف و منفعل ملل متحد اتخاذ کند، حد اقل می توانست سکوت کند.
افغانستان در طول تاریخ ثابت کرده است که بیطرفی، بهترین موضع ممکن برای منافع، حاکمیت و امنیت ملی این کشور بحران زده است.
در جریان جنگ جهانی دوم، افغانستان اعلام بی طرفی کرد و در نتیجه، وقتی تمام دنیا در آتش می سوخت، افغانستان در امنیت به سر می برد.
فارغ از این مساله، افغانستان در تجاوز نظامی بر یمن، چه چیزی به دست می آورد؟ مگر حوثی های یمن، علیه داعش و القاعده نمی جنگند؟
امریکا و عربستان سال هاست که به بهانه مبارزه با القاعده در یمن پایگاه نظامی دارند و عملیات هوایی انجام می دهند؛ اما این نیروی تروریستی روز به روز قدرتمندتر شده است، درست مانند افغانستان؛ ولی شیعیان زیدی با همکاری مردم و ارتش یمن، اکنون همه نیروهای مسلح به شمول داعش و القاعده را زمینگیر کرده اند؛ بنابراین، حمایت از کدامیک به نفع افغانستانی است که دو دهه درگیر جنگ با تروریزم از نوع القاعده، طالبان و اینک داعش است؟
از جانب دیگر، عربستان در یمن یک نیروی مهاجم و متعارض و متجاوز است؛ نه کشوری که مورد تهدید یا تجاوز یک نیروی خارجی دیگر قرار گرفته باشد. حرمین شریفین نیز در امن و امان به سر می برند و هیچ نیرویی سرزمین مقدس مسلمانان را تهدید نکرده است که نیاز به حمایت اشرف غنی باشد.
شیعیان زیدی، خود مسلمان اند و شاید بیشتر از امثال آقای غنی دغدغه حمایت از حرمین شریفین را داشته باشند.
شعارهای اصلی انقلاب یمن، مرگ بر اسراییل و حامیانش است.
آیا دفاع از حرمین شریفین، بهانه و پوششی برای ابراز علاقه و تملق به پیشگاه سلطان سعودی نیست؟
فرافکنی و فریب و انحراف افکار عمومی به منظور خوش خدمتی به سلطان سعودی، در شأن یک رییس جمهور نیست.
از سوی دیگر، آقای غنی با این اقدام، عملا در یک جنگ فرقه ای جهان اسلام که با مهندسی سعودی، به راه افتاده به عنوان طرف ظاهر شده و در ائتلافی شرکت کرده است که یکطرف آن عربستان و اسراییل و... است و طرف دیگر آن، مردم انقلابی، دموکراسی خواه و مبارز یمن و غیر نظامیانی که طعمه تجاوز وحشیانه سعودی ها شده اند.
آقای غنی اگر دغدغه دولت مشروع و قانونی یمن را دارد، اول به حل مسائل داخلی و رفع مشکلات موجود اقدام نماید، در قدم دوم، مشروعیت رژیم خودخوانده و دست نشانده آل سعود را احراز کند و در پایان اگر نوبت به یمن رسید و منافع و امنیت و حاکمیت ملی افغانستان اقتضا کرد، فکری به حال مشروعیت دولت یمن نماید.