پولیس انگلیس اعلام کرده که از میان ۳۵ نفر افغان سوار بر کانتینر، ۱۳ کودک بین یک تا دوازده سال نیز هستند.
این افراد از سیک های افغانستان هستند و در داخل کانتینری که روی یک کشتی از بلژیک به بریتانیا آمده بود، به این کشور وارد شدند.
کشتی آنها روز شنبه به بندر تیلبری در بریتانیا وارد شد. پولیس می گوید این افراد قربانی "قاچاق انسان" هستند.
یکی از مردهای این جمع کشته شده و بقیه برای درمان کم شدن آب بدن شان و سرمازدگی به شفاخانه منتقل شده اند.
۳۰ نفر از آنها تا به حال از شفاخانه مرخص شده اند. در میان آنها ۹ مرد هستند و هشت زن که بین ۱۸ تا ۷۲ سال سن دارند.
چهار نفر دیگر هنوز بستری اند.
کارگران اسکله زمانی متوجه این افراد در کانتینتر شدند که پس از رسیدن کشتی باری و زمان خالی کردن بار، متوجه صدای "داد و فریاد و ضربههایی" شدند که از داخل یک کانتینر شنیده میشد.
انتشار این خبر تکان دهنده، یکبار دیگر وضعیت غم انگیز سیک ها و هندوهای افغانستان را در محور توجه همگان قرار داد.
سیک ها و هندوها از پایدارترین اقلیت های دینی در افغانستان محسوب می شوند. آنها با وجود داشتن تفاوت اعتقادی عمیق با آموزه های اسلامی که دین اکثریت مردم افغانستان است، طی سال ها در کنار همه مردم این کشور، روزگار گذرانده و با صلح جویی و مرداودات گسترده اقتصادی و فرهنگی و تجاری، وفاداری و پایبندی خود به سرزمین خویش افغانستان را نشان داده و حفظ کرده اند.
آنها دوشادوش همه مردم افغانستان، تمام این سال های سخت گذار را منزل به منزل پیموده و در سختی ها، رنج ها، مشقت ها، آوارگی ها، بی خانمانی ها و در به دری ها، با هموطنان مسلمان خویش، هزینه داده اند.
صرف داشتن تفاوت در ایمان و عقیده هیچگاه باعث جدایی این اقلیت دیرینه از بدنه مردم و کشور خویش نشده است.
آنها در گردونه های دشوارگذار تاریخ سیاسی پرماجرا و جنگ زده این سرزمین نشان داده اند که شهروندان متعهد، صلح جو و آرامی هستند که افغانستان را برای زندگی همیشگی برگزیده اند.
با این حال، طی این سال ها به نظر می رسد، آنها نیز همانند بسیاری دیگر از مردم این سرزمین، در جستجوی عدالت، زندگی امن، فرار از تبعیض و ستم و رسیدن به آرامشی برای نفس کشیدن، مسحور جاذبه های ظاهرفریبانه و آراسته مهاجرت به قاره سبز شده و رنج سفر به سرزمین رویایی پول و رفاه و امنیت و زندگی را به جان خریده اند.
گزارش اخیر، نشان از آن دارد که آنها دیگر از ادامه زندگی در سرزمین اجدادی شان افغانستان، ناامید گشته اند؛ سرزمینی که نه برای آنها نان آورد و نه اطمینانی برای حفظ جان شان داد.
۱۳ سال از اداره رییس جمهور کرزی و ورود دموکراسی خارجی به افغانستان می گذرد؛ اما هنوز داشتن یا نداشتن یک کرسی برای این اقلیت دینی در پارلمان افغانستان، برای هموطنان مسلمان شان مساله ای در حد آموزش دانش تسخیر ماه است!
آنها حتی برای یکبار دیدن رییس جمهور کرزی، ۱۲ سال تمام پشت دروازه های ارگ ریاست جمهوری، منتظر ماندند؛ تا دردها، محرومیت ها، مشکلات و تنگناهایی که به لحاظ تفاوت در عقاید دینی با هموطنان مسلمان شان دارند را با فرد اول مملکت در میان بگذارند؛ اما پس از کسب این توفیق طلایی نیز تغییری در وضعیت اسفبار آنها به وجود نیامد. دروازه های معارف، تحصیلات و... هنوز به روی شان بسته است و حتی در اینکه براساس دستورات دینی شان، یک مکان اختصاصی برای آتش زدن اجساد خود داشته باشند نیز هنوز با مشکل و محدودیت مواجه اند.
با این وصف، انتشار گزارش تکان دهنده اخیر از شیوه مهاجرت آنها به انگلیس، تاییدی دیگر بر بی عدالتی جاری در زندگی هندوها و سیک های افغانستان از سوی دولتی است که حکمرانی بر مبنای آیین مسلمانی را افتخار خود می خواند و پسوند اسلامی را یدک می کشد؛ اما نسبت به ابتدایی ترین خواسته های مشروع و انسانی شهروندانش بی توجه و بی تفاوت است.