جنرال سیدعبدالشکور موسوی، از فعالان مرکزتبیان و از چهره های جهادی کشور، دار فانی را وداع گفت
او برای چندین بار به عنوان فرمانده پولیس ولایات جنوبی کشور از سوی رئیس جمهور کرزی پیشنهاد شد، اما به دلیل نبود امنیت و دوری از خانواده به وظیفه نرفت و اگرچه از ابتدا همواره به عنوان یک همکار دلسوز در کنار حجت الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری و مجموعه مرکزتبیان بود اما کار رسمی را در این تشکیلات از سال 1389 در دفتر این تشکیلات در کابل عهده دار شد ودر بخش تامین امنیت فعالیت می کرد و تا قبل از گرفتار شدن به مریضی، مشغول ایفای وظیفه اش بود و تا آخرین لحظه عمرش در کابل لحظه از ایفای نقش غافل نماند
جنرال سیدعبدالشکور موسوی یکتن از اعضای فعال مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان و از چهره های پرتلاش جهادی و نظامی کشور دار فانی را وداع گفت. به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) ازکابل، جنرال موسوی بر اثر بیماری ی که عاید حالش شده بود، عصر روز پنجشنبه گذشته، در شهر کابل، به دیار باقی شتافت. جنرال سید عبدالشکور موسوی فرزند سیدحیدر، در سال ۱۳۳۸ هجری شمسی در ولسوالی جاغوری ولایت غزنی به دنیا آمد. وی، دوره ابتدایی مکتب را در مکتب سرکاری ولسوالی جاغوری سپری کرد و دوره متوسطه و لیسه را در لیسه سنایی شهر کابل گذراند و سپس وارد اکادمی پولیس نظامی این شهر شد. مرحوم موسوی، پس از فراغت از اکادمی نظامی پولیس، شامل وظایف مسلکی پولیس ملی افغانستان گردید. او با به وجود آمدن حکومت کودتا و سپس تجاوز قشون سرخ شوروی سابق، در خط مقدم جهاد مقدس حضور پیدا کرد و با همرزمانش تا آخرین لحظه شکست ارتش سرخ شوروی سابق و حکومت کودتا، در افغانستان صادقانه رزمید و صدها تن از مجاهدین را در هزاره جات رهبری کرد. او در سال ۱۳۶۰ برای کمک به مهاجرین افغانی، یک دفتر سیاسی را به نام سازمان رجاء به حمایت سازمان ملل متحد در کویته پاکستان ایجاد کرد. این سازمان وظیفه کمک رسانی به کمپ مهاجرین و کمک به مجاهدین در داخل افغانستان را به عهده داشت. وی، با فروپاشی حکومت کودتایی کمونیستی و پیروزی مجاهدین در سال ۱۳۷۱، همراه با سایر سران مجاهدین و علمای طراز اول اهل تشیع وارد کابل شد و به عنوان یکی از چهره های فعال حزب وحدت اسلامی افغانستان به کمیته سیاسی این حزب در علوم اجتماعی گماشته شد و با آغاز جنگ های داخلی، او از حزب وحدت جدا شد و کابل را به مقصد شهر مزار شریف ترک کرد و در کنار شهید سید علی اکبر مصباح قرار گرفت. جنرال موسوی با هدایت و رهبری شهید مصباح، یک غند ۹۰۰ نفری به نام "غند ذوالفقار ۹۹" را در شهر مزار شریف ایجاد کرد و برای مدتی در شهر مزار شریف و شبرغان مصروف مبارزه و خدمت به مردم بود و بعد از به شهادت رسیدن سید علی اکبرمصباح، شهر مزار شریف را به مقصد کابل ترک کرد و مدتی در کابل بود که بالاخره با آمدن حاکمیت طالبان، کابل را به مقصد پنجشیر ترک کرد و مدت طولانی با احمدشاه مسعود در پنجشیر و تخار و به خصوص در خواجه بهاءالدین، علیه طالبان جنگید و تا آخرین لحظه شهادت احمد شاه مسعود در خواجه بهاءالدین در کنار او بود و از آنجا تا آخرین لحظه شکست طالبان در صفوف مجاهدین قرار داشت. با شکست حاکمیت طالبان