حجت الاسلام و المسلمین سید محمد هاشمی، مسئول مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در هرات طی سخنانی به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامی گفت: شخصیت امام ابعاد وسیعی دارد.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) آقای هاشمی افزود: در بعد فقاهت امام راحل (ره) را یک مجتهد اعلم و یک فقیه فرزانه و جامع الشرایط می دانیم.
هاشمی افزود: اگر این شخصیت برجسته را به لحاظ علمی در نظر بگیریم می بینیم که امام راحل بر اوج قلل مرتفع فقه، اصول، فلسفه، مکتب و کلام قرار دارد و خیلی مهم است که این شخصیت ارزشمند الهی یک عارف به حق و یک زاهد و عابد خدا پرست واقعی است که تمامی سخنان، تصمیمات، اعمال، مبارزات و مجاهدت های این شخص برای رضای خداست.
وی بعد دوم شخصیت امام را بعد عرفانی ایشان دانست و افزود: در بعد مسائل عرفانی شان اگر دقت کنیم امام را یک شخصیت فانی فی الله می بینیم.
وی افزود: نکته ی مهم این است که این شخصیت والا مقام با توجه به بعد علمی که دارند یک سیاست مدار آگاه، خردمند و متعهد بود.
این فعال فرهنگی با تاکید به اینکه امام خمینی یک عارف به تمام معناست و در عین حال یک سیاست مدار زبده، متعهد و آگاه است، افزود: امام راحل (ره) با یک دید قوی و با یک بصیرت فاقد زوایای مختلف، پوشیده و پنهان و پیدای مسائل اجتماعی را به خوبی می بیند و با دقت در نظر دارد و مسائل مختلف آن را کاملا واقف بود.
هاشمی ادامه داد: امام راحل (ره) یک اشراف کامل نه تنها در رابطه با مسائل اجتماعی یک، یا دو مملکت بلکه اشراف کامل بر اوضاع و احوال جهان و مخصوصا مسلمین عالم داشت.
وی با اشاره به اینکه امام خمینی (ره) یک مومن و یک عارفی بود که قطعا دین را از سیاست جدا نمی دانست و افزود: امام دین را عین سیاست و سیاست را عین دیانت می پندارد.
در اندیشه و تفکرات امام می بینیم که ایشان عملا به اثبات رسانده اند که سیاست و دین آنچنان در هم آمیخته اند و آنچنان پیوند عمیق بین دین و سیاست وجود دارد که این دو هر یک به تنهایی قابل بررسی نیست، یعنی سیاست و پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی جزء لاینفک برنامه و مسائل دین است.
هاشمی افزود: امام خمینی وقتی در رابطه با سیاست و مسائل این تفکر را دارند و ارائه می دهند تدبیر و مشی امام راجع به این مساله این است که یک تعریف جامع ای از سیاست ارائه می دهد.
وی تصریح کرد که این تعریف با این جامعیت در دو جمله خلاصه شده است:
امام سیاست را به معنای تدبیر و اداره ی امور می داند و با توجه به اندیشه ی امام این سوال ایجاد می شود، بودن در طول تاریخ کسانی که حتی با لباس روحانیت و با لباس دین که تلاش کرده اند دین و مسائل مذهبی و اعتقادی را جدا از مسائل سیاسی و اجتماعی پیگیری و دنبال نمایند.
وی افزود که دین مقدس اسلام در تمام مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... برنامه های مشخصی دارد.
به گفته او، امام فرمودند: مسلمین متوجه باشند که بین دین سیاسی و سیاست های دینی در طول تاریخ بودند حکامی که برای رسیدن به اهدافشان سیاست های دینی اتخاذ می کردند که در این نوع حاکمیت و دین اتخاذ و سیاست های دینی به گونه ای استخدام دین و عقاید در خدمت اهداف و قشر خاص از سیاسیون قرار میگیرد.
امام راحل نگاه عمیق به این مسال داشتند و مسلمین را متوجه ساخته اند که به فرق و تفاوت بیشتر توجه کنند.
