سر و صداهای بسیاری مبنی بر حضور و وجود داعش در برخی از نقاط افغانستان به گوش می رسد. برخی اصرار دارند که نیروهایی از این گروه خطرناک و ضد بشری در برخی از نقاط کشور حضور دارند. این عده می گویند تعدادی از خانواده های این گروه در برخی از مناطق کشور دیده شده اند که خانه های مسکونی را به کرایه گرفته اند و آنهم خانه ها و منازل در مناطقی را که ارزش کرایه دادن را هم ندارند.
خبرهایی هم وجود دارد که گروه مذکور در بعضی از ولایت ها نظیر سرپل و غیره، به جلب و جذب نیرو برای این گروه پرداخته و تعدادی از آنها نیز تدارک جبهات جنگ علیه دولت مرکزی را می بینند. این دسته، آدم ربایی های اخیر در مسیر جاده های مهم کشور را کار گروه داعش می دانند.
اما تعداد دیگر بر این باوراند که در اساس داعشی در کار نیست و سر و صداها مبنی بر حضور این گروه در افغانستان هم جنبه تبلیغاتی داشته و واقعیت خارجی ندارد. از جمله کسانی که وجود داعش در کشور را انکار می کند و آن را پروپاگند دشمنان مردم افغانستان می داند، حامد کرزی رئیس جمهور سابق است.
کرزی اخیراً در مصاحبه با یکی از رسانه های امریکایی هر گونه حضور داعش در افغانستان را رد می کند و می گوید: حاملان پرچم های سیاه در افغانستان، همان طالبانی اند که تا دیروز پرچمهای سفید را با خود حمل می کردند.
در کنار کرزی دیگرانی هم هستند که به حضور واقعی داعش و با آن هدف و ترکیب و انگیزه، در کشور بی باوراند.
اما پرسشی که برجسته می شود و دیرگاهی است که مردم را نگران کرده این است که آیا داعش در واقع در افغانستان وجود دارد یا این گروه واقعاً در کشور حضور ندارد؟ مردم می پرسند که اگر پای این گروه خطرساز در افغانستان هم باز شده و اخبار مبنی بر حضور و فعالیت آنان در برخی از مناطق کشور صحت دارد، پس به چه دلیل و با چه انگیزه و هدفی دولت وحدت ملی در برابر این حضور خطرساز و مهم سکوت پیشه کرده است؟!
مردم می پرسند که اگر وجود این گروه در کشور صحت دارد و طبق خبرها آنها در تدارک جنگ جبهه ای علیه دولت و ملت افغانستان اند، پس دولت چرا به نیروهای امنیتی و نظامی کشور دستور نبرد علیه آنها را نمی دهد و کاری نمی کند تا فعالیت های تروریستی و ضد بشری آنان در نطفه خفه شود؟!
این برای مردم و نیز بسیاری از آگاهان تبدیل به یک یک معمای زجردهنده شده که اگر دولت وحدت ملی از چگونگی حضور داعش و شیوه فعالیت های آنان در کشور، اطلاع دقیق و کافی دارد، پس چرا اقدام پیشگیرانه نمی کند و آیا دولت منتظر است تا این گروه سفاک و تروریستی خود را از هر جهت آماده کند و چون طالبان تعدادی از هموطنان بی گناه ما را بخاک و خون بکشد، آنوقت دست بکار می شود؟!
مردم می پرسند در صورت حضور واقعی این گروه و بعضاً خانواده های آنها که از بیرون از مرزهای کشور به افغانستان آمده اند، آیا تعقیب و دستگیری آنها که آدرس مشخص و معینی هم دارند، برای دولت ما آنهم با داشتن ۳۵۰ هزار نیروی امنیتی، کار شاق و مشکلی است که دست روی دست گذاشته و با سکوت معنی دار، فکر و روان مردم را آزار می دهد؟!
یا هم صورت دیگر مسئله درست است که در اساس داعشی در کار نیست و تمام و همه ی این جار و جنجالها و آوازه حضور آنها در کشور، بازی جدیدی است که دشمنان قسم خورده این آب و خاک و این مردم، براه انداخته اند؛ که در این صورت نیز پرسش به گونه دیگری تکرار می شود و آن اینکه چرا این کشور این همه بی در و پیکر است و به چه دلیل به هر شی و شخص و رسانه ای این اجازه داده می شود تا با ذهن و فکر و روان این مردم خسته از اوضاع وخیم کشور، بازی کنند و صرفاً و برای بدست آوردن منافع سخیف شخصی خویش، آرامش و آسایش ملت و مردم خویش را به سخریه گیرند؟!
مردم می گویند اگر داعش هست، باید سرکوب شود و اگر نیست، این تبلیغات و گردو خاکهایی که به آسمان بلند می شود و چشم همه را می آزارد، باید قطع شود و با محرکهای رسانه ای و تبلیغاتی آن طبق قانون باید برخورد گردد تا هر شی و شخصی به خود این حق و اجازه را ندهد تا هر زمان که دلش خواست و منافع اش ایجاب کرد، سنگی را در چاه بیندازد که همه ی مردم از کشیدن و درآوردنش عاجز شوند.
با همه اینها، به نظر می رسد روی پروژه داعش در افغانستان نیز سرمایه گذاری شده و کار بر سر آن جریان دارد؛ حالا افراد این گروه در افغانستان چه طالبان سابق و چه خارجی و چه هم نیروهای جدیدی از خود افغانها باشد، در اصل قضیه خیلی تفاوت نمی آورد؛ چرا که گمانه ها بر این است که راه اندازی پروژه داعش در کشور، کار استخبارات جهانی و منطقه ای است که در راس آنها ایالات متحده امریکا و بریتانیا و سایرین از جمله پاکستان و دولتهای عربی در پیرامون آن قرار دارند.
اما اینکه دولت افغانستان با حضور داعش در کشورش به گونه مشکوک و کج دار و مریز برخورد می کند، از نظر برخی از آگاهان دو انگیزه می تواند داشته باشد؛ یکی ترس از پشتوانه حمایتی این گروه خطرناک است که ریشه در استخبارات جهانی و منطقه ای دارد و دیگری پرهیز از گشودن جبهه دیگر آن هم در زمانی که با طالبان نیز در حال درگیری و نبرد است.
به نظر می رسد دولت وحدت ملی منتظر است تا با پیوستن طالبان به برنامه مصالحه، در نبرد با داعش قد راست کند؛ اما مصالحه با طالبان و آنهم با همکاری پاکستان، خود عمده مشکلی است که بدون حل آن، نوبت به حل قضایای بعدی نمی رسد.