دوباره به کابل آمد و در صف پولیس ملی افغانستان شروع به کار کرد. جنرال موسوی، مدتی به عنوان آمر حوزه ششم امنیتی کابل فعالیت کرد و پس از آن در بخش اداری وزارت امور داخله به ایفای وظیفه پرداخت. برای این مرحوم مغفور،چندین بار مسؤلیت فرماندهی پولیس ولایات جنوبی کشور پیشنهاد شد، اما به دلیل نبود امنیت و دوری از خانواده، به وظیفه نرفت و اگرچه از ابتدا همواره به عنوان یک همکار دلسوز در کنار حجت الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری و مجموعه مرکزتبیان بود اما کار رسمی را در این تشکیلات از سال 1389 در دفتر این تشکیلات در کابل عهده دار شد و در بخش تامین امنیت دفترمرکزی مرکز تبیان فعالیت می کرد و تا قبل از گرفتار شدن به مریضی، مشغول ایفای وظیفه اش بود و تا آخرین لحظه عمرش در کابل، لحظه از ایفای نقش غافل نماند. جنرال موسوی پس از سال ها مبارزه و تلاش برای خدمت به مردم افغانستان، در سن 55 سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سرطان، عصر روز (پنجشنبه) 18 ثور 1393 در کابل، دار فانی را وداع گفت. گفتنی است که جنرال موسوی، علاوه بر حضور در سمت های امنیتی وسیاسی، پایگاه اجتماعی وسیعی داشت. وی از غیرت دینی قابل وصفی برخوردار بود و از روند موجود فعالیت های ضد دینی به شدت عصبی و ناراحت بود و همواره سعی داشت برای ادای دین دینی و انسانی، در صحنه باشد وتاکه می تواند جهت حمایت از مرزهای اعتقادی ومذهبی، مبارزه نماید و دست از پشتیبانی از حرکت های دینی برندارد. جنرال موسوی از زمانی که در کنارشهید مصباح قرارگرفت، با عشق وعلاقه و با آگاهی کامل، در راستای اندیشه شهید مصباح مشی می نمود و پس از به شهادت رسیدن این شهید، بازهم راه او را رها نکرد و هرزمان که نامی از شهید مصباح درمیان می آمد، اشک در چشمانش حلقه می زد. او در کنار آقای حسینی مزاری نیز بیشتر با همین انگیزه قرارداشت، چه اینکه او، ایشان را نیز رهرو راه شهید مصباح و زنده کننده نام ویاد آن شهید می دانست. جنرال موسوی سعی می کرد وظیفه دینی خود را درقبال اندیشه ولایت فقیه نیز انجام دهد و درهمه عرصه ها علاوه بر ترویج این اندیشه، سخت مدافع آرمانهای بلند حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنه ای بود. قطعا با عروج جنرال موسوی، جای یکی از مروجان وحامیان قاطع تفکر اهل بیت(ع) و اندیشه ناب ولایت، در کنار مبارزان ولایی، برای همیشه خالی شد. اما نیک می دانیم که ثمره زحمات و عرق ریزی های جنرال شادروان، سیدعبدالشکور موسوی به بار خواهد نشست و فرزندان این وطن، به ویژه فرزند برومندش جناب سید بشیر موسوی، راه امثال او را پی گرفته، نخواهندگذاشت، مسیر تبیین شده از سوی آنان بی رمق و کم جان باشد، بلکه با شور و عشق زایدالوصفی، راه اهلبیت عصمت وطهارت(علیهم السلام) پر رهرو تر از همیشه، خواهدگردید و یاد و نام مرحوم جنرال موسوی را که مروج واقعی و حامی یقینی اندیشه اهل بیت(ع) بود، زنده و پرآوازه تر از همیشه نگه خواهند داشت از جنرال موسوی دو پسر و چهار دختر باقی مانده است. قابل یادآوری است که پیکر جنرال موسوی فردا (جمعه) پس از مراسم تشیع جنازه در حضیره آبایی اش در منطقه مهاجرین ولسوالی جاغوری ولایت غزنی به خاک سپرده خواهد شد. روحش شاد و یادش گرامی باد.