وی ادامه داد: امام دین اسلام را یک دین سیاسی می داند.
آقای هاشمی با خطاب به دانشجویان و جوانان افزود: امام در موضع گیرهای سیاسی اش هرگز از اصول و ارزشهای اعتقادی عدول نکرده اند.
وی با اشاره به جنگ بین جمهوری اسلامی ایران و عراق، گفت: در حین شدت جنگ، شوروی سابق که یک قطب قدرتمند جهان بود از امام خواست که از حمایت مجاهدین افغان دست بردارد، اگر امام مجاهدین را حمایت نکند و از حمایتش در رابطه با مردم و ملت افغانستان دست بردارد، قول داد که در جنگ با عراق و ایران، ایران را کمکهای چشمگیر مالی و تسلیحاتی نمایند.
اما اینجاست که متوجه می شویم چقدر فرق است بین یک رهبر روحانی دینی و دیگر رهبران مکاتب جهان.
اگر رهبر دیگری بود قطعا مسائل ملت خویش را در نظر می گرفت و به سرنوشت جنگ می اندیشید و سعی می کرد که این جنگهای را به نفع خود و کشورش دنبال کند.
موضع امام بسیار ارزشمند است که ایشان پیشنهاد شوروی را رد کردند و با صراحت گفتند که هرگز از حمایت مجاهد مردان افغانستان دست بر نمی دارند.
وی با اشاره به جملاتی که امام در صحیفه شان آورده اند افزود: ارزش این چریک های افغانی این است که شکستند آن بت های بزرگی را که تراشیده بودند، که اگر شوروی یک جمله بگوید به فنا برسد، اینها شکستند این را.
امام در جای دیگر فرمودند: ما از ملت مسلمان افغانستان کاملا پشتیبانی می کنیم و ملتی که علیه تجاوز گران به مبارزه برخواسته اند، بدانند که خدا با آنان است.
توجه امام معطوف به این تا زمانی که مجاهدتهای مبارزین مسلمان بر محور اعتقاد راسخ به معبود و پروردگار باشد در این مبارزه شکست راه ندارد.
در پیام دیگری از امام در سال ۱۳۶۶ از طرف امام خطاب به حجاج است که با ابراز تاسف در یک قسمت از پیام اینگونه متذکر شده اند که من متاسفم که شوروی به تذکر و هشدارهای من در مورد افغانستان عمل ننمود و به این کشور اسلامی حمله کرد.
"بارها گفته ام و باز هم تذکر می دهم که ملت افغانستان را به حال خود رها کنید. مردم افغانستان سرنوشت خود را تعیین نموده و استقلال خود را تضمین می کنند."
در پایان امام سعادت و سربلندی و سرفرازی همه ی مسلمین را در گرو وحدت و انسجام مسلمین می دانند.
آقای هاشمی ادامه داد: امام راحل فرمودند اگر عظمت می خواهید، اگر سربلندی و سرفرازی می خواهید باید متحد و مسنجم و یکپارچه باشید.
باید وحدت کلمه در بین مسلمانان حاکم باشد، رمز موفقیت و پیروزی مسلمین وحدت کلمه است. استمرار پیروزی در نتیجه ی وحدت و یگپارچگی است و از این جهت است که بسیاری از اندیشمندان، محققین و صاحب نظران امام را بزرگترین منادی وحدت در قرن بیستم می داند.
وی در پایان با اشاره به این موضوع که مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در رابطه با اوضاع جاری کشور و ممکلت همواره حمایت قاطع از یک دولت فراگیر و مردمی بوده است افزود: مرکز تبیان همیشه از دولت مرکزی حمایت کرده است به همین دلیل این مرکز از این ملت شریف می خواهد همانگونه که در دور اول انتخابات حضور حماسی داشته اند، در دور دوم هم حضور خود را تثبیت و با آرای خودشان یک دولت قوی، قدرتمند که متضمن قدرت و استقلال افغانستان باشد، روی کار بیاورند.