۱۳ سال متوالی است که برخی از رسانه های دیداری و شنیداری، هدفمند و به گونه شبانه روزی، برنامه های منافی با فرهنگ دینی و ملی مردم افغانستان را به دست نشر می سپارند. این برنامه ها به گونه بسیار ماهرانه و متنوع، تهیه و تنظیم شده اند؛ از فلم های جنگی و خشن سیمنای امریکا گرفته تا سریال های نیمه عریان هندی و ترکی و نیز کارتونها در برنامه های کودک و نوجوان که از بام تا شام، آموزش عشق بازی و بدمعاشی به مردم می دهند.
شاید این ضرب المثل را همه شنیده اند که می گوید:" فلانی با پنبه سر می بُرد"؛ جالب است که حضرت امام خمینی(ره) همین ضرب المثل را در باره غربی ها و فرهنگ آنها به کار می بردند و همواره به مسلمانان و سران کشورهای اسلامی هشدار می دادند که مراقب باشید که امریکایی ها و غربی ها "با پنبه سر می برند!"
توصیه و هشدار خمینی روشن ضمیر بواقع هم که دقیق و عمیق بود و در عصر حاضر شاهد این روش ناجوانمردانه امریکایی ها و غربی ها در تمامی کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی هستیم. در دوره کنونی کافی است دولت و کشوری، سیاست های استعماری امریکا و شرکای غربی و منطقه ای آنها را نپذیرد و در برابر آنان سر تعظیم و کرنش خم نکند؛ آنوقت حمله و هجمه های سنگین و همه جانبه تبلیغاتی و نظامی را شاهد خواهد بود که از زمین و هوا و دریا و با رسانه های وابسته، علیه دولت و ملتش انجام خواهد شد.
امروزه به وضوح می بینیم هر دولت و کشوری که حلقه غلامی امریکا و شرکایش را بر گوش داشته باشد، از بهترین و آزاد ترین دولت وکشورهای دنیا شمرده شده و حتی به رئیس جمهور آن کشور، لقب "الهه آزادی و دموکراسی" را نیز می دهند و اگر چه دست این الهه "پتیاره دموکراسی"، تا مرفق به خون مسلمانان بی گناه در "میانمار" یعنی در کشور خودش نیز آغشته باشد!.
اما کافیست، دولت و کشوری هم پیدا شود که دوست نداشته باشد حلقه بردگی و بندگی قلدر جهان و شرکای او را بر گردن دولت و ملت خویش بیاویزد، آنگاه این دولت و ملت برای همیشه مغضوب ایالات متحده و شرکای غربی و منطقه ای آن خواهد بود. برای مثال می توان به دولتها و رژیمهای ضد مردمی در عربستان، الجزایر، قطر، مصر و ...، اشاره کرد که به دلیل همفکری و همسویی با سیاستهای کاخ سفید و سایر قصرهای اروپایی، همواره مورد تائید و حمایت سران امریکا و غرب بوده اند و دولتها در این گونه کشورها هر گونه که خواسته باشند با مردم شان برخورد می کنند و ابداً نیز مورد سرزنش و نکوهش مدعیان آزادی و حقوق انسانها قرار نمی گیرند!
بر عکس در کشورهای مانند چین، روسیه، ایران، سوریه و عراق و بسیاری دیگر از دولت و کشورهایی که سلطه امریکا و شرکای اروپایی آن را پس می زنند و خود برای دولت و ملت و کشور خویش، نقشی تعیین کننده در معادلات جهانی قائل هستند، همواره از سوی امریکا و شرکای غربی آن مورد انواع هجمه های تبلیغاتی و رسانه ای قرار می گیرند.
چنانکه گفته شد یکی از صورتهای حمله و جنگ علیه دولت و کشورهای رقیب و به خصوص اسلامی، شبیخون های فرهنگی امریکا و غرب است علیه معتقدات و باورهای دینی- اخلاقی مسلمانان در سرزمینهای اسلامی.
افغانستان یکی از کشورهایی است که بر رغم پذیرش تقریبی و نسبی سلطه امریکا و غرب در طول سیزده سال گذشته و به دلیل مدافعان سرسخت جبهه اعتقادات و باورهای دینی در این کشور، مورد هجوم تبلیغاتی و رسانه ای فرهنگ سخیف و منحط غربی قرار گرفته است.
در افغانستان کنونی و پساطالبانی، تعداد زیادی از رسانه ها اعم از دیداری، شنیداری، چاپی و برقی آغاز به فعالیت کرده اند که با تاسف بیشترینه آنها وابسته به جریانهای سکولار و بعضاً لائیک در کشور اند. رسانه های وابسته با حمایت های همه جانبه مالی و تبلیغاتی خارجی، بطور ۲۴ ساعته و گسترده و سراسری و برای همه ی ولایات و دهات و قصبات کشور به شمول ساحات مختلف پایتخت، برنامه پخش می کنند.
بیشتر برنامه های تلویزیونهای وابسته را پخش و نشر فلمها و سریالهای مبتذل و پوچ هندی و ترکی تشکیل می دهد که تماماً با محتوای ضد فرهنگِ دینی و اخلاقی و ملی مردم افغانستان تهیه و تنظیم گردیده اند. در این فلمها و سریالها، موارد منافی با فرهنگ دینی و اخلاقی مسلمانان به گونه بسیار ظریف و ماهرانه جاسازی شده که بیننده در کوتاه مدت خیلی متوجه وخامت و سخافت آنها نشده و در طول زمان و آهسته و به تدریج، در باورها و اعتقادات بیننده نفوذ کرده و آرام آرام سرزمین باورهای دینی و اخلاقی بیننده را فتح کرده و پرچم پیروزی بی بند و باری و لااوبالی گری را در قلب اقلیم روح و ذهن بیننده غرس می کند!.
با تاسف که بیشتر خانواده های مسلمان افغان همراه با رئیس خانواده و زن و مرد پهلو به پهلو می نشینند و از تماشای موارد منفی و خلاف عرف و عنف در تلویزیونها، لذت حیوانی و شیطانی می برند؛ بی خبر از آنکه کودکان و نوجوانان و حتی بزرگان خانواده ها اعم از دختر و پسر، با آنکه در کنار دست شان نشسته اند، اما به زودی از دست خواهند رفت و دیگر کمتر کسی پیدا خواهد شد که به پدر و مادر و یا بزرگتر از خویش احترام گذاشته و یا به نصایح خیرخواهانه آنها اعتنایی کند.
با تاسف، شرایط در افغانستان به گونه ای است که از هیچ نهاد و ارگانی نمی توان توقع کرد تا در برابر این هجمه ها و شبیخونهای ویرانگر تلویزیون ها و رادیوهای مزدور و مزور، اقدام لازمی را انجام دهند و تنها راه باقی مانده آن است که رسانه های مومن و متعهد در همکاری و هماهنگی با علمای دلسوز شیعه و سنی، مردم را از خطر افتادن در دام رسانه های مسموم آگاه ساخته و به آنها بفهمانند که تماشای برنامه های تلویزیونهای مذکور در اساس جواز شرعی ندارد و تا می توانند خود و خانواده و اطرافیان شان را از تماشای بسیاری از این شبکه های تلویزیونی دور نگهدارند.