در پنج ماه اخیر سران نظامی پاکستان پنج بار از افغانستان دیدار داشتند و با مسؤولان حکومت افغانستان به بحث و گفت و شنود پرداختند. خوش بینیهای زیادی وجود داشت که یخ بی اعتمادی میان دو کشور به تدریج آب شود، رابطه سالم و دوستانه میان دو کشور برقرار گردد و به عمر خشونت و ناامنیها در هر دو کشور خاتمه داده شود.
گفتنی است که پایان یافتن خشونتهای تروریستی تنها افغانستان نیست که سود خواهد برد بلکه بیشتر از همه پاکستان است که از صلح و ثبات در آن کشور منتفع خواهد گشت؛ زیرا همان گونه که خشونت و جنگ در افغانستان باعث شده است که کشور از مسیر رشد و توسعه باز ماند و از نظر سیاسی و اخلاقی در پائینترین درجه به سر برد، در پاکستان نیز وضعیت اسفناکتر و درناکتر از افغانستان است.
اگر وضعیت اجتماعی افغانستان و پاکستان مورد مقایسه قرار گیرد، بی گمان پاکستان در رعایت هنجارهای انسانی، اخلاقی و دینی در پائینترین سطح قرار دارد.
شاید هیچ کشور و مردمی را نتوان یافت که همانند پاکستان دارای ناهنجاریهای شدید اجتماعی و اخلاقی باشد. یک کشوری که نام مسلمانی را همراه دارد افراد مذهبی آن کشور خود را صاحب فتوا میدانند و هر از گاهی نیز فتوایی نیز صادر می کنند. اما در بزرگترین شهر آن کشور یعنی کراچی تن فروشی یکی از شیوههای مرسوم و متداول فعالیت اقتصادی است. این ناهنجاری حتا با بدترین کشورهای امریکای لاتین غیر مسلمان نیز قابل مقایسه نیست.
یکی از علتهای این بداخلاقی آشکار فقر شدیدی است که در پاکستان وجود دارد اما حکومتهای فاسد گذشته و حال پاکستان هیچگاه تلاش نورزیده اند که برای گذر از این وضعیت نابسامان راهی جست وجو کنند. از طرفی هم اخبار و گزارش های تکان دهنده به گوش می رسد که شنیدن آن روح و روان هر انسانی را می آزارد.
این که در گوشه ای از پاکستان، افرادی با خوردن گوشت انسان زندگی به سر می رسانند و شب ها به گورستان می روند، مرده انسان را از گور بیرون می آورند و می خورند. در گوشه دیگر پاکستان زنندهترین و وحشیانه ترین خشونت علیه زنان صورت می گیرد فردی که ردای دین بر تن دارد فتوا به تجاوز گروهی می دهد که زنی در حضور جمعیت مورد تجاوز قرار گیرد.
در همین پاکستان خشونت و درندهخویی از رسم و رواج های عام آن کشور است. قبیله گرایی، توسعه نیافتگی اجتماعی، زندگی های بدوی هم چون دوره حجر گسست بنیادهای اجتماعی اکثریت پاکستانیها را تشکیل می دهد.
همین پاکستان با این همه ناهنجاری خود یکی از مولدان عمده خشونت و تروریسم در جهانست. در هر جای دنیا وقتی بمبی منفجر می شود پای یک پاکستانی در میانه و میدان این خشونتورزی ها دیده میشود. در مجموع آنچه در پاکستان نهادینه شده است، حاصل حضور حکومتهای خودکامه و فاسدی است که سالیان متمادی در آن کشور حکومت کرده بخشی عمده ی مردم آن سرزمین را بی سواد نگاه داشته و بیسوادی گسترده باعث شده است که نه توسعه به وجود آید و نه اخلاق نهادینه شود و نه هم انسانیت رشد کند.
تداوم خشونت به معنای استمرار و دوام بیسوادی، بداخلاق و ناهنجاری در آن جامعه است. بنابراین صلح و ثبات در پاکستان می تواند زمینههای زدایش ناهنجار ی های اجتماعی را فراهم کند و کشوری به وجود آورد که معیارهای حداقلی زندگی دنیا همساز و همسان باشد. اما همین پاکستان تاهنوز دست از خشونت نکشیده و تلاش کرده تا مروج و مبلغ خشونتورزی و تروریسم باشد.
حکومت افغانستان برای کاهش خشونت در کشور و برای زمینهسازی توسعه و رشد اجتماعی نیازمند ایجاد امنیت و ثبات در کشور است. از این جهت راه مدارا را با حکومت پاکستان در پیش گرفته در چند ماه اخیر کوشیده خشونت ها را با پرداخت هزینههای گزاف پایان بخشد. اما پاکستان بر رغم ادعای گزاف صلح خواهی، دست از تروریست پروری بر نداشته است. دیده می شود که هر از گاهی دست به اعمال ددمنشانه و خشونت آمیز می زند که باعث می شود حداقل اعتماد و یا خوشبینیای که به وجود آمده از میان برود در نتیجه سخنان مفسران و تحلیل گران افغانستان درست از آب در آید.
در هفته گذشته عملیات انتحاری در کابل صورت گرفت که سبب کشته و مجروح شدن تعدادی از افراد ملکی در شهر کابل شد. طالبان این دست آموزان و مزدورهای حکومت پاکستان اعلام کردند که این جنایت را آنها مرتکب شدهاند. هم چنان در کنار این جنایت وحشیانه آن گروه اعلام کرد که حکومت افغانستان مشروعیت ندارد، آنها با حکومت افغانستان پشتمیز مذاکره نخواهند نشست.
مشرف که شرافت آن مورد تردید هر انسان آزاده ای است گفته است که حکومت افغانستان با مذاکره با طالبان راه هند را مسدود کند.
عمل وحشیانه طالبان در کابل و سخنان نیشدار و تحریک کننده مشرف، بیانگر آنست که پاکستان به دنبال راه حل مشکلات میان دو کشور نیست. عمل تروریستی طالبان و سخنان نیشدار و غیرعاقلانه مشرف در هفته گذشته در واکنش به سخنان برخی سیاستمداران افغانستان بیان می شود که گفته بودند که وتوی سیاست خارجی افغانستان به هیچ وجه از سوی افغان ها پذیرفتنی و قابل قبول نیست وهم چنان تحلیلگران و برخی کارشناسان افغانستان از بدو ورود سران نظامی پاکستان هشدار داده بودند که حکومت در دام شگردهای پاکستان نیافتد و بر حکومت پاکستان اعتماد نکند. اما حکومت افغانستان هشدارها را به جان خرید و ریسک ها را پذیرفت و باورمند است که صلح بدون هزینه به دست نمی آید. اما این روند بدون آن که به نتیجه ملموس و قابل قبولی رسیده باشد و گامی به پیش رفته باشد از سوی مقام های پاکستان با مشکل مواجه می شود پاکستانی ها هنوز خشونت ورزی و ارسال تروریزم را بهترین گزینه برای دست یابی به منافع خود می دانند.
لذا رویداد های هفته گذشته این ذهنیت را تقویت بخشید که ایجاد صلح با طالبان و ایجاد اعتماد میان دو کشور کار آسانی نیست.
اگر ایجاد اعتماد متقابل بزرگترین پل دوستی میان دو کشور باشد به نظر می آید که اولین سنگ تهداب این پل نیز نهاده نشده است.