فرمانده کل نیروهای خارجی در افغانستان داعش را تهدیدی جدی برای کشور میداند و در این باره ابراز نگرانی میکند.
این جنرال امریکایی میگوید که از میان برداشتن این تهدید و تهدیدهای برخاسته از فعالیت طالبان و گروههای دیگر در افغانستان نیازمند ادامه حضور نیروهای امریکایی است.
جنرال جان کمبل تأکید کرد که افغانستان نیازمند ادامه پشتیبانی نظامی و مالی واشنگتن و ناتو برای چند سال آینده نیز است.
کمبل، سناتوران امریکایی را در کمیته خدمات تسلیحاتی سنای امریکا از تحولات تازه افغانستان آگاه ساخت.
جنرال کمبل که در کمتر از یکماه دوبار به این کمیته فراخوانده شده میگوید در حالی که طالبان شیوههای جنگی شان را تغییر دادهاند؛ اما آنان در سرنگونی حکومت ناکام خواهند ماند.
او گفت:"ظهور احتمالی داعش یک رویداد تازه در افغانستان است و ما باور داریم که حضور داعش در افغانستان در واقع آغاز فعالیت برخی از طالبان به حاشیه رانده شده است".
وی افزود:"حضور داعش همچنین، فرصت دیگری را برای افغانستان و پاکستان میدهد تا با این تهدید مشترکا مبارزه کنند."
این در حالی است که کارشناسان مسایل نظامی می گویند که ظهور داعش در افغانستان، اگرچه یک زنگ خطر جدی و بالقوه برای امنیت و ثبات کشور، محسوب می شود؛ اما به باور آنان، این بدان معنا نیست که داعش در افغانستان، درست همان چیزی است که در عراق یا سوریه با آن سر و کار داریم.
شواهد و قراین موجود نشان می دهد که نسخه افغانستانی داعش، چیزی نیست جز تغییر نام و پرچم طالبان سابق و این برخلاف آن چیزی است که در خاور میانه به نام داعش می شناسیم.
با این حساب، هم دولت و نیروهای امنیتی افغانستان و هم نیروهای خارجی، به خوبی نسبت به توانایی ها، تاکتیک ها و میزان قدرت، پشتوانه های مالی و توان تسلیحاتی نیروهای طالبان آگاهی دارند؛ بنابراین، بدون آنکه نیاز به تغییر تاکتیک باشد، می توانند به آسانی به مصاف آنها بروند و این گروه به ظاهرا نوظهور را در نطفه خفه کرده و از میان بردارند.
از سوی دیگر، درست به همان دلیلی که در بالا به آن اشاره شد، تصور نمی شود منابع مالی داعش در افغانستان با منابع عظیم مالی داعش در عراق و سوریه، پیوندی داشته باشد؛ زیرا با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان، امکان برقراری چنین ارتباطی بدون هماهنگی و حمایت کشورهای منطقه، امکان پذیر نیست؛ در حالی که در عراق و سوریه، حتی اگر چنین حمایتی نیز در کار نباشد، نزدیکی جغرافیایی دو کشور، این امکان را به داعش می دهد که به راحتی نیروهایش را از نظر پول، تسلیحات و نیروی انسانی، تغذیه و تجهیز کند.
نکته مهم دیگر، کشورهای حامی داعش در عراق و سوریه و داعش در افغانستان است. در عراق و سوریه، با توجه به شواهد و قراینی که خود این کشورها، ارائه کرده اند، برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، با همکاری و همدستی چند کشور دیگر در منطقه و فرامنطقه، در تجهیز و تعلیم و تسلیح و تامین مالی داعش، نقش دارند؛ در حالی که بازهم به دلیل موقعیت جغرافیایی افغانستان، امکان چنین اقدامی در افغانستان، بعید به نظر می رسد؛ مگر آنکه آنها در این خصوص، با حامیان منطقه ای طالبان، مانند پاکستان، به تفاهمی دست یافته باشند.
حضور نیروها، خانواده ها و عناصر و عوامل خارجی که گفته می شود در برخی مناطق افغانستان به منظور کمک به داعش، از طریق پاکستان به کشور آمده اند نیز امر تازه ای نیست و این همکاری از دیرباز میان طالبان و گروه های تروریستی دیگری مانند القاعده و شبکه های تروریستی محلی در آسیای مرکزی، چین و چچن وجود داشته است و گمان می رود همان ها این بار، به منظور راه اندازی داعش در افغانستان با طالبان محلی همسو و همصدا شده اند.
نکته مهم دیگری که ادعاهای بالا را تایید و تقویت می کند، این است که برخلاف عراق و سوریه، داعش در افغانستان، از همان ابتدا ظهور ضعیف و آسیب پذیری داشت و این امر نیز نسخه افغانستانی داعش را از نسخه عراقی یا سوری آن، متمایز می سازد و نشان می دهد که این گروه، همان طالبان سابق است که تغییر نام و پرچم داده است.
با این حال، به نظر می رسد در بازتاب فعالیت های داعش در افغانستان، اندکی بیش از حد لزوم، بزرگنمایی می شود. با این وجود، این به جهت آنکه از همین ابتدا و پیش از آنکه پیوندی استراتژیک و قوی میان آنها و پایگاه های داعش در عراق و سوریه و کشورهای حامی آن شکل بگیرد، ریشه های این گروه در افغانستان خشکانده شود، یک ضرورت هم محسوب می شود.