رئیس سازمان اطلاعاتی ارتش پاکستان(آی اس آی) در یک سفر رسمی روز چهار شنبه به واشنگتن رفت.
این نخستین سفر جنرال رضوان اختر به واشنگتن از زمان به عهده گیری ریاست (آی اس آی) در سال گذشته است.
ارتش پاکستان در یک اعلامیه کوتاه تنها سفر رضوان اختر به ایالات متحده امریکا را تایید کرده و بدون ارائه جزئیات گفته است که او با همتایان امریکایی خود راجع به مسایل مرتبط با استخبارات گفتگو می کند.
اما حسن عسکری؛ تحلیلگر امنیتی در پاکستان به دویچه وله گفته است که موضوع گفتگو با طالبان حتماً در این دیدار مطرح میشود:«امکان مذاکره طالبان با کابل و امریکا با مراجعه ویژه به کمکهای پاکستان در این زمینه، به صورت واضح در این دیدار در واشنگتن مطرح میشود.»
در همین حال، جنرال پرویز مشرف حاکم نظامی سابق پاکستان اخیرا خواستار سهم دادن به رهبران طالبان در چارچوب حکومت افغانستان شده است.
حتی اگر گفتگو با مقام های سیاسی، نظامی و استخباراتی امریکا در زمینه آینده طالبان و روند صلح افغانستان رسما به عنوان بخشی از آجندای سفر این مقام ارشد جاسوسی پاکستان به امریکا اعلام نشود، تردیدی وجود ندارد که این موضوع یکی از اصلی ترین دلایل این سفر است.
این سفر همچنین نشان می دهد که روند صلح افغانستان با طالبان، برخلاف آنچه در ظاهر امر وانمود می شود، یک پروسه و روند صرفا افغانی نیست؛ بلکه بیشتر به چانه زنی های سیاسی و استخباراتی میان قدرت های دخیل و درگیر در ماجرای صلح و جنگ افغانستان شباهت دارد.
در گذشته نیز از استخبارات پاکستان به عنوان اصلی ترین نیروی حامی گروه طالبان و مروج و تقویت کننده خشونت و خون ریزی در افغانستان یاد می شد و بر پایه یافته های فراوان دستگاه های امنیتی کشور، آی اس آی پاکستان نقشی اصلی و کلیدی در آموزش و تجهیز و حمایت تسلیحاتی تروریست های در حال جنگ با دولت و مردم افغانستان داشته است.
از جانب دیگر، با توجه به پیوندها و روابط سیاسی و استخباراتی موجود میان امریکا و پاکستان، به نظر نمی رسد که در این زمینه سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی دو کشور، نسبت به عملکردها و برنامه های همدیگر، بی خبر بوده باشند؛ بنابراین، سفر جاری رییس سازمان جاسوسی پاکستان به ایالات متحده در بحبوحه تلاش های صلح افغانستان، بسیار معنادار و تعیین کننده است و ناظران می گویند که این گونه سفرها و دید و بازدیدها روی کلیت روند صلح افغانستان، آینده گروه طالبان، امتیازاتی که پاکستان، امریکا، کشورهای عربی و دیگر طرف های دخیل در جریان صلح و جنگ افغانستان قرار است در این معامله بزرگ به دست آورند و مهم تر از همه، آنچه در طول این سال ها به منظور تقویت و پرورش و آموزش و گسیل تروریزم به افغانستان از سوی پاکستان و به کمک کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای دیگر انجام شده تاثیرات مهمی خواهد داشت.
با این حال، این سفرها این نگرانی جدی را نیز به دنبال دارد که ممکن است برخلاف خواست و اراده ای که دولتمردان و مردم افغانستان دارند، تمامی فرایند مذاکره و گفتگو و در نهایت صلح میان افغانستان و طالبان، بر پایه یک فرایند بین الافغانی و صرفا تحت اداره، مدیریت و مالکیت دولت افغانستان صورت نگیرد.
پیش از این دولت آقای کرزی سعی فراوانی به عمل آورد؛ تا تحت هر شرایطی ماهیت افغانی روند صلح را حفظ کند و از دست اندازی قدرت های خارجی در این روند، تا آنجا که امکان دارد بکاهد؛ اما ظاهرا این خواسته او، یکی از اصلی ترین موانع فراراه پیروزی او در این خصوص شد و اجازه نداد که یک صلح و مذاکره بین الافغانی فارغ از اعمال نفوذ قدرت های خارجی و دستگاه های استخباراتی بیگانه شکل بگیرد.
با این حساب، پرسش این است که آیا دولت اشرف غنی، چنین توفیقی خواهد داشت؟
پاسخ قاطع و جدی در این زمینه وجود ندارد؛ زیرا قراین و نشانه ها، چنین چیزی را نشان نمی دهد. به نظر می رسد یک هماهنگی و سازمان دهی وسیع و گسترده اما پنهانی و پشت پرده میان همه دستگاه های استخباراتی، سازمان های جاسوسی، ارتش ها و حکومت های خارجی لازم است؛ تا در نهایت، شاهد به بار و بر نشستن صلحی میان افغانستان و طالبان باشیم؛ صلحی که تنها طرف آن طالبان نخواهند بود.